پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

ترانه‌های محلی، استان ایلام


  ترانه‌هاى محلى، استان ايلام
ايلامى‌ها به خصوص عشاير، مرمى با ذوق‌اند و در سرودن ترانه‌هاى محلى مهارت خاصى دارند. ترانه‌هايى با گويش‌هاى کردى و لرى در بين مردم منطقه رواج دارد که برخى از آن‌ها عبارتند از:
- ترانه‌هاى حزن‌‌انگيز : اين ترانه‌ها، آهنگى محزون دارند و موضوع‌شان شکايت از روزگار، فراق يار، گله از معشوق، بداقبالى و بدبيارى انسان است. «هوره» بيشتر به گويش کردى است و به صورت تک‌خوانى اجرا مى‌شود و در بين عشاير استان ايلام و در منطقهٔ کرمانشاهان و شايد در تمام نقاط کردنشين غرب رواج دارد. هوره از آوازهاى بسيار قديمى است و به نظر مى‌رسد منظور از آن خواندن متون زرتشتى بوده است و احتمال دارد که موبدان زرتشتى هنگام نيايش در کنار آتشگاه به خواندن هوره مى‌پرداخته‌اند. هم‌اکنون نيز در بين ايل‌ها و عشاير، مردان و زنان دور آتش مى‌نشينند و شروع به خواندن هوره مى‌کنند. اشعارى که در هوره خوانده مى‌شود، معمولاً ده‌ هجايى و غالباً با مضامين حماسى‌اند. در خواندن هوره از آلات موسيقى استفاده نمى‌شود.
- گورانى : شعرى است شاد و طربناک که به همراه موسيقى اجراء مى‌شود. اشعارى که در گورانى به کار مى‌روند، مضامين اجتماعى، عاشقانه و حماسى دارند.
- ساريخونى : ترانه‌اى است با آهنگى سوزناک که به لهجهٔ لرى خوانده مى‌شود. براى اجراى آن از کمانچه استفاده مى‌کنند.
- ترانه‌هاى شاد : ترانه‌هايى که آهنگى شاد دارند، بيشتر در عروسى‌ها اجرا مى‌شوند و معمولاً به صورت دسته‌جمعى، با همراهى کمانچه و تنبک خوانده مى‌شود.
- ترانه‌هاى عاشقانه و توصيفى : گرچه هيچ يک از ترانه‌هاى محلى از مضامين عشق و توصيف محبوب خالى نيست، ولى خطاب عام دارد، و به ندرت نام و نشان معشوق به طور صريح در آن ذکر مى‌شود، ولى در ترانه‌هاى عاشقانه و توصيفى، تمام ابيات در وصف معشوق، از زبان عاشق است. در اين ترانه‌ها، عاشق، محو جمال بى‌حد معشوق است و زيبايى و کمال محبوب، هرگز فرصت حضور نام عاشق را نمى‌دهد. معروف‌ترين اين ترانه‌ها، ترانه قدم خير است که به لهجهٔ لرى خوانده مى‌شود. قدم خير نام زنى زيبا و با فضيلت است. اين ترانه از ديرباز در بين مردم ايلام و لرستان مشهور است.
- ترانه‌هاى حماسى : اين ترانه‌ها در وصف دلاوران، قهرمانان و تفنگ و اسب سروده شده‌اند و به همراه کمانچه و تنبک اجرا مى‌شوند. نمونهٔ آن‌ها ترانهٔ کرمى است که به لهجهٔ لرى خوانده مى‌شود. کرمى نام يکى از شيرمردان منطقه است که در زمان رضاشاه، سر به شورش برداشت و توسط قزاقان کشته شد.
- ترانه‌هايى که در مزارع خوانده مى‌شود : اين ترانه‌ها مضمونى داستانى و گاه آميخته با شوخى دارند و با خواندن ‌آن‌ها، ‌ زارعان، سختى کار در مزارع و شاليزارها را کمتر احساس مى‌کنند. روش اجراى اين ترانه‌ها، بدين ترتيب است که ابتدا يک نفر را به عنوان قّوال انتخاب مى‌کنند. اين شخص بايد صداى رسا داشته باشد. وى در آغاز يک مصراع را به عنوان سربيت مى‌خواند و ديگران آن را تکرار مى‌کنند. سپس خود به صورت تکخوانى مصراع‌هاى ديگرى را مى‌‌خواند، اما ديگران مجدداً مصراع سر بيت را تکرار مى‌کنند. اين روش تقريباً شبيه به ترجيع‌بند است.
