جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

مراسم جشن عروسی، استان بوشهر


  مراسم برداشت محصول، استان خوزستان
براى برداشت محصول گندم و جو در هنديجان ماهشهر مراسمى برپا مى‌کنند. هنگامى که محصولات مشاع خرمن‌کوب شد و کاه و دانهٔ آن جدا شد، در وقت تقسيم چنين مراسمى انجام مى‌شود:
بردن گندم و جو را به خانه، کيل مى‌‌گويند و حتماً بايد در شب انجام گيرد. آن مقدار گندم يا جو را که رويهم قرار مى‌دهند، کُول گندم يا جو مى‌‌گويند. بالاى آن کول را به وسيلهٔ خطى به شکل صليب به چهار قسمت در مى‌آورند. در قسمت سمت راست بالا قرآن قرار مى‌دهند و اطراف قرآن را مقدارى نبات، ‌ آجيل و تخم‌مرغ مى‌گذارند و قسمت سمت چپ بالا را اسم حضرت محمد (ص)، على (ع) و فاطمه و حسن و حسين (ع)‌مى‌نويسند و در قسمت پايين يک پياز قرار مى‌دهند و در قسمت چپ اين جمله را مى‌نويسد: «بگو خرمن زياد» البته کول به مدت دو شبانه‌روز مى‌‌ماند تا شب کيل و حمل فرا رسد. معمولاً براى حمل کردن شبهاى مبارک يا شب جمعه که تولد امام حجت (ع) است در نظر مى‌گيرند. با ترازوهاى مخصوص گندم يا جوها را وزن مى‌‌کنند. اين ترازوها از برگ درخت خرماست که هر کفهٔ آن را زنبيل مى‌گويند و به وسيلهٔ چهار رشته بند به اهرم اصلى که آن را (شيف) مى‌گويند وصل مى‌شود و خود شيف در وسط بندى يا طنابى دارد. هر سنگى در محلى نام مخصوص خود را دارد. مراسم با تقسيم محصول به پايان مى‌رسد.
   مراسم پانزده شعبان، استان هرمزگان
روز پانزدهم شعبان که روز ولادت امام مهدى (عج) است، در استان هرمزگان نيز جشن گرفته مى‌شود. مردم شيعهٔ هرمزگان در نيمهٔ ماه شعبان، که آن را ماه دو - دو نيز مى‌نامند، به تهى‌دستان صدقه مى‌دهند و معتقدند شب نيمهٔ شعبان، شب سرنوشت است و در اين شب، باقى‌ماندهٔ عمر و روزى و مقدرات هرکس تا پايان زندگانى مشخص مى‌شود. از اين‌رو، تمام شب را به تلاوت قرآن و به ويژه خواندن سورهٔ‌ «ياسين» مى‌‌گذرانند.
در اين شب، بزرگ‌‌ترها از خانه بيرون نمى‌روند و فقط بچه‌ها و دختربچه‌ها طبق يک رسم قديمى، به شکل گروهى از خانه خارج مى‌شوند و براى انجام مراسم «هرارگيز کرد» يا «هارگز کرده» به درِ خانه‌هاى همسايه‌ها مى‌روند.
در روز چهاردهم ماه شعبان (دو - دو) دو ساعت از ظهر گذشته، کودکان در حالى که هر کدام يک کيسه در دست دارند، ‌ چند نفر، ‌ چند نفر به طرف خانهٔ‌ اهالى به راه مى‌افتند و به محض رسيدن به درِ خانه، به آواز بلند و دسته‌جمعى مى‌گويند : «ارگير» يا «هرارگز کرد» امروز روز «آرگيز کردي» است.
صاحب‌خانه با شنيدن صداى بچه‌ها، درِ خانه را گشوده و مقدارى نخودچى، مويز، بادام، گردو‌، آب‌نبات و ديگر تنقلات، ‌ يا پول و خرما، که از چند روز قبل تهيه کرده است، بين کودکان تقسيم مى‌‌کند و کودکان نيز آن‌ها را در کيسهٔ خود ريخته و از آنجا به درِ خانهٔ دوم و سوم و ... مى‌روند. اين کار چندين ساعت ادامه مى‌يابد و در پايان، ‌ بچه‌ها با کيسه‌هاى پر به خانه‌هاى خود برمى‌گردند.
روز پانزدهم شعبان، روز شادى و جشن بچه‌هاست. آن‌ها در اين روز دورهم جمع مى‌شوند و ضمن شادى و سرور به خوردن تنقلات مى‌پردازند. اين مراسم در جزيرهٔ قشم و روستاهاى آن و برخى شهرستان‌هاى ديگر استان هرمزگان، همچنان زنده است و اجرا مى‌شود.
