سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

گلیم‌بافی، استان چهارمحال وبختیاری


   گبه‌بافى، استان بوشهر
گبه (خرسک) نوعى قالى است که پودهاى دراز دارد و برجسته‌ترين صنعت دستى و خانگى استان بوشهر محسوب مى‌شود. گبه‌بافى تقريباً در بيشتر نقاط روستايى و حتى شهرى اين استان رايج است. گبه‌بافان براى ايجاد نقوش بر روى فرآورده‌هاى خود از نقشه استفاده نمى‌کنند و اکثراً به طور ذهنى به اين کار مى‌پردازند. وجه مشترک تمامى گبه‌هاى توليدى در اين منطقه گونه‌اى نقش‌پردازى سنتى است که طى هزاران سال شکل گرفته است و شامل اشکال هندسى و نگاره‌هاى پرندگان و حيوانات يا انواع گل (نقوش ترکمنى) و يا راه راه (دستبافت‌هاى قشقايى) و يا يک تا سه ترنج در هر گوشه است. گاهى نيز زمينهٔ مرکزى به چند مترمربع تقسيم مى‌شود و يا بر حسب روش ديرينه و باورهاى ذهنى هر هنرمند از رديف‌هاى بته جقه ترکيب مى‌شود.
گبه‌هاى بافت استان بوشهر اکثراً داراى ابعادى به طول ۲۰۰ سانتى‌متر و عرض ۱۰۰ سانتى‌‌متر است و براى بافت هر تختهٔ آن همکارى يک ماههٔ دو بافنده با روزى شش ساعت کار الزامى است. گبه معمولاً با پشم رنگ شدهٔ گوسفند و مخلوط با موى بز از نژاد عدنى بافته مى‌شود.
   گچ‌برى، استان قزوين
با ديدن گچ‌برى‌هاى مسجد جامع کبير و مسجد حيدريهٔ قزوين مى‌‌توان دريافت که قزوين، در گذشته، استادان عالى‌مقامى در اين فن داشته است که محدودهٔ‌ کار آن‌ها از مسجدها و معبدها گذشته و به درون خانه‌‌ها و سردرِ آنها نيز کشيده شده است؛ چنان‌که تا همين اواخر نيز صاحبان خانه‌ها، بسيار علاقه‌مند بودند اتاق‌ها و تالارها و سردرِ خانه‌هاى خود را گچ‌برى و مقرنس‌سازى نمايند. اين صنعت هم‌چنان در استان قزوين زنده است.
   گچمه‌بافى، استان كهكلويه‌وبويراحمد
گچمه‌بافى که از صنايع دستى انحصارى کهگيلويه و بويراحمد است، هنرى مرکب از گليم و قالى است که در زمينهٔ گليم و با گلهاى قاليچه‌اى بافته مى‌شود. در بافت گچمه از پود استفاده نمى‌شود، بلکه از خامه‌اى که در بافت گليم به کار مى‌رود بهره مى‌گيرند. بعد از چله‌کشى، در حاشيه و نقشهٔ آن از بافت قالى استفاد مى‌شود و به صورت برجسته بافته مى‌شود. عشاير کهگيلويه و بويراحمد از گچمه براى زيرانداز و تزئين چادرها و خانه‌هاى خود استفاده مى‌کنند.
اين صنعت دستى از نظر اقتصادى و اشتغالزايى براى بافندگان آن اهميت ويژه‌اى دارد. بازار آن نيز پر رونق است. بافت گچمه در روستاهاى سپيدار، پازنان، لما و بونه عليا رونق فراوان دارد.
   گلابتون‌دوزى، استان هرمزگان
صنعت دوخت طرح‌هاى زيبا و منقش بر روى پارچه‌ با نوارهاى طلايى، گلابتون‌دوزى نام دارد و در تزئين لباس‌هاى محلى زنان به کار مى‌رود. طرح اصلى آن از لباس‌هاى محلى زنان هند و بنگال اقتباس شده است. لباس‌هاى گلابتون‌دوزى بيش‌تر جنبهٔ مصرف محلى دارند، ‌ اما در حال حاضر، به خاطر زيبايى نقوش و راحتى اين لباس، مورد توجه زنان ديگر نيز قرار گرفته‌اند.
  گليم، استان كهكلويه‌وبويراحمد
در کهگيلويه و بويراحمد از ميان بافته‌ها، از همه بيشتر گليم بافته مى‌شود و در آن برعکس قالى، هماهنگى نقوش و تقارن و يکسان بودن رنگ‌ها، ارزش آن را تعيين نمى‌کند.
