جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

جشن‌ها و سرورها (۱۳)


   مراسم ازدواج، استان ايلام
زناشويى بين مردرم اين استان امرى مهم و حياتى است. در گذشته ازدواج‌هاى اين منطقه بيشتر جنبهٔ درون‌گروهى داشت، به اين معنى که اين پيوند بين گروه‌هايى که از نظر پايگاه اجتماعى تا حدودى در يک سطح بودند مانند واليان، خان‌ها و کدخدايان، برقرار مى‌شد.
شايع‌ترين نوع زناشويى در اين استان پيوندهاى درون‌گروهى است. آن‌ها ازدواج با فاميل را غيرت مى‌دانند، چون معتقدند که زن نبايد در چنگال مردان غريبه گرفتار شود. از سوى ديگر در انتخاب همسر، زن فاميل را دلسوزتر از زنان غريبه مى‌پندارند. بنابر همين باور، ضرب‌المثلى در بين آنان رواج دارد که مضمون آن چنين است : «فاميل اگر گوشت بدنت را ببرد، هرگز استخوانت را نخواهد شکست.»
در گوشه و کنار اين استان، خصوصاً در دره‌ شهر و نواحى جنوبى آن ديده شده است که بعضى داماد سرخانه گرفته‌‌اند. به اين داماد، «هم بهر» به معنى سهيم در زندگى خانوادهٔ عروس هم گفته مى‌شود. معمولاً گرفتن داماد سرخانه توسط کسانى انجام مى‌شود که از ثروت کافى برخوردارند، ولى فرزند ذکور ندارند و نياز به همکارى در امور زندگى دارند. اين دامادها غالباً از افراد فاميل انتخاب مى‌شوند. انتخاب همسر به‌وسيله والدين و يا خود پسر صورت مى‌گيرد. گزينش همسر به ‌وسيله والدين از راه ناف‌برى و يا انتخاب در سن بلوغ است.
مراسم ناف‌برانى در گذشته بين عشاير رايج بود ولى امروزه به‌ندرت ديده مى‌شود. هرگاه يکى از زنان طايفه، دختر به دنيا آورد، ناف نوزاد به نيت يکى از پسران بريده مى‌شود تا آن‌ها در سنين بلوغ با هم ازدواج کنند. معمولاً انتخاب دختر توسط پدر و مادر صورت مى‌گيرد. پس از اين انتخاب خانوادهٔ دختر به وسيله مادر، ‌ پدر، يا يکى از نزديکان فاميل پسر از جريان آگاه مى‌شوند. اگر آن‌ها هم به اين پيوند راضى باشند، با توافق طرفين روزى را براى خواستگارى تعيين مى‌کنند.
خواستگارى به وسيله ريش‌سفيدان و بزرگان خانواده پسر صورت مى‌گيرد. آن‌ها در يک روز مبارک، چون يکشنبه، سه‌شنبه و يا پنجشنبه، طبق اطلاع قبلى به خانه پدر دختر مى‌روند. او نيز اقوام و نزديکان خود را دعوت مى‌کند. زمان انجام اين دعوت و گفتگوها معمولاً شب است. پس از صرف شام و چاى، يکى از بزرگان خانواده پسر با بيانى شيوا شروع به سخن مى‌‌کند و با شروع روايتى به نحو احسن به مقصد اصلى گريز مى‌زند. پس از سخنان وى، پدر يا يکى از بزرگان خانوادهٔ‌ دختر، ‌ ضمن خوشآمدگويى رضايت خود را از اين وصلت اعلام مى‌کند. در اين جلسه، شيربها (شيرواي) و مهريه تعيين مى‌شوند و فهرست جهيزيه از سوى خانواده دختر ارائه مى‌شود. پس از توافق دو طرف، برادر يا يکى از اقوام پسر، دست اقوام دختر را مى‌بوسد. به اين مراسم دستبوسى مى‌‌گويند. در پايان اين مراسم، به‌وسيله پدر يا يکى از ريش‌سفيدان فاميل پسر، حلقه‌اى در انگشت دختر زينت مى‌شود. علاوه بر شيربها و مهريه، داماد ملزم به پرداخت وجه ديگرى به نام «بهاشيريني» است که معمولاً به جاى آن يک رأس قاطر يا يک قبضه تفنگ داده مى‌شود.
