|
| موومان چهارم: کورال برای تنورها
ویولونها و ویولاها همصدا، باسو کُنتینوئو
|
|
در موومان چهارم که محبوبترین موومان کانتات است، نغمهٔ کورال دوباره پدیدار میشود. باخ به این موومان چنان علاقهمند بود که در واپسین سالهای زندگی آن را بهصورت کورال پرلود برای ارگ تنظیم کرد. او در این موومان با سهولتی معجزآسا دو ملودی متضاد را برابر یکدیگر قرار داده است. در آغاز این موومان صدای زهیهای همصدا را با همراهی کُنتینوئو میشنویم که ملودئی گیرا و سلیس را مینوازند؛ ملودئی که شاید باخ آن را برای تجسم حرامیدن رقصگونهٔ دوشیزگان که سهمگین روانهٔ تالاری دلپذیر شده و در شام عیسی مسیح سهیم میشوند' ساخته و پرداخته است. این ملودی در سراسر موومان، هنگامیکه تنورها به اجراء سرود کورال در برابر آن میپردازند، تکرار شده و دگرگون میشود.
|
|
|
|
|
نغمهٔ کورال در این موومان در مقایسه با موومان آغازی ریتمی تندتر دارد، اما در اینجا نیز عبارتهای سازندهٔ آن بهصورت تکهتکه شنیده شده و به مددد ملودی ارکستر به یکدیگر پیوند زده شدهاند.
|
|
ریتورنلوی زهیها |
|
بنیاسرائیل آوای نگاهبانان را |
Zion hört dir Wächter singen, das |
|
میشنود، قلبش از شادمانی میتپد، |
hertz tut ihr vor Freuden springen |
|
بیدار شده و شتابان برمیخیزد. |
.sie wachet und steht eilend auf |
ریتورنلو |
|
یار، تابناک و پُرشکوه از |
Ihr Freund Kommt von |
|
آسمان فرا میرسد، |
Himmel prächig |
|
استوار در قبض |
von Gnaden stark |
|
توانمند در حقانیت،
|
von Wahrheit mächtig |
|
نور بنیاسرائیل تابندگی میگیرد،
|
;Ihr Licht wird hell |
|
ستارهٔ بختش طالع میشود. |
.ihr Stem geht auf |
ریتورنلو |
|
از راه میرسی، از تاجگرانبها،
|
,Nun Komm du werte Kron |
|
سرور ما، مسیح، پسر خدا،
|
Herr Jesu. Gottes Sohn. |
|
درود بر تو باد!
|
!Hosianna |
ریتورنلو در تونالیتهٔ مینور. |
|
ما همگی روانهٔ تالاری دلپذیرشده |
Wir folgen all'zum Freudensaal |
|
و در شام عیسی مسیح سهیم میشویم. |
.und halten mit das Abendmahl |
ریتورنلو. |
|
|
|
| موومان پنجم: رسیتاتیف باس (مسیح)
زهیها، باسو کُنتینوئو
|
|
|
| موومان ششم: دوئت باس (مسیح) و سوپرانو (جان)
اُبوا، باسو کُنتینوئو
|
|
در موومانهای ۵ و ۶ که به ترتیب رسیتاتیف و دوئت هستند، حال و هوائی اپرائی تداعی میشود. موومان پنجم رسیتاتیفی با همراهی است که در آن آواز بهوسیلهٔ زهیها و کُنتینوئو پشتیبانی میشود. دوئت رقصگونه و سرخوشانه (موومان ششم) شادی و سرود حاصل از پیوند میان مسیح و جان انسان ر تجسم میبخشد - اما میتواند تداعیکنندهٔ خوشکامی و سعادت هر زوج تازهای نیز باشد. در این موومان، نخست اُبوای سولو به نواختن ریتورنلوی آغازی پرداخته و پس از آن، کم و بیش در سراسر موومان، ملودی آن با خطهای آوازی در هم تنیده میشود.
