جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

ارتباط طرح و نقش فرش با اسطوره (۳)


  ماهی درهم
این نوع نقش از اواخر دوره تیموری و در تمام دوران صفوی مورد استفاده بافندگان بوده است و از آنجا که در دوره تیموریان و در هرات رواج یافت بدان هراتی گویند. هر چند ریشه لغوی واژه ماهی درهم و اینکه چگونه در نقش فرش رایج گردیده است مشخص نیست. بافت ماهی درهم در اکثر نقاط ایران کاربرد داشته و تفاوت بارز نقش آن از شرق به غرب ایران مشهود است. به گونه‌ای که اندازه ماهی‌های نقش در شرق (به ویژه اطراف قاین، تربت جام و تربت حیدریه) بزرگ‌تر از غرب و مرکز ایران (نظیر کردستان) است. نمونه منحصر به فردی از آن نیز در اطراف اراک به‌صورت مرغ و ماهی (یعنی دو مرغ به جای ماهی یا همراه با آنها در حرکات به دور یک حوض) بافته می‌شده که امروزه به فراموشی سپرده شده است.
تنها کاربرد این نقش اسطوره‌ای بر فرش نبوده و در ضرب سکه، نقش برجسته، نگارگری، معماری و حتی بر تاج تیگران (یکی از شاهان ارمنستان)، نقش فوق دیده می‌شود. بنیاد و اصل آن دو یا چهار برگ خمیده است که گل بزرگی را دربر‌گرفته‌اند. از گل وسط به همان گل نیلوفر آبی یا شاه عباسی تعبیر می‌شود. چنین گفته شده که برگ‌ها در ابتدا ماهی بوده‌اند که در دوران اسلامی به برگ مبدل شده و گل میان نیز احتمال می‌رود چهره انسانی بوده که آن هم به گلی گرد تغییر شکل یافته است. علاوه بر آنکه نقش‌های هراتی و ماهی در هم گونه‌های بسیاری دارد استفاده از آن در ایران جغرافیائی قدیم از شمال قفقاز، سمرقند، بخارا، خوارزم، آذربایجان و ارمنستان امروزی تا کنار دریای عمان و بندر گناوه ایران رایج بوده است.
در کـل نه تنها این نقش بلکه افسانه نقش بوته، ســرو، شکارگاه یا بسیاری از ریزنقش‌های به کار رفته در متن و حاشیه بعضی نقوش فرش نظیر گرفت و گیر دلالت به واسطه جاویدان آیین میترا در ایران دارد. مهر یا میترا خدای مهمی در تاریخ بسیاری از کشورهای مختلف در ادوار گوناگون بوده است. پرستش او در غرب تا انگلستان و در شرق تا هند گسترش داشته است. مهر که در ابتدا در هزاران سال پیش مورد پرستش مردم بود اینک نیز مورد احترام زرتشتیان است. او خدای پیمان است و پیمان‌ها و نظم و راستی را نگهبانی می‌کند حتی پیمان میان دو کشور. او با پیمان شکنان یا مهردروجان دشمنی سرسخت دارد ولی نسبت به وفاداران خود مهربان‌ترین خداست. در مهر یشت که سرود مخصوص اوست توصیف زیبائی از او می‌شود.
او پیش از خورشید ظاهر می‌شود و همراهی او با خورشید باعث شده که بعدها مهر به معنی خورشید بیاید همچنین در ایران تصویر پردازی اساطیر از مهر تنها به این منظور به کار گرفته است تا شخصیت خدای عهد و پیمان را نمایان سازد. ایرانیان ایران را سرزمین پیمان به شمار می‌آورند و جنگجویان ایرانی پیش از رفتن به جنگ با کشورهای ضدمهر، سوار بر اسبشان، به درگاه مهر دعا می‌کردند و به خورشید و مهر و آتش مقدس جاویدان نماز می‌گذاردند مهر نقش بسیار مهمی در آیین‌های دینی و زرتشتی ایرانیان داشته است. بازمانده‌ای از این آیین‌ها، جشن مهرگان است که در روز مهر مصادف با شانزدهمین روز مهرماه برگزار می‌شده است. درگاه شماری ایرانیان باستان، قرینه نوروز است و اهمیتی هم پای آن دارد.