مدتى پس از مراسم خواستگارى، در يکى از روزهاى مبارک، جشن ديگرى در خانهٔ‌ پدر دختر برپا مى‌شود که هزينهٔ آن برعهده داماد است. خانواده‌هاى پسر و دختر، همهٔ اقوام و نزديکان خود را به صرف ناهار در اين جشن دعوت مى‌کنند. پس از صرف ناهار و شيرينى، مردان ضمن گفتن تبريک و آرزوى طول عمر براى عروس و داماد به تدريج مجلس را ترک مى‌کنند، ولى زنان باقى مى‌مانند و عروس را به اتاقى که از قبل آماده شده است مى‌برند و رخت دَزُيرانى بر وى مى‌پوشانند، سپس دورش حلقه مى‌زنند و آوازى به نام هَيومِيَه، در گويش لرى مى‌خوانند. اين مراسم به مراسم دَزُيرانى يا دستگيرانى، معروف است.
يک روز پس از مراسم دَزُيرانى، از سوى پدر عروس، داماد براى پاگشايى به صرف شام دعوت مى‌شود. پيک اين دعوت، برادر دختر يا يکى از بستگان نزديک وى است.
داماد پس از دريافت پيام، هديه‌اى به صورت وجه نقد يا لباس به او مى‌‌دهد و سپس همراه وى به خانهٔ پدر دختر مى‌رود سپس مبلغى پول به پدر عروس هديه مى‌کند. پدر عروس هم متقابلاً معادل دو يا سه برابر آن مقدار را به عنوان راه‌آورد داماد، از شيربهاى تعيين شده کم مى‌کند. داماد تا پيش از اين دعوت، حق رفت و آمد به خانه پدر عروس را ندارد، ولى پس از مراسم پاگشايى، اجازه رفت و آمد پيدا مى‌کند.
زمانى که خانوادهٔ داماد براى برگزارى جشن عروسى آماده شدند، پدر داماد يا يکى از بستگانش، به خانه پدر عروس مى‌رود تا با توافق هم، روز عقد را تعيين کنند. در اين مرحله رضايت مادر دختر اهميت زيادى دارد. پدر داماد يا فرستاده او، براى جلب رضايت مادر دختر، مبلغى به او هديه (خلعت) مى‌کند. مادر هم آن را به نشانه رضايت مى‌گيرد و سپس روز عقد تعيين مى‌شود.
در روز عقدکنان، دو خانواده به اتفاق پسر و دختر به محضر و يا نزد روحانى (عاقد) مى‌روند و خطبهٔ‌ عقد جارى مى‌شود. در اين روز، داماد براى خود و همسرش پوشاک و لوازم عروسى تهيه مى‌کند. همچنين براى اقوام دختر که همراه آنان هستند، پارچه يا چيز ديگرى به عنوان خلعت خريدارى مى‌کند.
شب قبل از عروسى، جمعى از زنان با تجربه و بزرگ از سوى خانوادهٔ‌ داماد به خانهٔ‌ عروس مى‌‌روند و پس از صرف شام، به هزينه داماد، مراسم حمام و حنابندان عروس را برپا مى‌کنند. هزينه شام اين زنان به عهده داماد است و به آن پاوَيو مى‌گويند.
