سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

مادر امروزى


   مادر امروزى
تا چند سال پيش هنوز هم مادرانى بودند که پس از تولد نوزاد آنها در مورد از سرگرفتن کار آنها ترديد داشتند.
ولى امروز اوضاع فرق کرده است، و اغلب مادران پس از پايان مرخصى زايمان، کار خود را از سر مى‌گيرند.
زن اغلب به کار خود علاقه‌مند است، يا مى‌ترسد موقعيت وى را از دست بدهد. نرخ بيکارى هم به اين واهمه دامن مى‌زند. افزون بر اين مادران اغلب فکر مى‌کنند مى‌توانند هر دو کار را انجام دهند: هم از فرزندان وى مراقبت کنند و هم شغل آنها را حفظ کنند. در اين راه گاهى مسائلى مطرح مى‌شود که حل آنها دشوار است، ولى به نظر مى‌رسد مادران تصميم خود را گرفته‌اند، و خيال تغيير دادن آن را ندارند.
با اين حال مى‌خواهم چند کلمه‌اى با اين مادر خوشبختى که به تازگى صاحب فرزندى شده و خيال دارد به‌زودى کار خود را از سر گيرد، سخن بگويم.
شما آرزوى به دنيا آمدن اين طفل را در دل پروانده‌ايد، شايد فرزندان ديگرى هم داشته باشيد، بنابراين به نظر من مهم است که حداکثر لذت را از نوزادى به خودتان و او شش ماه مهلت بدهيد.
اين شش ماه براى هر دو نفر شما سودمند است، شما شاهد هوشيارى ذهنى او، و توانائى وى در پاسخگوئى خواهيد بود، حس اعتمادى به خودتان و به او پيدا مى‌کنيد، و فرزندتان در فضائى آرام راه خود را مى‌آغازد.
اگر عاشق کار خود هستيد، ولى از نظر مالى استطاعت کافى داريد، به شما توصيه مى‌کنم زود کار خود را از سر نگيريد، از آن مى‌ترسم که روزى از اينکه خود را از لذت اين چند ماه محروم کرده‌ايد، پشيمان شويد. به سخنان کسانى گوش بدهيد که مى‌گويند نوزاد از همان بدو تولد مى‌تواند با شما ارتباط برقرار کند و حرف‌هاى زيادى براى گفتن دارد: خودتان به کشف دنياى او بپردازيد. شش ماه فرصتى کافى براى برقرارى ارتباط با طفل است، اما شش ماه در مقايسه با طول يک عمر، فرصتى کوتاه است. اگر از اين فرصت استفاده کنيد، گمان نمى‌کنم پيشمان شويد. پس از آن، اگر مى‌توانيد به‌صورت نيمه وقت، يا تمام وقت کار خود را از سر بگيريد، ولى فراموش نکنيد که نوزاد نياز شديدى به مادر و پدرش دارد، و هر چه بيشتر با او وقت صرف کنيد، خوشحال‌تر است.
غير از اين مادرانى که مايل نيستند از کار خود دست بکشند، مادرانى هم هستند که آرزوى اين کار را دارند، آنهائى که کارشان بسيار خسته کننده است، مثل صندوقداران مؤسسات بزرگ، فروشنده‌هاى فروشگاه‌هاى بزرگ، يا کارگران کارخانه‌ها. آنها حاضر نيستند گفته‌هائى را که از منزلت زن خانه‌دار مى‌کاهد؛ بپذيرند و قبول ندارند که زن خانه‌دار، حوصله‌اش سر مى‌رود، از نظر آنها خوشبختى يعنى وقت صرف کردن با نوزاد، ولى آنان نمى‌توانند از کار آنها دست بکشند زيرا به حقوق آنها نيازمندند.
اين وضع براى نوزاد زندگى آرامى را به ارمغان مى‌آورد، شب‌ها آرام مى‌خوابد و صبح‌ها او را از خواب بيدار نمى‌کنند، و مجبور نيست راه مهدکودک را در حالتى نيمه خواب و نيمه بيدار طى کند.
البته اين وضع مشکلاتى هم دارد، وقتى همهٔ دوستان شما کار مى‌کنند و افراد خانواده هم در کنار شما نيستند، تنها مى‌مانيد. اگر گاهگاهى بخواهيد کسى از فرزندتان مراقبت کند با مشکل روبه‌رو مى‌شويد.