رقص‌هاى محلى معروف و بومى اين منطقه عبارتند از:
الپرگه، پاور، شانه شکى و سيل سما. اين رقص‌ها به صورت دسته‌جمعى اجرا مى‌شوند. گروه نوازندگان ساز و دهل در وسط جمع قرار مى‌‌گيرند و يک نفر جلودار با دو دستمال رنگارنگ در دست، هماهنگ با ساز و دهل مى‌رقصند و بقيه نيز از او پيروى مى‌کنند. به اين جلودار ماهر سرچوبى مى‌گويند.
   عيد نوروز، استان گيلان
مراسم عيد نوروز با برگزارى جشن چهارشنبه‌سورى آغاز مى‌شود.اين جشن نه تنها در گيلان که در همه جاى ايران برجسته‌ترين و پرشورترين آيين در مجموعهٔ رسم‌هاى مربوط به پيش درآمد نوروز است و مهم‌ترين عنصر آن، افروختن آتش و بازى است. خريدن آينه، اسپند و ماهى قرمز براى سفرهٔ هفت‌سين در شب چهارشنبه‌سورى شگون دارد؛ به ويژه در رشت اين کار را با آداب ويژه انجام مى‌دهند و معمولاً اگر دخترِ دم بخت در خانه داشته باشند، کار خريدن اسپند به عهدهٔ‌ اوست. «شال‌اندازي» هم از رسم‌هاى پرشور و زيباى چهارشنبه‌سورى در گيلان و در بيش‌تر مناطق ايران است. هنگامى که شب چهارشنبه‌سورى فرا مى‌رسد، پسران جوان شال يا دستمالى بر مى‌دارند و براى شال‌اندازى و يا دستمال‌اندازى به خانهٔ همسايگان و اهل محله مى‌روند. معمولاً بر سرِ راه، گلى هم مى‌چينند و به گوشهٔ دستمال مى‌بندند. پس از رسيدن به خانهٔ موردنظر شال را از درِ اتاق به داخل مى‌اندازند و خود در گوشه‌اى پنهان مى‌شوند. صاحبخانه مقدارى آجيل چهارشنبه‌سورى، شيرينى و گاهى هم پول به جاى گل، در دستمال يا شال مى‌بندد و آن را در آستانهٔ در قرار مى‌دهد و شال‌انداز آن را بر مى‌دارد و دور مى‌شود.
شال‌اندازى در گذشته در قسمت‌هايى از استان به ويژه در تالش، گونه‌اى خواستگارى هم بود. پس از چهارشنبه‌سورى، مردم در تدارک نوروزند. در آخرين ساعت‌هاى سالِ کهنه و در آستانهٔ‌حلول سال نو، سفرهٔ هفت‌سين يا سفرهٔ عيد را در اتاقى از خانه مى‌گسترند. مردم با چيدن شيرينى و تخم‌مرغ‌هاى رنگين و آب، آينه، اسپند و هفت «سين» (سير، سبزه، سرکه، سماق، سمنو، سيب و سکه) و قرآن کريم و برخى‌ها با شمايلى از حضرت على (ع)، شمع و چراغ در سفرهٔ هفت‌سين به پيشواز نوروز باستانى مى‌‌روند. دربارهٔ تحويل سال نو باورها و آداب و رسوم‌ ويژه‌اى در گوشه و کنار گيلان وجود دارد. در شهرهايى که داراى امام‌زاده و زيارتگاه معتبرند، بسيارى از مردم در ساعت تحويل آن‌جا جمع مى‌شوند. ديگر اين که، به هنگام تحويل سال چرا‎غ‌هاى خانه و شمع سفرهٔ هفت‌سين بايد روشن باشد. سيزده نوروز يا سيزده به‌در، آخرين مرحله از رسم هاى نوروز است. بيش‌تر مردم، برگزارى سيزده به‌در را به لحاظ باور به نحسى عدد سيزده و براى دفع نحسى آن مى‌دانند. آن‌ها به صورت گروهى اين راز را با شادى و سرور در ميان سبزه‌زارها مى‌‌گذرانند؛ غذاهاى سبزى‌دار مى‌خورند، سبزه‌هاى نوروزى را به آب روان مى‌سپارند، شب يا روز سيزده به کنار رودخانه مى‌روند و تعدادى معيّن، (سه، پنج يا هفت) دانه سنگ در آب مى‌اندازند. در روز سيزده به‌در، بازار بازى‌هاى محلى و سنتى گرم است.


همچنین مشاهده کنید