نامیدن شانزدهمین روز ماه به نام مهر تعبیری برای برای نظارت نیمه دوم ماه توسط مهر است. حتی در سنت‌ها، آیین‌های شب چله (یلدا) را با آیین‌های مربوط به مهر ارتباط می‌دهند. نکته حایز اهمیت این است که مهر ایران فقط یک نقش برجسته و متن‌های بسیاری دارد ولی مهرپرستی رومی تقریباً هیچ متنی ندارد بلکه صدها نقش برجسته از آن موجود است. بنا بر نقش‌برجسته‌های به دست آمده در کشورهای غربی، مهر به صورت کودک یا جوانی از صخره زاده می‌شود. با دشنه‌ای که روزی گاو نر را با آن می‌کشد و با مشعل آتشی که نماد نوری است که با او به جهان می‌آید. در همین حال افسانه دیگری تولد مهر را از دوشیزه باکره‌ای می‌داند که در آب دریاچه هامون با برمی‌دارد. مروارید و دلفین یا ماهی از نمادها و نقوش مهر هستند.
همچنین نیلوفر آبی نیز از نمادهای مشهور مهر است که بر سطح آب می‌روید که در آن صورت مهر از مادر مهر زاده می‌شود، چرا که مادر مهر از تخمه‌ای که در آب است آبستن می‌شود و میترا را می‌زاید. نیلوفر از سوئی با آب و از دیگر سو با خورشید در ارتباط است. ارزش و قیمت گل نیلوفر در اسطوره آیین میترا جای بسی تأمل و تفکر دارد. گل نیلوفر خود راز و رمزهای بسیار زیبا و معماگونه‌ای دارد که موریس مترلینگ در کتاب هوش گل‌ها بدان اشارات قابل ملاحظه‌ای می‌کند. همین گل است که با نقش‌هائی به اسامی متفاوت، فرش ایرانی را آذین می‌بندد. چه باعث شده تا در میان انبوه گل‌های زیبای عالم، نیلوفر آبی در اسطوره قدیم آیین میترای ایرانی جای داشته باشد؟ در آیین میترا برای عبادت غارهای طبیعی مورد استفاده قرار می‌گرفته است به صورتی که غار نزدیک آب روان و یا چشمه باشد.
اهمیت آب در این آیین موضوعی است که نباید آن را در به تصویر در آوردن نقوش فرش از نظر دور داشت. همچنین ماجرای کشتن گاو و پیکار با آن بدان جهت اهمیت دارد که استان این اسطوره در طراحی قالی مد نظر طراحان قرار گرفته است. در نبرد مهر با گاو نر، مهر پس از آنکه گاو نر را می‌گیرد او را به غار برده و می‌کشد. کشتن گاو نموداری از آفرینش است زیرا مرگ او زندگی بخش است و از تن گاو قربانی شده زندگی آشکار می‌شود. یعنی در اینجا ایزد مهر با عمل قربانی گاو، حیات سودمند و زاینده را بر زمین می‌گسترد و پس از این ماجرا نخستین زن و مرد برای زندگی به روی زمین برانگیخته شدند و میترا آموزگار این نسل شد و اهریمن برای نابودی این نسل بیماری و مرگ را بین آنها فرستاد. ولی هر بار میترا به مدد درایت خود مانع از انجام مقاصد پلید اهریمن گشت. تا سرانجام پس از برقراری حیات مجدد بر زمین، رسالت میترا پایان پذیرفته و به آسمان برین عروج کرده است. حتی پیروان میترا در ضیافتی این شام آخر را جشن می‌گرفتند.