فراوان ديده مى‌شود که بافندگان يک نقش را در چند جاى گليم با چند رنگ مختلف بافته‌اند، يا از نظر ابعاد بين نقوش همسان تفاوت‌هاى محسوس وجود دارد، اما هيچ کدام از آن‌ها دليل پايين آمدن ارزش گليم نيست. نقوش بعضى از فرم‌ها از طبيعت الهام گرفته و آن قدر ساده شده‌اند که تنها با چند خط طراحى مى‌شوند. در بافت گليم استفاده از پود بيشتر رايج است و سبکى وزن، ضد بيد بودن، ‌ فاصلهٔ رنگ‌ها، نقوش‌ها و ثبات رنگ آن‌ها در نظر گرفته مى‌شود.
نقوش روى گليم‌ها بيشتر به صورت اشکال هندسى است، با وجود اين محدوديت، بعضى از طرح‌ها با نقوش اساطيرى توأم است که ريشه در روزگارانى بسيار دور دارد. حاشيه‌دوزى نشانه‌اى از جريان آب در يک جوى باريک يا در داخل حوضچه است. گل خورشيدى نشانه برکت خورشيد در زايندگى و نقش بته جقه سمبل زندگى است.
   گليم و گليمچه، استان كردستان
شهرستان بيجار و به ويژه شهرستان سنندج از قديم مرکز تهيه و توليد گليم و گليمچه بوده است و محصولات توليدى اين شهرستان‌ها به علت مرغوبيت و طرح و شکل جالب، معروفيت به سزايى دارند. مى‌توان گفت که گليم‌هاى سنندج و بيجار در ايران بى‌نظير است. در حال حاضر در سنندج، بيجار و روستاهاى اطراف آن عدهٔ زيادى از زن‌ها در زمان فراغت به توليد گليم مى‌پردازند. محصولات تهيه شده در سرتاسر کشور خريداران فراوان دارد و در حال حاضر نيز ميزان تقاضاى آن بيش از عرضه محصول است. در توليد گليم از خامهٔ پشمى و نخ پنبه‌اى به عنوان تاروپود استفاده مى‌شود. ابزار کار گليم‌بافان شامل دستگاه بافندگى عمودى چوبى و يا آهني, قيچى، دفه و سوکه است.
   گليم‌بافى، استان چهارمحال وبختيارى
گليم‌بافى همواره پا به پاى قالى‌بافى پيش رفته است. گليم‌ها از نظر روش بافت، اندازه، وزن و رنگ و کاربرد تفاوت‌هاى چشم‌گيرى دارند و به همين نحو کاربردهاى متفاوت نيز دارند.
به طور کلى، گليم‌ها به علت وزن اندک و وسعت زياد کاربردى بيشتر و متنوع‌تر از قاليچه‌ها دارند. برخى از انواع گليم، به عنوان روپوشى براى متعلقات انبار شده و همچنين براى تزئين داخل چادر مورد استفاده قرار مى‌گيرد. از انواع مقاوم آن به عنوان کف‌پوش استفاده مى‌شود.
گليم‌‌هاى عشاير بختيارى عمدتاً دستباف زنان طايفهٔ اولاد حاج على است و تکنيک بافت آن سوزنى و بسيار مشکل است.
   گليم‌بافى، استان بوشهر
گليم‌بافى در روستاهاى شهرستان کنگان بيشتر رواج دارد. گرچه ميزان توليد آن محدود است، ‌ ولى از لحاظ اصالت هنرى قابل توجه است. تارهاى گليم اغلب از موى بز که استحکام بيشترى دارد انتخاب مى‌شود، ولى پود مصرفى تماماً از پشم است. گليم‌ها معمولاً در ابعاد ۱۱۰×۴۰۰ سانتى‌متر بافته مى‌شوند.
   گليم‌بافى، استان خراسان
در ميان عشاير و روستاييان خراسان، گليم‌بافى به عنوان يک فعاليت خانگى معمول است. مناطق عمدهٔ‌ گليم‌بافى در استان خراسان، شهرستان‌هاى مشهد، قوچان و شيروان است.
   گليم‌بافى، استان سمنان
گليم به عنوان نخستين زيرانداز بشر، ‌ داراى سابقه توليدى بسيار طولانى است. بافت گليم اگرچه به گونه بسيار ساده آغاز شده، اما در طول ساليانى که از عمر آن مى‌گذرد، هنرمندان ايرانى در تکميل آن نقش فوق‌العاده چشمگير ايفا کرده‌اند و توانسته‌اند آن را به عنوان محصولى برخوردار از ارزش‌هاى هنرى و مصرفى توأمان حتى روانهٔ بازارهاى خارجى کنند.
گيم که در مقايسه با قالى داراى شيوه بافتى آسان‌تر است و به همان نسبت قيمت ارزان‌ترى دارد، هنرى در انحصار روستانشينان و عشاير به حساب مى‌آيد.
روستاهاى شهرستان گرمسار، سمنان و روستاهاى کندو، خيج و رضاآباد شاهرود از مراکز توليد اصلى گليم در استان سمنان هستند.
