جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

من پس از عزت و حرمت شدم ار خار کسی


من پس از عزت و حرمت شدم ار خار کسی    کار دل بود که با دل نفتد کار کسی
دین و دنیا و دل و جان همه دادم چه کنم    وای بر حال کسی کوست گرفتار کسی
ناامید است ز درمان دو بیمار طبیب    چشم بیمار کسی و دل بیمار کسی
آخر کار فروشند به هیچش این است    سود آن کس که به جان است خریدار کسی
هاتف این پند ز من بشنو و تا بتوانی    بکش آزار کسان و مکن آزار کسی


همچنین مشاهده کنید