پيدا کردن راه حل براى اين موارد مختلف، خواسته‌هاى متفاوت و مادران گوناگون هميشه آسان نيست. اجتماع مى‌تواند و مى‌بايست تلاش بيشترى بکند تا مادر بتواند شکل متناسب با وضعيت، نيازها و خواسته‌هاى وى را برگزيند. گرچه اين روزها پدران بيشتر در کارها کمک مى‌کنند، ولى بار اصلى مراقبت از فرزندان بر دوش مادران است. جامعه‌اى پيشرفته که مدعى ارتقاء زنان است، بايد به وضع پرورش کودکان ـ که سرمايه‌هاى ملت به‌شمار مى‌روند ـ اهميت بدهد، و اين کار به‌دست مادران انجام مى‌شود.
مسئلهٔ زندگى مادران و امکان يافتن راه حلى که به فرزندان، کار، سليقه و وضع مالى آنها لطمه‌اى نزند، پيوسته در تمام محافل، تأملات و پيشنهادهاى قانونى مطرح بوده است. يافتن راه حلى مناسب بسيار دشوار است، و در حال حاضر، وضع اقتصادى هم به حل مسئله کمک نمى‌کند. براى برخى از مادران کار نيمه وقت راه حل مناسبى است. پيشتر اين شيوهٔ کار کردن شهرت چندان خوبى نداشت: يافتن کار نيمه وقت دشوار بود، بهانه‌اى بود در دست کسانى که مى‌خواستند در ارجاع کار به زنان تبعيض قائل شوند، حقوق خوبى به آن تعلق نمى‌گرفت، و سرانجام مزاياى اجتماعى آن به اندازهٔ کار تمام وقت نبود. ولى به تازگى تصميم‌هائى گرفته شده تا کسانى که نيمه وقت کار مى‌کنند، عقب نيفتند. افزون بر اين وضعيت استخدام و بيکارى به گونه‌اى است که رفته رفته کار نيمه وقت را تشويق مى‌کند، و براى زنان شکل‌هاى ديگرى از کار نيمه وقت پيش‌بينى شده که زندگى آنها را آسان‌تر مى‌کند: براى مثال احتساب ساعت‌هاى کار با توجه به کارتى که در دستگاه مى‌گذارند، کار در خانه، ساعت‌هاى کار انعطاف‌پذير.
در کنار تمام اين مادرانى که خواه به دلخواه و خواه از سر اجبار بيرون از خانه کار مى‌کنند، مادرانى هم هستند که تصميم گرفته‌اند در خانه بمانند و وقت خود را با نوزادشان بگذارنند.
معناى در خانه ماندن اين است که بتوانيد برنامه‌تان را به دلخواه خود تنظيم کنيد، و وقت بيشترى با نوزادتان بگذرانيد.
- مادر خسته، مادر عصبى:
شما خسته و عصبى هستيد، حق داريد که چنين باشيد. زود بيدار شدن، دير خوابيدن، کار بيرون، کار خانه، مراقبت از بچه‌ها، خريد، آشپزى، نظافت ورزش نکردن، کمبود هواى تازه در خانه‌اى کوچک، و همهٔ اين‌ها را با لبخند انجام دادن، چيزى است که از يک زن يا از يک مادر انتظار دارند و اين کارها در ۲۰ سالگى هم کمرشکن است.
آمار نشان مى‌دهد خانم‌هائى که بچه‌هاى بين ۱۸ ماهه تا ۳ ساله دارند، از همه خسته‌تر هستند. پس شما را به خدا احساس گناه نکنيد.
- پس چه بايد کرد؟
فعلاً، در لحظه‌هاى عصبانيت، براى اينکه بچه را بيخود تنبيه نکنيد، به او بگوئيد: 'من عصبى هستم، بهتر است توى دست و پاى من نيائى' . باور کنيد او مى‌فهمد، و شما هم مى‌بينيد که گاهى چقدر خوب است که آدم عصبانيت خود را تشريح کند.
اگر خسته هستيد و عصبى شدن شما روى بچه اثر مى‌گذارد، وقت آن است که با شوهر خود دربارهٔ برنامه‌ريزى کارهاى خانواده، صحبت کنيد و ببينيد او چه کارهاى ديگرى را مى‌تواند به‌عهده بگيريد. اغلب مردان را متهم مى‌کنند که در خانه هيچ کارى انجام نمى‌دهند، اما در اين ميان اشاره‌اى به اين نمى‌شود که زن در طول روز چه کارهاى گوناگونى مى‌کند. البته زنان هم اغلب در عين شکايت کردن، تمايلى ندارند که کسى کار آنها را به‌جاى آنها انجام دهد، زيرا مى‌ترسند کارها به آن خوبى که انتظار دارند، انجام نشود. اين واکنشى زنانه است، ولى براى آنکه کمتر به شما فشار بيايد، چرا گاهگاهى نمى‌پذيريد که کارها به شکلى کمى متفاوت انجام شوند.


همچنین مشاهده کنید