سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

آموزش جنسى


   حمايت بيش از اندازه
والدين گرايش طبيعى به حمايت از فرزندشان دارند: او آنقدر کوچک و به ظاهر آسيب‌پذير است که وابسته به نظر مى‌رسد. انسان مايل است به گريه‌هاى او پاسخ گويد، و در برابر ناآگاهى او از خطر و آنچه ممنوع است از او حمايت کند. همه مى‌ترسند که اتفاقى براى فرزندشان بيفتد: وقتى خواب است براى اطمينان يافتن از اينکه خوب نفس مى‌کشد، به او سر مى‌زنند؛ بالا رفتن ناچيز درجهٔ حرارت بدن کودک مايهٔ نگرانى خاطر والدين مى‌شود، و هميشه از امکان سقوط و يا وقوع حادثه‌اى براى طفل مى‌هراسند.
اين ترس‌ها در دل همهٔ والدين وجود دارد، اما اگر انسان مرعوب آنها شود، يا در لحظه‌ فکر انسان مشغول کودک باشد، اين اضطراب و حمايت بيش از حد بر شانه‌هاى طفل سنگينى مى‌کند.
کودک در برابر حمايت بيش از اندازهٔ والدين واکنش‌هاى متفاوتى نشان مى‌دهد: يا در خود فرو مى‌رود، شهامت انجام هيچ کارى را نمى‌يابد، از هر چيز تازه بيزار مى‌شود، و از پذيرفتن هر تغييرى، حتى اگر جالب باشد (مثل يک بازى تازه) سر باز مى‌زند؛ يا عصبى و ناآرام مى‌شود و با هرگونه دخالت حتى منطقى بزرگسالان در کارهاى وى، مخالفت مى‌ورزد. در اين مورد والدين خواهند گفت: 'او از هيچ دستورى اطاعت نمى‌کند، و در عين‌حال نمى‌توانيم او را رها کنيم تا هر چه مى‌خواهد بکند' .
هنگامى که کودکى را پرورش مى‌دهيد، به‌ويژه زمانى که اين نخستين فرزند شما و در مورد تربيت او تجربه‌اى نداريد، يافتن راه حل صحيح دشوار به نظر مى‌رسد. اما اگر فرزند شما به يکى از نمونه‌هاى ياد شده شبيه است، بايد از خود بپرسيد آيا او را بيش از حد حمايت نمى‌کنيد؟
آيا زمان آن فرا نرسيده که او را از پارکش بيرون بياوريد؟ در جست و جوى بازى‌هائى باشيد که با سن او متفاوت است. آب را از ياد نبريد: کودکان دوست دارند با آب بازى کنند، و اين کار به آنها آرامش مى‌بخشد. تا حد ممکن او را در فعاليت‌هاى خود شريک کنيد: اگر به خريد مى‌رويد کيف پولى در اختيار او بگذاريد و اگر در آشپزخانه هستيد کاسه و قاشقى چوبى به او بدهيد، تا کارهاى شما را تقليد کند.
به اين ترتيب او رفته رفته متوجه مى‌شود که شما به او و نيازش به استقلال اهميت مى‌دهيد، و به او به چشم کسى نگاه نمى‌کنيد که از ترس اينکه مرتکب اشتباهى نشود، بايد همهٔ کارها را براى وى ممنوع کرد.
   آموزش مذهبى
طفل در حدود يک سالگى راه مى‌افتد و بين ۱۲ و ۱۸ ماهگى زبان باز مى‌کند. در مدرسه هر کلاس برنامهٔ خاص خود را دارد. تمايلى وجود دارد که فراگيرى هر کارى را مناسب سن معينى بدانند.
ولى تربيت مذهبى سن و سال معينى نمى‌شناسد، هر چند بنا به دستورهاى مذهبى اديان کليمى، مسيحى و مسلمان، آموزش مذهبى در سن خاصى شروع مى‌شود. پيش از اين سن، محيط است که شرايط مساعدى براى بيدارى احساسات مذهبى فراهم مى‌آورد.
اين مطالب را براى پاسخ دادن به پرسشى که برخى از والدين مطرح کرده‌اند، عنوان مى‌کنم: 'آموزش مذهبى را از چه زمانى بايد شروع کرد؟' پاسخ من اين است : 'از گهواره. از همين امروز، و هر روز' .
براى فردى کليمى، مسيحى يا مسلمان مذهب يعنى ايمان داشتن و عمل کردن به فرامين اخلاقى و دستورها و آداب و رسوم مذهبى. پس بايد کودک را از طفوليت به زندگى در سايهٔ اين ايمان عادت داد. همين که کودک ناظر اين کارها باشد، به معناى شروع آموزش او است. کودک نسبت به تغيير آهنگ صدا و رفتارها حساس است، او اين کارها را تماشا مى‌کند و به خاطر مى‌سپارد.
