جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

گر به چین بویی از آن سنبل مشکین آرند


گر به چین بویی از آن سنبل مشکین آرند    عوض نافه همی خون دل از چین آرند
همه ایجاد بتان بهر همین کرد خدا    کز سر زلف دو تا چین به سر چین آرند
کوه کن زنده نخواهد شدن از نفخه‌ی صور    مگرش مژده‌ی وصل از بر شیرین آرند
گر تو زیبا صنم از کعبه درآیی در دیر    کافران بهر نثارت بت سیمین آرند
دردمندان همه در بستر حسرت مردند    به امیدی که تو را بر سر بالین آرند
پرده ز آیینه‌ی رخسار، خدا را بردار    تا بلاها به سر واعظ خودبین آرند
شب که روی تو عرق ریز شود از می ناب    کی توانند مثال از مه و پروین آرند
گر پیام تو بیارند از آن به که مرا    مژده‌ی سرو و گل و سوسن و نسرین آرند
هر کجا تازه کنند اهل هوس بزم نشاط    عشق‌بازان تو یاد از غم دیرین آرند
رخ زردم نشود سرخ فروغی از عشق    مگر آن دم ز خم باده‌ی رنگین آرند


همچنین مشاهده کنید