   مراسم تولد ارمنيان، استان اصفهان
يک هفته تا ده روز پس از تولد، کودک را براى غسل تعميد به کليسا مى‌برند. مراسم غسل تعميد بدين‌ترتيب است:
کشيش آبى را که در جام مقدس است و قبلاً ادعيه و اورادى چند بر آن خوانده شده، بر روى نوزاد مى‌پاشد. در ته جام، تصوير يک صليب منقوش است. ضمناً، کشيش صليب ديگرى نيز در دست دارد که در جريان غسل تعميد، آن را چند بار در جام آب فرو مى‌برد و بدين ترتيب آب را تطهير مى‌کند، و مرتباً اورادى از انجيل مى‌‌خواند و در جام آب مى‌دمد و باز از آبِ آن بر روى نوزاد مى‌پاشد.
مراسم مذهبى غسل تعميد در زندگى يک ارمنى، و به طور کلى، همهٔ مسيحيان بسيار مهم است و آن‌قدر براى آن اهميت قائل‌اند که مى‌گويند : تا کودک را غسل تعميد ندهند، مسيحى نيست.
مراسم نامگذارى کودک طى جشنى انجام مى‌شود که البته مفصل يا ساده بودن آن بستگى به وضع مالى خانوادگى دارد. اين جشن را با شام و شيرينى و شراب گرامى مى‌دارند.
   مراسم جشن عروسى، استان بوشهر
در استان بوشهر نيز مانند سراسر ايران زمين امر عروسى شادى‌بخش و همراه با مراسم ويژه است.
   مراسم جشن عروسى، استان هرمزگان
مراسم عروسى مردم استان هرمزگان، على‌رغم مشابهت‌هاى کلى با مراسم عروسى ديگر مردمان ايران، به لحاظ مراحل جشن و نحوهٔ انجام آن، تفاوت‌هايى دارد. در زير به عنوان نمونه، به چگونگى برگزارى اين مراسم در جزيرهٔ قشم اشاره مى‌شود.
يکى از مهم‌ترين مراحل عروسى در قشم، خواستگارى است. در ابتدا، خانوادهٔ داماد دخترى را در نظر مى‌گيرند. سپس مادر يا خواهر داماد به اتفاق يک يا دو زن از بستگان داماد، مثل عمه، خاله که حتماً بايد شوهر کرده باشند و دختر نباشند، ‌ به خانهٔ پدر دختر مى‌روند و خواستگارى مى‌کنند.
در قشم مانند ساير بنادر و جزاير خليج‌ فارس، دخترها و پسرها بعد از سن بلوغ با هم تماس ندارند و معمولاً اطلاعات مورد نياز به وسيلهٔ افراد فاميل و همسايه‌ها مبادله مى‌شود. در جلسهٔ اول، اگر مادر و پدر داماد، دختر را پسنديدند و شغل و کار و مسکن او را مناسب حال خويش تشخيص دادند، براى تحقيقات بيش‌تر و مشورت با دختر و ساير اقوام، قرار ملاقات‌هاى بعدى را مى‌‌گذارند.
خانوادهٔ عروس معمولاً در همان جلسهٔ اول جواب قبولى نمى‌دهند و موضوع را به چند روز بعد موکول مى‌‌نمايند؛ ولى اگر داماد موردپسند دختر و خانواده قرار نگيرد، ‌ بهانه‌اى آورده و جواب رد مى‌دهند.
در قديم، يعنى در سى يا چهل سال پيش، اتفاق مى‌افتاد که عروس و داماد يکديگر را اصلاً نديده بودند و نمى‌شناختند. اما دختر را براى مرد خواستگارى مى‌کردند و پدر عروس اختيار کامل داشت که دختر خود را به هر کسى که دلش مى‌خواست شوهر بدهد و دختر در انتخاب شوهر، کاره‌اى نبود. ولى امروزه وضع فرق کرده است و حتماً بايد دختر راضى به ازدواج باشد و مشورت با دختر در اين امر مهم، شرط اوليه و اساسى است. اين مرحله «مشورت با دختر» نام دارد.