  نقش کله مرغی و مرغی
این نگاره‌ها نماد ابر و باران است و پیوستگی بین باران و پرنده در دوران پیش از تاریخ به صورت مرغان شاخه‌ای نمودار می‌شد و در زمان ساسانی نمود بیشتری یافت. از طرفی این پرندگان حافظ و پاستار درخت مقدس شدند که نماد باروری خاک بود و می‌توانست به‌صورت نقش‌مایه مرغ و درخت تصویر شوند. در فرش‌های فارس، نگاره‌‌‌های مرغی بیش از هشتاد شکل دارند. گاهی نیز زنجیره پشت سر هم کله مرغان (که به اشتباه بدان قلاب گفته‌اند) در فرش ظاهر می‌شود و به خصوص اگر در اطراف ترنج‌ها یا حوض‌های قالی تصویر شوند مفهوم طلب باران را تداعی می‌کنند. این نگاره‌ها که در قالی‌‌های افغانستان و قفقاز نیز دیده شدند متعلق به ۶۰۰۰ سال پیش در سفالینه‌های مرودشت هستند.
مرغ، پرنده و اشکالی از اینگونه که به مرور ساده شده‌اند و در طی زمان به دیگر نقاط جهان سفر کرده‌اند از نمادهای ایرانی می‌باشند. زنجیره به هم پیوسته مرغان نه تنها اثر بخشی عناصر کثیر در وحدت است، بلکه ایجاد کننده نقشی دو لایه است یعنی با کنار هم قرار گرفتن نقوش این مرغان درست در جهت معکوس نگاره کثیر دیگری به همان اندازه و شکل و به رنگی دیگر به وجود می‌آید که به لحاظ تأویلی هر یک حامل رسالت رمز گونه‌ای هستند که شاید این معما به اعمال قدرت جادو و به کار گرفتن علم طلسمات برای تسخیر قوای طبیعی و مهار کردن آنها مربوط می‌باشد. تکرار نیروی محرکه جادوست و بــه مدد آن نیرو های سحر آمـیز فـزونی قـدرت و حـرکت می‌گیرند و کارگر می‌افتند.
جادو از لحاظ غایت علم نزدیک است هر چند رابطه نزدیک با دین داشته ولی بین این دو تفاوت هست زیرا دین متوجه تعظیم و پرستش موجودات فوق طبیعی است ولی هدف جادو مهار کردن قوای طبیعی و فوق طبیعی و تغییر دادن مسیر آنهاست بر وفق دلخواه. بنیاد جادو آن است که همه چیز در اختیار نفوس غیرطبیعی است و به وسیله اوراد طلسم، تعویذ یا تقلید بعضی اعمال می‌توان بر این نفوس مستولی شد. و به همین خاطر به کار انداختن نیروی جادو به درجه اختفا بستگی دارد و بدین جهت سحر ناگزیر دو لایه دارد محسوس و نامحسوس. در مرحله اول نماد‌های رمز گونه به چشم بینندگان آشنایند و در لایه دوم این اختفای فریب‌کارانه که ماهیت آن ربطی به شیوه تزیین و ذات شکل نداشت و خطوط پلکانی سر جانور به صورت مثبت و منفی نگاره‌ای غیبی محسوب می‌گشت.
چنین کشف رمز پنج هزار ساله‌ای را وامدار ارنست هرتسفلد هستیم که با بررسی سفالینه‌هائی که در اواخر دهه۱۳۰۰ خورشیدی از تخت جمشید پیدا کرد به چنین نتایجی دســت یـافت. تحلیل او در چرائی کـاربرد نقوش، تا بــه امروز بــرای تـجزیه بسیاری از طراحی‌های هنری از جمله فرشبافی مصداق دارد. کل مجموعه، بخشی از نظام همبسته سحرورزی اشتراکی است که به نقل از قول هرتسفلد امکان دارد همگی این صور ظاهریه، دربردارنده مفاهیم نمادین مشخص و ثابتی باشند که منجر به غایت سحر نمادی یعنی کاربرد جمعی و پیاپی یک نماد واحد می‌گردد. نظیر چنین نقشمایه‌های آسیائی در بافته‌های مهجران باستانی قاره امریکا در بیش از ده هزار سال پیش هم دوام دارد.
