چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

یاد زدودگی کودکی (childhood amnesia)


روانشناسی را می‌توان چنین تعریف کرد: برررسی علمی رفتار و فرآیندهای ذهنی. این تعریف موضوع‌های بسیار متنوعی را دربرمی‌گیرد.
   آسیب مغزی و بازشناسی چهره‌ها
در مورد فردی که مغزش آسیب دیده تعجبی ندارد که معمولاً اختلالی نیز در رفتارش مشاهده شود. تعجب‌آور این است که وقتی ناحیه محدودی از مغز آسیب می‌بیند ممکن است توانائی معینی زوال یابد، اما شخص از جهات دیگر سالم به‌نظر آید. نمونهٔ روشن این وضع را در افرادی می‌بینیم که به‌علت آسیب مغزی وارده بر ناحیهٔ معینی از سمت راست مغز قادر به بازشناسی چهرهٔ افراد نیستند، اما تقریباً از سایر جهات رفتار بهنجار دارند. این ناتوانی در بازشناسی چهره‌ها که ادراک‌پریشی چهره‌ای (prosopagnosia) نامیده می‌شود گاه حیرت‌انگیز است. مورد مشهوری که اولیور ساکس (Oliver Sacks) گزارش کرده، بیماری بود که زنش را به‌جای گربه گرفته بود (ساکس، ۱۹۸۵)! نمونه دیگری از بیماران مبتلا به فراموشی چهره‌ەا مردی بود که در رستورانی به پیشخدمت شکایت کرد که کسی به او خیره شده است. پیشخدمت اظهار داشت که او در واقع به تصویر خودش در آئینه خیره شده است. ظاهراً این مرد قادر به بازشناسی چهرهٔ خودش نبود!
از این‌گونه موارد می‌توان مطالب زیادی دربارهٔ طرز کار مغز آموخت. برای مثال، برمبنای آنها می‌توان گفت که برخی از کارکردهای مغز، مثلاً بازشناسی چهره‌ها، موضع معینی در بخش خاصی از مغز دارند. گوئی مغز، دارای مکانیسم خاصی است که کارکرد ویژه‌ای دارد، و به گفتهٔ دیگر مغز یا ذهن ما شبکه‌ای از متخصصان در اختیار دارد که هریک به‌کار خاص خود سرگرم هستند.
   نسبت دادن صفات به افراد
در نظر آورید در فروشگاهی شاهد صحنهٔ زیر بوده‌اید: مردی که برای یکی از سازمان‌های خیریه پول جمع‌آوری می‌کند، پیش چشم گروهی از مردم به‌سوی یکی از مشتری‌های فروشگاه می‌رود و درخواست اعانه می‌کند. مشتری چکی به مبلغ دوهزار تومان در اختیار مسئول جمع‌آوری اعانه می‌گذارد. آیا می‌توان گفت این شخص آدم خیری است، یا اینکه باید گفت مجبور شد مبلغی به‌عنوان اعانه بپردازد؟ در این موارد منطقاً نمی‌توان از توجیه معینی در مقایسه با توجیهی دیگر جانبداری کرد. از آزمایش‌های بی‌شماری که به‌منظور بررسی موقعیت‌هائی از این دست طراحی و اجراء شده‌اند چنین برمی‌آید که شما مشتری یادشده را آدم خیری توصیف خواهید کرد. به این ترتیب، هروقت از ما بخواهند قضاوت کنیم که رفتار به‌خصوص فرد معینی حاکی از ویژگی خاص آن شخص یا ویژگی موقعیت خاصی است، معمولاً به‌طور ناخودآگاه رفتار را به‌خود شخص نسبت می‌دهیم. (شکل اسناد و ویژگی‌ها)
ما آدمیان معمولاً این سوگیری را داریم که اعمال افراد را ناشی از صفات شخصی خود آنان بدانیم و نه ناشی از موقعیت‌هائی که در آن قرار می‌گیرند. این سوگیری غالباً به اشتباه می‌انجامد. در مواردی فشار موقعیت‌ها چنان شدید است که همهٔ افراد مجبور هستند کم و بیش به شیوهٔ مشابهی رفتار کنند، اما در این موارد نیز ما مصرانه عمل فرد را برخاسته از شخصیت خودش تفسیر می‌کنیم. خطاهای ناشی از این سوگیری به اندازه‌ای شایع است که روانشناسان آن را خطای بنیادی اسناد (fundamental attribution error) نامیده‌‌اند.
   یاد زدودگی کودکی (childhood amnesia)
اکثر بزرگسالان، و حتی سالخوردگان می‌توانند رویدادهائی را از نخستین سال‌های زندگی خود به‌خاطر آورند. اما این کار فقط تا حدودی امکان دارد و تقریباً هیچ‌کس قادر نیست اکثر رویدادهای سه سال اول زندگی خود را به‌خاطر آورد. رویداد مهمی مانند تولد خواهر یا برادر کوچک‌تان را در نظر بگیرید. اگر این واقعه پس از رسیدن شما به سن ۳ سالگی روی داده باشد ممکن است خاطره‌ای از آن در ذهن شما مانده باشد، و هرچه سن شما در زمان تولد آن برادر یا خواهر بالاتر بوده، احتمالاً خاطرات بیشتری از آن را در ذهن دارید. اما اگر آن تولد قبل از ۳ سالگی شما روی داده باشد، شما حتی قادر به یادآوری یک خاطره از آن رویداد نیز نخواهید بود. (شکل به‌‌یادآوردن خاطره‌ای از دوران کودکی)
در آزمایشی که در زمینهٔ یاد زدودگی کودکی انجام شد از آزمودنی‌هائی در سنین تحصیلات دانشگاهی ۲۰ سؤال دربارهٔ رویدادهای مربوط به تولد برادر یا خواهری کوچکتر پرسیده شد. در این شکل میانگین تعداد سؤال‌هائی که پاسخی به آنها داده شده ، به‌صورت تابعی از سن آزمودنی‌ها در زمان تولد برادر یا خواهر ، ارائه شده است. در مواردی‌که تولد ، قبل از چهارسالگی آزمودنی‌ها روی داده بود ، هیچ‌یک از آنها نتوانستند حتی یک خاطره دربارهٔ آن تولد به‌یاد آورند. اما اگر تولد پس از چهارسالگی آزمودنی روی داده بود یادآوری با افزایش سن آزمودنی در زمان رویداد ، افزایش می‌یافت (اقتباس از شاینگلد - Sheingold و تنی - Tenney در ۱۹۸۲).
این پدیده که زیگموند فروید آن را کشف کرد، یاد زدودگی کودکی نامیده می‌شود، و از این لحاظ در خور توجه است که سه سال اول زندگی سرشار از تجربه است و در هیچ دورهٔ دیگری از زندگی این همه تجربه تازه به آدمی دست نمی‌دهد. در جریان رشد، نوزاد درمانده جای خود را به کودک نوپائی می‌دهد که سینه‌خیز می‌رود و غان‌وغون می‌کند. و این یکی نیز به کودکی تبدیل می‌شود که راه می‌رود و حرف می‌زند، اما همان‌طور که خواهید دید از این دوره‌های گذرا، نقشی در حافظه ما باقی نمی‌ماند.


همچنین مشاهده کنید