|
|
|
|
|
رسیتاتیف با همراهی زهیها |
|
|
|
بیا همراه من وارد شو، |
So geh herein mir, du |
|
عروس برگزیدهٔ من! |
!mir erwählte Braut |
|
|
|
|
با تو پیمان بستهام |
Ich habe mich mit dir in |
|
در ازلیت و ابدیت! |
.Ewigkeit vertraut |
|
چونان مُهری بر دل |
,Dich will ich auf mein Herz |
|
چونان مُهری بر آغوش |
auf meinen Arm gleich wie |
|
خواهمت نهاد. |
ein Siegel setzen |
|
و شادمانی را باز خواهم گرداند. |
und dein betrübtes |
|
به چشمان اندوهناکت. |
Aug ' ergötzen |
|
اکنون به فراموشی سپار، ای جان |
Vergiss, o Seele |
|
اندوه و دردی را |
nun die Angst den |
|
که میباید تاب میآوردی؛ |
Schmerz den du erdulden :müssen |
|
بر سمت چپم تکیه خواهی زد، |
,auf meiner Linken sollst du ruh'n |
|
و راست بر تو بوسه خواهد زد. |
.und mein Rechte soll dich küssen |
دوئت، بخش A؛
ریتورنلوی اُبوا. |
|
|
|
جان: یارم از آن من است! |
!Mein Freund ist mein |
|
مسیح: و من از آن توام! |
!Und ich bin dein |
|
با هم: عشق میان هیچ چیزجدائی نخواهد افکند! |
Die Liebe soll nichts
!scheiden |
ریتورنلوی اُبوا بخش B. |
|
|
|
جان: با تو اطعام خواهم شد |
Ich will mit dir in Himmels |
|
در میان گلهای بهشتی، |
Rosen weiden |
|
مسیح: با من اطعام خواهی شد |
Du sollst mit mir in |
|
در میان گلهای بهشتی |
Himmels Rosen weiden |
|
با هم: آنجا سرشاری سرور، |
Da Freud die Fülle.da |
|
آنجا وجد روحانی خواهد بود! |
!Wonne wird sein |
تکرار بخش A؛
ریتورنولی اُبوا |
|
|
|
جان: یارم از آن من است! |
!Mein Freund ist mein |
|
مسیح: و من از آن توام! |
!Und ich bin dein |
|
با هم: عشق میان هیچ چیز |
Die Liebe soll nichus |
|
جدائی نخواهد افکند! |
!scheiden |
ریتورنلوی اُبوا. |
|
|
|
|
|
باخ، هنگامیکه بهعنوان کانتور به استخدام شورای شهر لایپزیگ درآمد، این شرط را پذیرفت که به خلق چنان آثاری برای کلیسا بپردازد که 'ایجادکنندهٔ هیجانی اپرائی' نباشند. موومانهای پنجم و ششم این کانتات، که میتوانند برای صحنهای عاشقانه در اپرائی باروک نیز مناسب باشند، نشان میدهد که باخ چندان نیز در بند این تعهد نبوده است.
|
|
| موومان هفتم: کورال
ملودی کُر توسط ارکستر مضاعف میشود
|
|
باخ با آوردن دوبارهٔ تم کورال، کانتات ۱۴۰ را کامل میکند. در این موومان برای نخستینبار پس از موومان اول، تمام خطهای آوازی و سازی شرکت دارند. در اینجا پرداخت ملودی کورال به گونهای کموبیش ساده و هوموفونیک است و توسط چهار خط آوازی و سازها اجراء میشود، سازهائی که به نواختن ملودی ویژهٔ خود نمیپردازند و فقط ملودی خطهای آوازی را مضاعف میکنند. در اینجا تم کورال بهصورت پیوسته و یکپارچه و بدون اینترلودهای ارکستری میان عبارتهایش شنیده میشود. صدای غنی، هارمونی پُرطنین، و ریتمهای منظم این مووومان، بیانگر نیایش خداوند، ایمان به او، و شادی حضور در قلمرو پادشاهی او است. بیتردید جماعت حاضر در کلیسا در خواندن کورال پایانی، که با ثباتی هر چه تمامتر بیانگر همبستگی و اعتقاد آنان بوده است، شرکت میجستهاند.
|
|
سرود ستایش نثار تو باد |
Gloria sei dir gesungen |
جاری بر زبان انسانها و فرشتگان، |
mit Menschen - und englischen Zungen |
نواخته با چنگها و سنجهای خوش نوا. |
mit Harfen und mit Zimbeln schon |
دروازههای شهر تو به دوازده مروارید آراسته؛ |
Von zwِlf Perlen sind die Pforten |
با فرشتگان مقرب اورنگ پادشاهی تو |
an deiner Stad; wir sind Konsorten |
همنشینیم |
der Engel hoch um deinen Thron |
هیچ چشمی، |
Kein Aug hat je gespürt |
هیچ گوشی، |
kein Ohr hat je gehört |
چنین سروری را هیچگاه ندیده و نشنیده است. |
solche Freude |
از این است که سرخوش و شادمانیم، |
Des sind wir froh h |
آری، آری! |
!io,ioio |
جاودانه غرقهٔ شعفی شیرین. |
ewig in dulci jubiloilo |
|
|