يک روز قبل از عروسى، گروه کثيرى سوارکار ماهر از سوى خانواده داماد براى شرکت در مراسم آوردن عروس، دعوت مى‌شوند. سوارکاران صبح روز عروسى، سوار بر اسبان خود در خانهٔ پدر داماد جمع مى‌شوند و از آنجا با شکوه خاصى همراه گروه نوازندگان ساز و دهل (سازند) به سوى خانهٔ عروس حرکت مى‌کنند. در نزديکى خانه عروس، اسب‌سواران شروع به نمايش و انجام حرکات جالب سوارکارى مى‌کنند. نوازندگان مى‌نوازند و صداى کَل و هلهلهٔ‌ زنان در داخل خانه عروس به مراسم عروسى شور و حال مى‌‌بخشد.
زنانى که از شب قبل در خانهٔ‌ عروس بوده‌اند، او را آماده حرکت مى‌کنند، اما مادرش بايد اجازه دهد. يکى از بزرگان خانوادهٔ‌ داماد با هديه مبلغى (دس خير) به مادر عروس اجازه حرکت مى‌گيرد. عروس را که آماده حرکت است، سرپا نگه مى‌دارند و برادر داماد کمر عروس را با شالى مى‌بندد که حاوى قرصى نان است. سپس عروس را در ميان شور و شادى مردم بر ماديان سوار و به سوى خانه داماد حرکت مى‌کنند. مادر عروس خوراکى به نام جوجوش را که از قبل در دو ظرف جداگانه آماد کرده است به يکى از زنان همراه عروس که او هم بر ماديان سوار است، مى‌دهد. يکى از ظرف‌ها شام عروس است و عروس بايد در شب اول اقامت خود را در خانهٔ داماد از آن بخورد. ظرف ديگر جايزه‌اى براى سوارکاران است.
هنگام خروج عروس از خانهٔ‌ پدرى، ‌ سوارکاران شروع به اسبدوانى مى‌کنند، نوازندگان هم در تمام طول مسير مى‌نوازند. سوارکاران در وسط راه براى به دست آوردن غذاى جوجوش، به سوى زنى که حامل آن است مى‌‌تازند. سوارکار چابک، ظرف غذا را مى‌ربايد و به تاخت مى‌رود، ديگران هم او را تعقيب مى‌کنند و ظرف غذا را از او مى‌‌گيرند و گاهى نيز موفق نمى‌شوند.
داماد هنگام رسيدن کاروان عروس به خانه‌اش، او را از ماديان پياده مى‌کند، دستش را مى‌گيرد و با هم به سوى خانه حرکت مى‌کنند. مقابل در خانه، جلوى پاى آن‌ها، گوسفندى را قربانى مى‌کنند. عروس و داماد در ميان هلهله و شادى زنان و کودکان وارد اتاق مى‌شوند. در اين هنگام داماد با صداى بلند به عروس که از نشستن خوددارى مى‌‌کند، ‌ وعده تقديم هديه‌‌اى را مى‌دهد، آنگاه عروس مى‌نشيند. از اين لحظه به بعد، اطراف عروس را دختران جوان و آراسته در بر مى‌‌گيرند و مراسم آوازخوانى دستجمعى شروع مى‌شود که در کردى به «هيوميه» و در لرى به «سيت بيارم» موسوم است.
در مجلس مردان هم، نوازندگان با نواختن تنبک و کمانچه مجلس را گرم مى‌‌کنند. سوارکاران هم خسته از هنرنمايى در مجلس مردان حاضر مى‌شوند. مادر داماد نيز به پاس زحماتش به هر يک افسار اسب هديه مى‌کند. اين افسارها را مادر عروس بافته و به همراه جهيزيه دخترش به خانهٔ داماد فرستاده است.
جشن عروسى از ۲ تا ۷ روز ادامه مى‌يابد. در طول جشن، خانوادهٔ داماد از مدعوين پذيرايى مى‌کنند. دعوت‌شدگان نيز پس از صرف ناهار يا شام مبلغى به داماد‌، هديه مى‌کنند.