در صورتى که طرفين راضى به ازدواج باشند، بعد از يک تا پنج روز، مادر پسر، چند نفر از بستگان و اطرافيان خود را دعوت مى‌کند و به اتفاق ايشان يک گردن‌بند يا مدال طلا و يک حلقه انگشترى و يک دست خلعت (لباس) و مبلغى وجه نقد و مقدارى کمپوت و ميوه و شيرينى به عنوان دست‌قولى برمى‌دارند و به خانهٔ دختر مى‌روند و همه را به مادر عروس تحويل مى‌دهند. مادر عروس نيز بعد از رفتن مهمان‌ها، هديه‌ها را به عروس مى‌دهد. اين مراسم حتماً بايد در شب انجام شود.
در خانهٔ عروس، پس از صرف چاى و شيرينى، روز برگزارى مراسم عروسى را تعيين مى‌‌کنند. اگر مراسم عقد و عروسى با عيد فطر يا عيد قربان برخورد کند، ‌ داماد بايد مجدداً يک دست لباس نو براى عروس تهيه کند و به منزل او بفرستد.
پرداخت کليهٔ‌ مخارج سه شبانه‌روز عروسى در جزيره، به عهدهٔ داماد است. داماد وظيفه دارد مخارج عروسى را سه روز قبل از شروع مراسم، ‌ به خانهٔ عروس برساند. علاوه بر مخارج جشن عروسى، ‌ تهيهٔ تمام لباس‌هاى عروس نيز با داماد است. لباس عروس شامل سى تا چهل پيراهن خوصى (خوص‌دوزي) و زرى يا ساده، بيست تا سى شلوار خوص‌دوزى و زرى، ده تا پانزده روسرى، ده جفت کفش؛ به اضافهٔ تمام وسايل زنانه از صابون گرفته تا حوله و غيره، همه و همه، را مى‌بايست خانوادهٔ‌ داماد تهيه کرده و در جعبهٔ‌ بزرگى بگذارد و يک شب قبل از پايان عروسى به خانهٔ عروس برساند.
پدر عروس، اگر وضع مالى خوبى داشته باشد، از پول خودش يا از مهريه‌اى که دريافت کرده است، براى چند نفر از زنان بستگان و اطرافيانش که از ابتدا تا انتهاى مراسم عروسى، ‌ کمک و همکارى کرده‌اند، خلعتى مى‌خرد.
مخارج بستن حجله، به عهدهٔ‌ پدر عروس است. اکثر پدرهاى کم‌بضاعت، مهريهٔ دريافتى را در اين راه خرج مى‌کنند. احياناً اگر مبلغى از مهريه باقى ماند، با آن مقدارى طلا مى‌خرند و به عروس هديه مى‌دهند.
اگر داماد از بستگان عروس باشد، يا عروس و داماد در يک محله زندگى نمايند و بالاخره دختر و پسر، ‌ مورد‌پسند و دلخواه يکديگر قرار بگيرند، مبلغ مهريه کم‌تر خواهد بود تا يک فرد غريبه که ساکن محلهٔ ديگر شهر باشد و نسبتى هم با عروس و خانوادهٔ او نداشته باشد.
پدر عروس مبلغ مهريه را نقداً دريافت مى‌‌‌دارد و تعداد سکه‌هاى طلا را در سند ازدواج ثبت مى‌کنند. مهريهٔ دختر زيبا، در روستاهاى جزيره بيش‌تر از شهر است.
مهريهٔ دختر يک خانوادهٔ‌ ثروتمند که مقدارى هم طلا از قبيل النگو، انگشترى‌، گوشواره، گردن‌بند و غيره همراه خود به خانهٔ داماد مى‌برد، به مراتب بيش‌تر است.
تهيهٔ مسکن، فرش خانه و وسايل زندگى کلاً به عهدهٔ داماد است. در شهر قشم رسم نيست که بستگان عروس و داماد به آن‌ها هديه‌‌اى بدهند؛ ولى مرسوم است که هفتهٔ ‌اول که عروس و داماد از حجله بيرون مى‌آيند و عروس را به خانهٔ‌ پدر و خواهر داماد مى‌برند، هر يک از آن‌ها به نوبهٔ‌ خود يک حلقه انگشترى، يا خلعتى به عنوان هديه به عروس مى‌دهند.
عروس معمولاً سه شبانه‌روز جشن مى‌گيرد و مجلس زنانه دارد و تمام زنان فاميل و دوستان و آشنايان و همسايگان را دعوت مى‌کند و در يک روز و شب از اين سه روز، مراسم حنابندان انجام مى‌شود. در مراسم حنابندان، دست و پاى عروس را حنا مى‌بندند و با خط‌هاى زيبا و منظمى دست و پاى عروس را نقش و نگار مى‌اندازند.
