چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

نفوذ اجتماعی


روانشناسی اجتماعی با مطالعه نحوه تفکر، احساس، و عمل آدمی در محیط‌های اجتماعی، و چگونگی تأثیر متقابل محیط‌های اجتماعی پراندیشه‌ها، احساسات و اعمال او سروکار دارد.
در نظر بسیاری از مردم اصطلاح نفوذ اجتماعی بیانگر کوشش‌هائی است عمدی که فرد یا گروه معینی به‌منظور تغییر عقاید و رفتارهای دیگران به‌عمل می‌آورد. در این مورد به نمونه‌های متنوعی برمی‌خوریم: کوشش‌های آگهی‌های تجارتی تلویزیونی برای اثرگذاری در تصمیمات مردم در امر خرید تا کوشش‌های هیجان‌انگیز برخی فرقه‌های دینی به‌منظور متقاعد ساختن جوانان به اینکه مدرسه و خانواده خود را ترک گویند و زندگی خود را به‌طور کامل وقف رسالتی 'والاتر' کنند. این‌گونه قانع‌سازی‌ها (persuasion) شکل علنی و آشکار دارند، هر چند که اصول روانشناختی حاکم بر طرز عمل آنها ممکن است روشن نباشد.
اما عوامل دیگری نیز بر نگرش‌ها و رفتارهای آدمی اثر می‌گذارند که وی احتمالاً کمتر از آنها آگاهی دارد. نمونه‌هائی از این‌گونه اثرات را می‌توان حتی در حیوان‌های پائین‌تر از انسان نیز مشاهده کرد؛ به‌نظر می‌رسد که این‌گونه آثار فقط ناشی از حضور سایر اعضاء گونه خاصی از حیوان‌ها باشد. بسیاری از آنها در هنجارهای اجتماعی ریشه دارد، یعنی مربوط به قواعد و انتظارات ضمنی است که معین می‌کنند که چگونه باید اندیشید و چگونه باید رفتار کرد. در اینجا نیز به طیفی از پدیده‌های پیش پا افتاده تا عمیق برمی‌خوریم. هنجارهای اجتماعی به ما می‌گوید که در آسانسور رو به‌ در بایستیم، و در اتوبوس یا قطار خلوت کنار غریبه‌ها ننشینیم. این هنجارها در عین حال می‌توانند نظام کاملی از جهان‌بینی تبعیض نژادی یا تبعیض جنسی به‌وجود آورند و آن را حفظ کنند.
همیاری، همزیستی، نوعدوستی، و عشق همه مستلزم نفوذ اجتماعی هستند. اما ما معمولاً این پدیده‌ها را بدیهی تلقی می‌کنیم و بیشتر به نفوذهای رنج‌آور توجه می‌کنیم. به دلایل اجتماعی و تاریخی، روانشناسان نیز مجبور بوده‌اند ابتدا به بررسی آن دسته از نفوذهای اجتماعی بپردازند که برای جامعه زیانبار هستند. برخی از یافته‌ها ناراحت‌کننده و حتی هراس‌انگیز و یأس‌آور هستند اما همانطور که مطالعه آسیب‌شناسی روانی به روش‌های درمانی مؤثری منجر شده است مطالعه نفوذهای اجتماعی مشکل‌آفرین نیز می‌تواند شیوه‌های مؤثری برای مقابله با آسیب‌های تعامل اجتماعی به‌دست دهد. علاوه بر این خواهیم دید که همان اصول حاکم بر نفوذ اجتماعی که پی‌آمدهای شوم می‌آفرینند در عین حال می‌توانند مبنای پرورش شهروندانی دلسوز و کارآمدتر قرار گیرند.


همچنین مشاهده کنید