پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا

امنیت شغلی


هرکس برای ادامهٔ ‌زندگی و گذراندن عمر در جستجوی شغل و درآمدی است تا بتواند موجبات رفاه حال و آیندهٔ خود را فراهم آورد، فرزندان خویش را بپروراند و آنها را همچون افرادی مفید، شایسته و برخوردار از برتری‌های انسانی به جامعه تقدیم دارد. دربارهٔ جوانان نیز باید به همین روال اندیشید. آنها می‏خواهند که آینده‏ای روشن داشته باشند و طلوع صبحگاهان زندگی را با قلبی سرشار از امید و آکنده از روحی پرنشاط نظاره‏گر باشند. ازسلامت جسم و روان برخوردار گردند تا بتوانند دست‌ها و اندیشه‏های آفریننده و خدادادی خویش را به کار گیرند.
آبادان کنند، رفاه بیافرینند و جهانی را همچون خلد برین بیارایند این‌ها که برشمردیم نه برای آن است که رویاها را بیدار سازد، یا به دست آوردنش را ناممکن بشماریم. زندگی سراسر تلاش است، نبرد است و سرانجام، پیروزی و موفقیت است. داشتن شغل مناسب و انجام صحیح آن نخستین گام برای پیمودن این وادی بیکرانه است. تأمین زندگی، برخورداری از مقام و منزلت یا همان (پرستیژ) اجتماعی است. به دست آوردن حقوق مکفی یا درآمد متناسب است و همچنان که برای پیمودن هر مسافتی به مرکب یا پای افراز احتیاج خواهد بود، تردیدی نیست که گذشت از پهنهٔ وسیع حال و آینده نیز مرکبی بادپا و تندسیر خواهد طلبید.
در بسیاری مواقع نمی‏توان میزان حقوق یا درآمد شغلی را پایه‏ای برای انتخاب یا ادامهٔ آن دانست، اهمیت اجتماعی، بازدهی و مفیدیت، مقبول شدن و پذیرش آن از جانب اجتماع می‏تواند از بزرگ‌ترین مزایای یک شغل یا پیشه به شمار آید. بس افرادی هستند که هر چند گاه تغییر شغل می‏دهند تا بتوانند از جنبه‏های دیگری نظیر جهت‏های فرهنگی، سازندگی و خلاقیت و مفید بودن بر ارزش حرفه بیافزایند، احساس دلبستگی و علاقه‌مندی بیشتری به شغل خویش داشته باشند، محیط شغلی آنها سرشار از تفاهم و برادری و همکاری باشد، مرخصی یا دورهٔ استراحت و تعطیلات به‌ موقع و کافی در اختیار آنها قرار گیرد و مهم‌تر از همه آنکه رضایت خاطر و آرامش وجدان انسانی آنها را فراهم آورد. عدم ثبات و پایداری یک شغل نخواهد توانست آن حرفه را به صورت پسندیده و پرطرفدار معرفی نماید.
چنین شغلی جنبهٔ موقت خواهد داشت و از آنجا که پایهٔ آن متزلزل خواهد بود، دارنده‏اش خود را همچون غریقی خواهد یافت که در میان امواج سهمگین و متلاطم به تخته ‏پاره‏ای درآویخته است تا خود را نجات دهد. ترس از اخراج یا تعطیل شدن محل کار، محرومیت از مزایائی نظیر بیمه یا مرخصی و اضافه حقوق و مسدودبودن مدارج و پلکان ترقی و پیشرفت درهرشغلی می‎تواند جنبه‌‌های منفی آن را به خوبی نمایان سازد و طبیعی است که در چنان صورتی کارفرما نخواهد توانست به استخدام افراد مجرب، کاردان و دلسوز توفیق یابد و از همین روی نیز هرچند گاه ناچار خواهد بود افرادی بی‏تجربه، سهل‏انگار و بی‏توجه را که تنها هدف آنها دستیابی بر اندک حقوق برای گذران زندگی است به استخدام درآورد و کارمندان و پرسنل پیشین خود را از دست بدهد. هتل و کارهای آن نیز از این روال جدائی ندارد. کارمندان مجرب و کارآزمودهٔ هتل به ارزانی به دست نیامده‏اند و آسان پرورش نیافته‏اند.
هزینه‏های پرداخت شده و نیروهای به‌کار رفته در این راه بسیار گران‏بها و با ارزش بوده و از دست دادن چنین افرادی همانند ضایع کردن تمامی مخارج و اتلاف نیروهاست که در نهایت به تزلزل و ناپایداری ارکان یک مؤسسه یا هتل خواهد انجامید. برای حفظ و نگهداری این افراد می‏باید تا آنجا که ممکن است موجبات خرسندی و رضایت و دل‌گرمی آنها را فراهم ساخت و آنها را در عمل و از نظرشغلی، بیمه کرد و ضمانت ماندگار بودن و ادامهٔ‌ شغل را به آنها ارزانی نمود. عدم ثبات شغلی و در پی آن از‌دست دادن نیروها و تخصص‏ها با ویران ساختن اساس اقتصادی هتل یا مؤسسه و یاری رساندن به کسانی که در پی فرصت هستند تا چنین سرمایه‏هائی را به دام اندازند برابر است.
یکی از شرایط لازم برای ایجاد امنیت شغلی و آسودگی خاطر کارکنان هتل برقراری نظم و ترتیب پایدار است و این خود یکی از پایه‏های حفظ ثبات در هر مؤسسه‏ای به شمار می‏آید. یکی از جنبه‏‌های قابل توجه و پراهمیت برای انتظام کارها، رسیدگی دقیق به شیوه‏های نادرست و کارهای خلاف است که از سوی کارمندان مشاهده می‏گردد، ولی این سکه نیز دو رویه است که جنبهٔ دیگرش توجه کافی به کارمندان شریف و درستکار و حمایت از روش‌های صحیح آنهاست.