فرزند خود را براى مدتى کوتاه به مسجد، کليسا، يا کنيسه ببريد. در يونان مردم به کليسا مى‌روند، شمع روشن مى‌کنند، دعا مى‌کنند و سپس به بازار مى‌روند. ايمان واقعاً با زندگى روزانهٔ مردم در آميخته است.
داستان‌هاى مذهبى را براى فرزندتان بگوئيد، کتاب‌هائى که تصاوير مذهبى دارند به او نشان دهيد، و بگذاريد به موسيقى مذهبى گوش بدهد. پيش از آنکه او دعا کردن را ياد بگيرد و در برابر او نيايش کنيد، رفته رفته فرزند شما به مذهب شما علاقه‌مند مى‌شود. آموزش مذهبى جاى خود را در برنامهٔ زندگى او پيدا مى‌کند و به پرسش‌هاى او دربارهٔ رمز و راز ايمان، پاسخ مى‌دهد. اين پاسخ‌ها باعث مى‌شود او بتواند با آگاهى کامل در زندگى اجتماع خود شريک کند، و انجام فرايض مذهبى به شکوفائى شخصيت او کمک خواهد کرد.
   آموزش زمان
'همين الان به تو يک شکلات مى‌دهم' ، يا 'فردا تو را به سيرک مى‌برم' . او 'شکلات' و 'سيرک' را مى‌فهمد ولى 'الان' و 'فردا' براى او مفهومى ندارد. کودک خيلى دير مفهوم زمان را درک مى‌کند.
براى پيشگيرى از مشاجره، يأس و گريه فقط راجع به زمان حال حاضر با او سخن بگوئيد.
وقتى در انتظار رخداد مهمى هستيم، بايد دربارهٔ آن با کودک سخن بگوئيم، زيرا گرچه او به درستى نمى‌فهمد قرار است چه اتفاقى بيفتد؛ تا حدودى آن را درک مى‌کند.
مفهوم ديگرى که خيلى دير بچه آن را تشخيص مى‌دهد، ارزش پول است، اگر به او بگوئيد: 'من اين ماشين را نمى‌توانم براى تو بخرم چون خيلى گران است' . او نمى‌فهمد. اين گفته زمانى براى او مفهوم است که بين 'مال من' و 'مال تو' تفاوت بگذارد، بتواند اسباب‌بازى‌هاى وى را مبادله کند و نيز شمارش را فرا گيرد.
   آموزش جنسى
آموزش جنسى تنها به معنى سخن گفتن با بچه دربارهٔ به‌وجود آمدن اطفال و تولد آنها نيست. آموزش جنسى قسمتى از زندگى و آموزش‌هاى کلى کودک است. آموزش جنسى را بايد از هنگام تولد شروع کنيد و تا بعد از بلوغ هم ادامه دهيد، زيرا اين آموزش هدف‌هاى متعددى را دنبال مى‌کند.
در ابتدا بايد فرزندتان را در تشخيص جنسيّت خود يارى کنيد. يعنى دختر را واقعاً مثل دختر، و پسر را واقعاً مثل پسر بار بياوريد. پاره‌اى از والدين که از تولد دختر خود ناراحت هستند، او را مثل پسر مى‌پرورند و اين کار نتايج ناخوشايندى دارد.
در ضمن، در حدود ۳ سالگى که کودک از تفاوت جنسى وى با جنس مخالف آگاه مى‌شود، نبايد از اين اکتشاف او که با لمس کردن آلت تناسلى وى همراه است، حيرت کنيد. به او نگوئيد: 'دست نزن، کثيف است' ، اين واکنش اشتباه است. در او احساس گناه ايجاد نکنيد و از همان ابتدا رابطه‌اى بين سکس و ممنوعيت در ذهن او برقرار نسازيد. شما را به خدا به پسر کوچکتان نگوئيد: 'اگر به دستمالى کردن خودت ادامه دهى، فلات را مى‌بُرم' . اين واکنش که متأسفانه هنوز رايج است، ممکن است تا مدتى کودک را نگران و مضطرب سازد.
تصويرى که بچه‌ها از پدر و مادرشان در ذهن خود مى‌سازند، به‌تدريج پسران را در مرد شدن و دختران را در زن شدن کمک مى‌کند. به همين دليل تقليد از بزرگسالان کودک را در بزرگ شدن يارى مى‌کند، پسر مى‌کوشد مانند پدر خود باشد، و دختر در پى آن است که مثل مادر خود شود.
آموزش جنسى شامل کشف جنس مخالف و رابطه برقرار کردن او نيز مى‌شود. شناخت جنس مخالف در خانواده‌هائى که هم خواهر و هم برادر وجود دارد، ساده‌تر است.