در نهایت این نظریات ارزشمند ما را بدین جا رهنمون می‌سازد که بر این باور باشیم که هر گونه تجرید، تلخیص، اندام‌زدائی، شگرد آگاهانه صنعتگر هدفمند است که با اصل حذف و زایش در خلق نقوش تجلی می‌یابد. پیوند نهادینه پرنده و باران به بهترین صورت در سفال نگاره‌های پیش از تاریخ شوش، فارس، نهاوند، و سیلک مشخص است که حتی به صورت مرغ شانه به سر تصویر می‌شود. همه نشان دهنده زندگی تمامی افراد جامعه است که به باران وابسته بود. افزایش باران و تصرف در طبیعت و تغییر آن به مدد نیروهای فوق طبیعی یا به واسطه سحر و جادو و یا نذر و نیاز فراهم می‌شد. بنابراین صنعتکار چیزی می‌ساخت که با نیازهای جماعت سازگار باشد. سحرنگاری طلب باران یکی از آیین‌های مردم دوران پیش از تاریخ است که ساکن سرزمین‌های خشک بودند و هستند.
مستند این ادعا نقش‌های بیشمار پرنده و باران است که از سفال نگاره تا فرش، در هنر ایرانی کاربرد داشته است. در همین جا مختصر اشاره‌ای به شباهت و قرابت نقوش سر مرغی پرندگان با زباننوشتاری قدیم بین النهرین می‌کنیم و رجعتی دوباره به گفته کاسیرر که اسطوره را نوعی زبانی که به گفتار درمی‌آید، می دانست. اولین زبان مکتوب بشر برای اختراع خط، مرحله تصویرنگاری و ایدیوگرام بود یعنی تصویر مکتوب آنچه عینی است در قالب نقش. و همین مرحله شروع بود که منجر به ایجاد خط میخی و پیشرفت‌های مداوم مکتوب نگاری گردید. آیا می‌توان شباهت نقش این را با شکل پرنده مرحله تصویرنگاری خطی مردم بین النهرین، تنها عاملی از روی تصادف دانست؟‎!
در کل در سنت‌های اساطیری استفاده از نقوش جانوری و یا ادغام جانوران با یکدیگر، ستودنی بوده است و به همین لحاظ است که یکی شدن جانوری چون اسب، پرنده، بزکوهی و قوچ با یکدیگر نمایانگر هدفی قاطعانه بوده است. گاهی طاووس‌های چهارپائی را که بالی از گل و نگاره‌ای بته‌ای بر دم دارند در قالی‌هائی نظیر قالی عرب غنی لو از مجموعه دستبافت‌های عشایری می‌بینیم که در دو سوی درخت ایستاده‌اند که نشانه روییدن و نیاز گیاه از آب است و مرغ بدین صورت مظهر رویش از آب است تبار این مرغان چهارپا به اسطوره های سکائی می ‌رسد. طاووس اسطوره مرغ ناهید، ایزد آب بوده است که در نقش فرش جلو‌‌ه‌گر می‌شود.
چهارپایان شاخدار عموماً قوچ و بزکوهی، از دوران‌های پیش از تاریخ در ایران و بین‌النهرین مظهر پدیده‌های اقلیمی و جوی بوده‌اند. تا پیش از معمول شدن سال خورشیدی بزکوهی و قوچ منسوب به ماه بودند که آبدان آسمانی جاویدان پنداشته می‌شد. ماه نماد اعظم آب و آبدن کیهانی بود چون در قیاس با خورشید خنک و غمناک بود و تمامی اشکال چهار پاره نشانه رمزی منازل چهارگانه ماه به شمار می‌آمدند. اسب نیز نظیرشیر نماد آفتاب گردید که به خصوص این مفهوم اسطوره با تاریخ سال خورشیدی منطبق هر چند با استناد به قول دکتر پرهام در تمدن های پیش از تاریخ ایران از جانوران شاخ دار دیده نمی شود.


همچنین مشاهده کنید