   گليم‌بافى و جاجيم‌بافى، استان آذربايجان شرقى
گليم‌بافى صنعت بومى و اصيلى است که در اغلب روستاهاى استان رواج دارد. اکثر شاغلين اين صنعت و هنر دستى را زنان روستايى و عشاير تشکيل مى‌دهند. در حومه اهر، جاجيم و گليم‌بافى به صورت حرفهٔ‌ اصلى بافندگان درآمده است.
   گيوه دوزى، استان چهارمحال وبختيارى
يکى از فعاليت‌هايى که در شهر کرد و بروجن رايج است مونتاژ گيوه است. رويهٔ گيوه معمولاً از قمشه، آباده، فسا و جهرم وارد مى‌شود و مقدار کمى را نيز برخى از زنان شهر کرد و بروجن مى‌بافند. تخت گيوه نيز يا لاستيکى است و يا از پارچه‌هاى متقال و چرم گاو تهيه مى‌شود و عمدتاً از منطقهٔ جرقويه و يا زرين شهر وارد مى‌شود. تخت و رويه را در کارگاه‌ها به وسيلهٔ قلاب به هم وصل مى‌کنند. اين اتصال به وسيلهٔ‌ دوختن نوار چرمى به دور گيوه و مابين تخت و رويه و بالاى پاشنه انجام مى‌شود.
   گيوه‌دوزى، استان بوشهر
از صنايع دستى قديم مردم برازجان است که معمولاً در هنگام گرمى هوا از آن استفاده مى‌شود.
   لباس‌هاى محلى، استان سيستان وبلوچستان
شکل پوشش گروه‌هاى انسانى ارتباط مستقيمى با شرايط اقليمى، فرهنگى و قومى هر منطقه دارد. همچنين پوشاک معرف ذوق و هنر، آداب و سنت‌هاى جوامع بشرى بوده است.
يکى از موضوعاتى که پيش از همه توجه انسان را در بدو ورود به سيستان و بلوچستان جذب مى‌‌کند تنوع رنگ در پوشاک است. البته اين تنوع رنگ در بسيارى از نقاط ايران به ويژه در ميان ايل قشقايى، شاهسون و کرد نيز مشهود است.
لباس مردان بلوچ عبارت از پيراهن يقه باز، لباده بلند، دستار سفيد، کمربند ضخيم و جفت جوراب دستبافت است. کفش مردها از کفش‌هاى مخصوصى است که نوک آن به طرف بالا برگشته است و عقيده دارند که اين کفش‌ها آنها را در راه رفتن چابک کرده و در حرکت موجب زحمت آنها نمى‌شود.
لباده بلوچى يک پوشش ساده‌اى است که گاهى دو طرف جلوى آن به وسيلهٔ ابريشم‌دوزى (چشمه کارى) تزئين مى‌شود. بلوچ‌ها عمامه يا دستار را دور سر خود مى‌پيچند، ولى يک طرف آن را از پشت سر به حدى که تا ميان پشت آنها مى‌رسد، ‌ آويزان مى‌کنند. گفته مى‌شود در موقع اسب‌سوارى باد آن را بلند کرده و اسب از سايهٔ آن به سرعت خود مى‌افزايد. شلوار آنها غالباً از پارچه نازک و سفيد است که پارچه‌هاى آن را در جوراب مى‌گذارند و در اين حالت به کردها شباهت زيادى دارند.
لباس زنان بلوچ پيراهن بلند با يقه باز است و آن را با دستار بزرگى مى‌پوشاند. کفش زن‌ها شبيه به کفش مردها است، ولى بيش‌تر آنها پاى برهنه راه مى‌روند و بعضى هم با جوراب رفت و آمد مى‌کنند. زنان بلوچ بسيار فعال و چابک و زحمت‌کش هستند.
  لنج‌سازى و قايق‌سازى، استان بوشهر
لنج‌سازى و قايق‌سازى از قديمى‌ترين و مهم‌ترين صنايع دستى بوشهر است و سابقهٔ‌ آن به دورهٔ‌ افشاريه مى‌رسد. اين صنعت در سال‌هاى اخير به واسطهٔ افزايش مبادلات دريايى و صيد ماهى از رونق زيادى برخوردار شده است. نيروى شاغل اين صنعت منحصر به همان «گلافان»، (سازندگان لنج و قايق) قديمى است. مصالح اوليهٔ مورد نياز چوب‌هاى جنگلى مقاوم در مقابل رطوبت براى اسکلت و تخته‌هاى مرغوب هندى به نام ساى براى بدنه آن است. بقيهٔ مصالح از محل تهيه مى‌شود. هنوز وسيلهٔ کار گلافان بسيار ابتدايى است که سبب کندى کار و کمى توليد ساليانه مى‌شود. مهم‌ترين مراکز توليد اين صنعت عبارت‌اند از بوشهر، بندر ريگ، بندر گناوه، جزيره شيف و برخى ديگر از بنادر استان بوشهر.


همچنین مشاهده کنید