سه روز پس از جشن عروسى، ‌ چند تن از دختران جوان، عروس را از خانه به سرچشمهٔ آب مى‌برند و مشکى را به او مى‌دهند تا پر آب کند و به خانه بياورد. اين مراسم را براى روگشايى عروس انجام مى‌دهند.
يک هفته بعد خانواده عروس به خانهٔ داماد مى‌روند و پس از صرف ناهار در بازگشت عروس را به خانهٔ خود مى‌برند. در اينجاست که پدر عروس به ميمنت روسفيدى دخترش به او هديه‌اى مى‌دهد که ممکن است يک رأس ماده‌گاو، يک قطعه زمين زراعى و يا چيز ديگرى باشد. مردم محل اين هديه را «باوني» مى‌‌‌گويند.
  مراسم ازدواج، استان خوزستان
در بين عربهاى خوزستان مراسم است که در درجهٔ اول، دختر خود را به ازدواج پسر خويشاوند در آورند. مراسم ازدواج در بين اعراب خوزستان چنين است: ابتدا زنان خانوادهٔ پسر زمينه‌سازى نموده و موافقت خانوادهٔ دختر را به پدر و مادر پسر اعلام مى‌کنند و پدر پسر به اتفاق يکى از سيدها به خواستگارى مى‌رود. پس از پذيرايى، خانوادهٔ پسر نظرش را اعلام مى‌کند و سپس ميزان مهريه نيز با توافق طرفين در همان جلسه تعيين مى‌‌گردد و پس از تعيين مهريه، سورهٔ فاتحه قرائت مى‌شود و افراد دو خانواده به يکديگر تبريک مى‌گويند. در همين جلسه زمان برگزارى جشن عروسى نيز تعيين مى‌گردد. در بين مردم (عرب) خوزستان متداول است که «جهاز يا يهاز» را خانوادهٔ پسر تهيه کند. جهاز شامل لباس عروس و مقدارى پارچه براى خانواده دختر است. پدر دختر نيز متناسب با وضع مالى خود براى دخترش جهيزيه تهيه نموده و شب عروسى، هرماه عروس به خانهٔ شوهر مى‌فرستد. هنگامى که عروس و همراهان وارد خانهٔ داماد مى‌شوند، پيش از ورود به حجله، داماد به استقبال عروس مى‌رود و دست راست خود را روى سر عروس به نشانهٔ حمايت از او مى‌‌گذارد. هنگام ورود عروس در بين عربهاى خوزستان مرسوم است که جلوى پاى عروس و داماد گوسفندى را قربانى کنند. فرداى عروسى، ‌ خويشاوندان، آشنايان و دوستان جهت تبريک گفتن و تقديم هداياى نقدى و غيرنقدى به عروس و داماد، به منزل داماد مى‌آيند و با شيرينى و چاى پذيرايى مى‌شوند.
در اين روز، پدر و مادر نيز براى مبارک‌گويى نزد عروس خود مى‌آيند و هديه‌اى تقديم مى‌کنند. معمولاً اين مراسم تا هفت روز ادامه دارد و پس از هفت روز، عروس و داماد به تفريحگاهى رفته و مقدارى گل و بوته به عنوان نشانه به منزل خود مى‌آورند.در بعضى از قسمت‌هاى خوزستان مرسوم است که عروس تا زمانى که بچه‌دارنشده به خانه پدر و مادر خود نمى‌رود و پس از اينکه بچه‌دار شد، بهمراه شوهر و بچه به خانهٔ پدر خود مى‌رود. پدر عروس نيز هديه‌اى به نوزاد مى‌دهد. براى تولد نوزاد جشن برپا مى‌کنند و خانواده‌هاى پسر و دختر به صرف شام دعوت مى‌شوند و به شادى مى‌پردازند. نام دختر را مادربزرگ و نام پسر را پدربزرگ پدرى انتخاب مى‌کند.


همچنین مشاهده کنید