جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

نتیجه و خلاصهٔ مطالب


a
  شکل و اجزاء آن
شکل امکانى است براى کمک به افزايش وضوح ارائه و سرعت بخشيدن و آسان کردن دريافت و درک مطلب براى مخاطب، استفاده از شکل در متون علمى - فنى بسيار رايج است. نقش اطلاع‌رسانى يک شکل خوب و مناسب، معادل نقش صدها کلمه است. اصطلاح‌شکل، گونه‌ەاى مختلفى را شامل مى‌شود از جمله:
۱. رسم
۲. عکس
۳. نقشه
۴. منحني
۵. گراف
۶. نمودار (خطي، ميله‌اي، سطحي، حجمي، پيکتوگراف، ...)
- ويژگى‌هاى شکل:
۱. سادگى و وضوح
۲. وحدت ايده
۳. استقلال از متن: ايده اصلى آن بدون مراجعه مکرر به متن، دريافت و درک شود، در عين حال در متن بايد جمله(هايي) در توضيح شکل، نوشت.
۴. تناسب با متناظر واقعي
۵. مقياس داشته باشد
۶. داراى نمادها و علائم راهنماى لازم باشد.
۷. داراى شماره و عنوان باشد (عنوان عبارت يا جمله‌اى است کوتاه بيانگر ايده اصلى شکل)
۸. اندازه مناسب
- محل درج و نحوه ارجاع:
شکل بايد حتى‌الامکان نزديک به متن مربوطه‌اش و بين دو نوشتپار و با دو سطر فاصله از آنها درج شود. اگر حداکثر سه صفحه از متن مربوطه‌اش فاصله داشته باشد، قيد شماره شکل براى ارجاع به آن کفايت مى‌کند. در غير‌ اين‌صورت شماره صفحه را هم بايد قيد کرد. اگر شکل از منبعى برگرفته شده باشد، حتماً بايد منبع را معرفى کرد. براى درج شکل در صفحه، نکات زير توصيه مى‌شود:
۱. در صورت داشتن فقط يک شکل در صفحه، آن را به‌صورت الف در شکل ذيل درج مى‌کنيم.
۲. اگر امکان درج شکل به‌صورت الف نباشد، به‌صورت ج درج مى‌کنيم.
۳. اگر نتوان شکل را به‌صورت الف يا ج درج کرد، آن را در يک کادر محصور و به‌صورت د درج مى‌کنيم.
۴. هرگز به‌صورت ب درج نمى‌کنيم.
۵. اگر بايد بيش از يک شکل را در يک صفحه درج کنيم، آنها را به‌صورت ح يا و درج نمى‌کنيم، زيرا باعث انحراف ديد بيننده مى‌شود.
۶. شکل‌هايى که تمام صفحه را اشغال مى‌کنند، را مى‌توان به‌صورت ز يا به‌صورتى که در سمت راست شکل هـ نشان داده است، درج کرد.
۷. شکل‌هاى بزرگ (بيش از يک صفحه) را مى‌توان تا زد (مثل سمت چپ شکل هـ و يا در قسمت پيوست‌ها جا داد.)
  جدول و اجزاء آن
جدول ساختارى است منظم حاوى مجموعه‌اى از داده‌ها مانند رقم‌ها، نشانه‌ها، کوته‌نوشت‌ها، نام‌ها، خلاصه مطالب که معمولاً بهم مربوطند و يا ربط داده مى‌شوند.
جدول امکانى براى ارائه يک ايده و يا جمع‌بندى يک بحث و به‌عنوان تجزيه‌وتحليل کمى و کيفى اطلاعات مورد استفاده قرار مى‌گيرد. وقتى که مطلبى ماهيت آمارى دارد، ارائه آن به‌صورت جدول به دريافت و درک بهتر مطلب توسط مخاطب کمک مى‌کند و به‌علاوه باعث صرفه‌جويى در حجم مطلب و صرفه‌جويى در زمان مى‌شود.
- ويژگى‌هاى جدول:
جدول بايد ساده، واضح و خوش‌نما باشد به‌نحوى‌که خواننده بتواند به‌راحتى و به‌سرعت منظور نويسنده را دريابد.
