پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

غزل


چه شود اگر که بری ز دل همه دردهای نهانیم    به کرشمه‌های نهانی و به تفقدات زبانیم
نه به ناز تکیه کند گلی نه به ناله دلشده بلبلی    تو اگر به طرف چمن دمی بنشینی و بنشانیم
ز غم تو خون دل ناتوان، ز جفات رفته ز تن توان    به لب است جان و تو هر زمان، ستمی ز نو برسانیم
ز سحاب لطف تو گر نمی، برسد به نخل امید من    نه طمع ز ابر بهاری و نه زیان ز باد خزانیم
بودم چو رشحه دلی غمین، الم و فراق تو در کمین    نشوی به درد و الم قرین، گر از این الم برهانیم


همچنین مشاهده کنید