داماد هم يک يا دو روز در منزل خود جشن مى‌‌گيرد و مردم براى صرف ناهار به منزل او مى‌روند. شبى که داماد مى‌خواهد به حجله برود، بعد از نماز عشاء مراسم «مولودى‌خواني» برگزار مى‌شود. در اين مراسم، سرگذشت حضرت محمد (ص) بازگو مى‌شود و از جانب حاضران در مجلس، مرتباً بر پيامبر و آل او صلوات نثار مى‌شود. اگر عروس در شهر قشم باشد، ‌ مردها داماد را پياده به خانه مى‌برند و دسته‌جمعى وارد خانهٔ عروس شده و پس از صرف شيرينى آنجا را ترک مى‌نمايند و بقيهٔ مراسم به وسيلهٔ زنان انجام مى‌شود.
در قشم، حجله را در خانهٔ‌ عروس برپا مى‌کنند. در اصطلاح محل، کارگر عروسى، زنى به اسم مشاطه است که در تمام مدت در خانهٔ عروس کار مى‌کند و علاوه بر آرايش عروس، بستن حجله نيز با مسئوليت و زير نظر او انجام مى‌گيرد. دستمزد مشاطه، ده درصد کل مهريه و به عهدهٔ داماد است.
براى تزئين حجله در قشم، طلا‌آلات، پارچه‌هاى الوان، نوارهاى رنگارنگ، آيينه‌هاى قد و نيم قد کوچک و بزرگ، گل‌هاى مصنوعى، گلدان‌هاى پرنقش و نگار بلورين و ساير وسايل تزئينى را از همسايگان و آشنايان دور و نزديک به امانت مى‌گيرند و پس از يک هفته که داماد از حجله بيرون آمد، آن‌ها را به صاحبان‌شان برمى‌گردانند.
در گذشته، حجله را با وسايل قيمتى و جواهرات کمياب زينت مى‌دادند و در سال‌هاى اخير، از وسايل الکتريکى و لامپ‌هاى کوچک الوان که به طور خودکار، خاموش و روشن مى‌شوند و نيز بلبل‌هاى چهچهه‌زن برقى، براى تزئين حجله‌ها سود مى‌برند.
حجلهٔ عروس را در قشم به طرز زيبايى آيينه‌بندى و تزئين مى‌کنند؛ به طورى که عروس و داماد به هر طرف مى‌نگرند، چهره‌هاى خود را در آيينه‌ها و در بين رنگ‌هاى زيبا و چشم‌نواز مى‌بينند و لذت مى‌برند.
زن‌هايى که در خانهٔ عروس هستند، داماد را به داخل حجله راهنمايى مى‌کنند. داماد در حجله مى‌نشيند و منتظر از راه رسيدن عروس مى‌شود. سپس زنان با خواندن اشعار شادى‌بخش، عروس را آرام آرام به سوى حجله هدايت مى‌‌کنند. وقتى عروس به درِ حجله رسيد، داماد از جاى برخاسته و جلو مى‌رود و دست عروس را مى‌گيرد و با او احوالپرسى مى‌کند. سپس هر دو در روى تخت مخصوص حجله در کنار هم مى‌نشينند. بعد از کمى استراحت، داماد دو رکعت نماز که در محل، به نماز مراد معروف است به جاى مى‌آورد. سپس مشاطه، انگشتان شست پاى عروس و داماد را روى هم قرار مى‌دهد و آن‌ها را با گلاب شستشو مى‌دهد. بعد، سر عروس و داماد را آرام به همديگر مى‌زند. در اين موقع، زنان حجله را ترک کرده و عروس و داماد را با هم تنها مى‌‌گذارند.
داماد، بر طبق يک رسم قديمى، مجبور است يک هفته در حجله بماند و پس از طى اين مدت مى‌‌تواند از حجله و خانه خارج شود و براى کسب معاش و شروع زندگى مشترک تلاش نمايد.
در گذشته، رسم بر اين بود که داماد قبل از رفتن به حجله چند گوسفند قربانى کرده و گوشت قربانى را بين همسايگان و آشنايان تقسيم کند. دريافت‌‌کنندگان گوشت، متقابلاً هر يک مقدارى وجه يا لوازم خانه به داماد هديه مى‌دادند. اين رسم در سال‌هاى اخير منسوخ شده است؛ ولى حجله رفتن داماد به مدت يک هفته، مانند برگزارى هفت شبانه‌روز جشن در روستاها، هم‌چنان پابرجاست.


همچنین مشاهده کنید