کارمندان دلسوز و شریف هر گاه که خود را با غیر خود مقایسه می‏کنند، چنین انتظار دارند که از آنها تشویق و تمجید به عمل آید، دل‌گرم‌تر شوند و بدانند که یک مدیر یا کارفرمای لایق و بصیر بر انجام وظیفهٔ آنها نظارت پی‏گیر دارد و جواهر را از خزف تشخیص می‏دهد. بسیاراند مدیرانی که همچون گروهی از سرپرستان و کارفرمایان منفعت‌طلب مسأله پشتیبانی و حمایت ازکارکنان شریف خود را کوچک و بی‏اهمیت می‏دانند و در حالی که کبک‏وار، سر در برف برده‏اند، حاضر نیستند بپذیرند که مشغول برافکندن بنیاد مؤسسه شده‏اند و بسیاری از نیروهای انسانی و مالی را به دست طوفان سپرده‏اند. احساس عدم اطمینان و تنها ماندن در شرایط دشوار انزواگونه برای هر کارمند شریف می‏تواند موجب دلسردی و سردرگمی وی گردد، ارزش‌ها را پوچ جلوه دهد و او را به صورت یک عنصر محافظه‏کار، خموش و منتظر درآورد. باید محدودهٔ وظایف هر یک از کارمندان را به طوردقیق معین ساخت.
شرایط و ضوابط ترقی و پیشرفت را برای آنها تشریح نمود و پیامدهای ناشی از بی‏توجهی‏ها، بی انضباطی‏ها یا فساد‌گرائی‏‌ها را به خوبی توضیح داد و هر یک را با دقت هر چه بیشتر به مورد اجرا درآورد. باید به‌ آنها تفهیم شود که انجام خط‏ مشی اداری و به کار بستن مقررات آن تنها عامل برای جلب حمایت مدیران و دستیابی بر اهداف مترقیانه است و قصور در انجام وظایف یا رعایت نکردن مقررات شغلی موجب توبیخ آنها خواهد گردید. وجود تبعیض و دوگانگی در اجرای مقررات شغلی و یا حمایت از کارمندان خاطی و نادیده گرفتن خطاهای آنان، همانند بی‏توجه ماندن به کارکنان شریف و دلسوز نتیجه خواهد بخشید. چنین وضعی می‏تواند از سوی کارمندان همچون یک اشتباه فاحش برای یک مدیر ارزشیابی شود، که در نهایت به احساس عدم اطمینان و امنیت شغلی آنها خواهد کشید.
رواج نارضایتی از نحوهٔ مدیریت در میان کارمندان، همانند کمانه‌‏کردن تیری است که به سوی تیر انداز برمی‏گردد، چرا که نارضایتی مدیر را برمی‏انگیزد. اما چنان مدیری که ورای خویشتن را به چشم خردمندی نمی‏نگرد غافل از آن است که خود موجب ناخرسندی از خویشتن شده‏است، هر روز بر شدت عصبیت و تندخویی و تحکم بی‏ موردش خواهد افزود، عیب‏جوئی‏ها و کنایه‌‌زدن‌ها خواهد داشت و اینها همه باعث نارضایتی‏های کارمندان و این نیز موجب ناخرسندی مدیر خواهد گردید. مشکلات‌ روزافزون خواهد گشت و گردش چرخ امور هتل یا مؤسسه به تدریج آهسته خواهد شد بیش از آنکه روال کاراز دست برودلازم خواهد بودکه هرچه با شتابتر، این مشکل را از میان بردارند، روابط صحیح و صمیمانه میان کارکنان و مدیریت برقرارسازند، نادرستی‏‌ها را اصلاح کنند تا گردش کارها بر امتداد رونق و پیشرفت منطبق شود. اگر روابط تفاهم و دوستی در محیط کار برقرار باشد و مدیریت بتواند به طور بی‌طرفانه و در عین حال دلسوزانه رفتار کند، بی‏‌تردید خواهد توانست محبوبیّت یابد و کارمندان را خشنود سازد.
بینش صحیح و رفتار همانندش با یک‏یک آنها این احساس را در میان کارمندان به وجود خواهد آورد که هم امنیت شغلی و هم رعایت انضباط و مقررات داخلی و نیز پشتیبانی مدیریت می‏تواند سه عامل عمده برای استواری و دوام شغلی آنها باشد و آنگاه خواهد بود که چنین کارمندی در اندیشهٔ پرورش و ظهور استعدادهایش خواهد افتاد، نیروی ابتکار و نوآوری خود را به خدمت خواهد گرفت و با تلاش بیشتر بر آن خواهد بود تا خود را به تمامی در اختیار وظیفه و شغل محبوب خویش قرار دهد. پیش از این یادآور شده‏ایم که تشویق و دلگرمی بخشیدن به کارکنان یا کارمندان بسیار بیش از اقدامهای دیگر می‏تواند آنها را در جهت بهبود بخشیدن به کیفیت امور مجهز نماید. اکنون نیز برهمان گفته تأکید می‏کنیم که برای این منظور می‏توان با اختصاص‌دادن بعضی نشان‌های تشویق‌آمیز یا مدال‌های مخصوص و یا کارت افتخار مشخص که دارای ارزش معنوی و هم متکی برارزش‌های مادّی باشد و اهداء آن به کارمندان شریف، موجب دل‌گرمی و اشتیاق بیشتر آنها را فراهم نمود که این خود نتایج بسیار مفید و سازنده به بار خواهد آورد.


همچنین مشاهده کنید