کودک با توجه به پدر و مادرش به رابطهٔ مرد و زن پى مى‌برد. آنها هستند که نخستين تصوير زن و شوهر را در ذهن او مى‌سازند، و اين بسيار مهم است که اثرى مثبت در او باقى بگذارند. اگر کودک زن و شوهرى خوشبخت را در مقابل خود ببيند، قسمت عمده‌اى از آموزش جنسى او انجام گرفته است. چگونه مى‌توانيم دليل رابطهٔ عاطفى زن و مرد را به بچه توضيح دهيم؟ اگر به او بگوئيد که از با هم بودن لذت مى‌برند و مايل هستند صاحب بچه‌هائى بشوند، اما در عمل خلاف آن را به کودک ثابت کنيد. حرف‌هاى شما بى‌نتيجه خواهد بود.
پرسش‌هاى کودک راجع به رازهاى زندگى کم و بيش از سه سالگى به بعد در موقعيت‌هاى مختلف و با ديدن يک تصوير، با شنيدن يک لغت، و يا ملاقات زن همسايه که آبستن است و غيره و غيره مطرح مى‌شود، و کودک پرسش‌هائى از اين دست را عنوان مى‌کند: 'چرا من مثل برادر کوچکم نيستم؟' ، 'من پيش از تولد در کجا بودم؟' و يا مى‌شنويد که پسر کوچولوى چهار ساله‌اى مى‌گويد: 'من وقتى کوچکم بودم، دختر بودم' .
نکات مهمى که در جواب‌هاى خود بايد رعايت کنيد:
1. هرگز پاسخ نادرستى به کودک ندهيد که بعدها مجبور شويد خلاف آن را بگوئيد، در اين صورت احتمالاً او ديگر حرف‌هاى شما را باور نمى‌کند.
براى پاسخ گفتن به پرسش او لازم نيست به شرح جزئيات بپردازيد که کودک دربارهٔ آنها چيزى نپرسيده است. در هر صورت کودک آنچه را به او مى‌گوئيد فراموش مى‌کند و سه روز بعد همان سؤال را تکرار خواهد کرد.
2. با جواب‌هائى از قبيل 'تو هنوز خيلى کوچکى' يا 'هنوز نمى‌توانى بفهمى' خودتان را خلاص نکنيد، هميشه متناسب با هر سنى جوابى وجود دارد. قيافهٔ ناراحت به خود نگيريد و سکس را در نظر او مرموز جلوه ندهيد.
3. اگر غافلگير شده‌ايد به او بگوئيد: 'امشب اين سؤال را مطرح کن، من فرصت بيشترى براى پاسخ دادن به آن خواهم داشت' . کتاب‌هاى زيادى دربارهٔ آموزش جنسى به کودکان چاپ شده است که شما جواب‌هاى مناسب هر سنى را در آنها مى‌يابيد.
- تمايلات جنسى بچگانه:
در کتاب‌هاى مربوط به آموزش جنسى اصطلاحى را مى‌بينيد که احتمالاً شما را متعجب مى‌کند: 'تمايلات جنسى بچگانه. هيچ چيز به اندازهٔ تمايل جنسى که ما آن را به بزرگسالان و لذت مربوط مى‌دانيم، از کودک دور به نظر نمى‌رسد. اما اگر لذت جسمانى را جايگزين کلمهٔ تمايل جنسى کنيم همه چيز روشن مى‌شود: فهم اين مطلب که کودک از حواس جسمانى وى لذت ببرد ساده است. نوزادى را در نظر بگيرد که تازه به دنيا آمده است، حس چشائى، بويائى و بساوائى هنگام شير خوردن به او لذت وافرى مى‌دهند؛ و به موازات بزرگ‌تر شدن وى، او لذت‌هاى جسمانى ديگرى را مى‌آزمايد، مثلاً او از کشف آلت تناسلى‌اش لذت بسيارى مى‌برد.
تمايل جنسى در بزرگسالى ايجاد نمى‌شود، بلکه به‌تدريج به‌وجود مى‌آيد، شکل‌هاى مختلفى مى‌گيرد و مثل هوش مرحله به مرحله کامل مى‌شود. جوانى که مسئله‌اى را حل مى‌کند، باهوش ناميده مى‌شود. طفلى که در جعبه‌اى را پر و خالى مى‌کند و به مفاهيم جمع و تفريق دست مى‌يابد، به‌گونه‌اى ديگر باهوش است و به طرف هوش بزرگسالان گام بر‌مى‌دارد. در مورد تمايل جنسى نيز همين‌طور است، تمايل جنسى در اطفال همان تظاهراتى را ندارد که در بزرگسالان دارد، اما اين تمايل در کودکان موجود است و بايد ريشهٔ تمايل جنسى بزرگسالان را در کودکان جست و جو کنيم.


همچنین مشاهده کنید