۱. جدول بايد فشرده و منحصر باشد.
۲. جدول بايد وحدت ايده داشته باشد.
۳. جدول بايد استقلال وجودى داشته باشد يعنى به‌گونه‌اى تنظيم شودکه ايده اصلى آن بدون مراجعه مکرر به متن درک شود. در عين حال در متن بايد جملاتى حاوى توضيحات لازم در مورد جدول وجود داشته باشد.
۴. جدول بايد قابل ارائه به‌صورت‌هاى مختلف چاپى باشد به‌نحوى که با کاهش ابعاد آن (به‌خاطر ملاحظات‌ جايي) از وضوح آن کاسته نشود.
۵. اندازه‌اش مناسب باشد، معمولاً حدود نيم‌صفحه و هيچ‌گاه بزرگ‌تر از ۵/۲۷٭۲۵/۲۱ سانتى‌متر نباشد.
۶. کران‌هاى راست و چپ جدول بايد اقلاً ۵/۲ سانتى‌متر از کران‌هاى راست و چپ کاغذ فاصله داشته باشد.
۷. براى رسم جدول، استفاده از سه خط افقى کافى است و معمولاً نيازى به خطوط افقى ديگر يا خطوط عمودى نيست. مگر اين‌که تداخل داده‌ها در سطرها يا در ستون‌ها پيش آيد و از وضوح جدول کاسته شود. در شکل ذيل، ساختار جدول نشان داده شده است.
۸. در متن بايد توضيحاتي، در حد لازم و به‌اختصار، در مورد جدول آورده شود.
۹. جدول بايد داراى شماره و عنوان باشد، شماره جدول در بالا راست، بعد از کلمه جدول درج مى‌شود و در پى آن، عنوان جدول مى‌‌آيد که عبارت يا جمله‌آى است گويا و کوتاه، بيانگر موضوع و ايده اصلى جدول، قيد کلمه شماره در شماره جدول لازم نيست.
۱۰. جدول لزوماً هميشه حاوى اعداد و ارقام نيست، ممکن است حاوى داده‌هاى متني، فرمول و حتى گاهى شکل‌هاى ساده باشد.
  نتيجه و خلاصهٔ مطالب
هر مطلبى که نوشته مى‌شود، به‌ويژه مطلب علمى و فني، نتيجه‌اى دارد. نتيجه يک مطلب، منظور اصلى و نهايى آن است. مخاطب ارائه نوشتارى هميشه انتظار دارد که از نتيجه نهايي، آن‌گونه که موردنظر ارائه‌کننده است آگاه شود و احياناً آن را با نتيجه‌اى که خود از متن اصلى مى‌گيرد، مقايسه کند. از اين‌رو ارائه‌کننده بايد نتيجه نهايى را به کمک عبارات و جملات ساده و روان و بدون ابهام، بيان نمايد.
خلاصه نوع خاصى از چکيده به‌معناى عام است. در نوشتن خلاصه فرض بر اين است که خواننده متن را خوانده است. حال آن‌که در چکيده مؤلف چنين نيست. بنابراين در خلاصه بايد به خواننده گفت چه خوانده است. خلاصه بايد چنان نوشته شود که براى دريافت و درک محتواى آن نيازى به مراجعه به متن اصلى نباشد. چنانچه متن اصلى از چند فصل يا قسمت تشکيل شده باشد، توصيه مى‌شود خلاصه هر فصل در انتهاى همان فصل درج شود، ضمن اين‌که خلاصه نهايى کل متن اصلى هم بايد در انتهاى آن آورده شود.
در تنظيم خلاصه يک ارائه کتبى علمى - فنى بايد به‌گونه‌‌اى نوشته شود که پاسخ پرسش‌هاى زير از آن بدست آيد:
موضوع يا مسئله دقيقاً چه بود؟ حيطه و حدود آن چگونه بوده است؟ چه کارهايى انجام شده است؟ چه راه‌حل‌(هايي) ارائه شده است؟ مهم‌ترين نتيجه بدست آمده چه بوده است؟ (خلاصه‌اى از قسمت نهايى بايد در يک يا دو جمله آورده شود)


همچنین مشاهده کنید