جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

مسائل برنامه‌ریزی آموزش و پرورش در ایران


مطالعهٔ برنامه‌هاى عمرانى اول تا پنجم و ارزشيابى‌هائى که به‌نام سنجش عملکرد از برنامه‌هاى پايان يافته صورت گرفته است، نشان مى‌دهد که برنامه‌ريزى آموزش و پرورش ايران، در سير تکاملى خود، با مسائل و مشکلات متعددى که به ۹ مورد آنها اشاره شده است، روبه‌رو بوده، و موفقيت‌هاى جالبى که حاصل شده آسان به‌دست نيامده است.
  حلقهٔ مفقودهٔ ارزيابى و تحقيق
ارزيابى و تحقيق براى حصول موفقيت در هر نوع فعاليت برنامه‌اى لازم است. هر قدر فعاليت گسترده‌تر، پيچيده‌تر، و زمان آن طولانى‌تر باشد، اهميت و ضرورت ارزيابى بيشتر مى‌شود. برنامه‌ريزى از جمله فعاليت‌هايى است که به ارزيابى نياز قطعى دارد؛ زيرا علاوه بر پيچيدگي، گستردگى و طولانى بودن دامنهٔ عمل آن، اصولاً منظور از برنامه‌ريزى اين است که از ريخت و پاش و اتلاف وقت و مال جلوگيرى شود، کمبودها و عيب و نقص‌ها معلوم و برطرف شود، و منابع و امکانات موجود براى رسيدن به مقصد تجهيز گردد. به‌عبارت ديگر، اگر کمبودها و نقايص دقيقاً معلوم نباشد، و اگر ميزان پيشرفت به سوى مقصد مورد نظر سنجيده نشود، برنامه‌ريزى عملاً بيهوده و بى‌نتيجه خواهد بود. هدف و نقش ارزيابى دقيق و منظم و مداوم اين است که به معايب و نقايص کار پى ببريم، پيشرفت خود را به سوى هدف برنامه بسنجيم، عواملى که ما را از پيشرفت باز مى‌دارد پيدا کنيم، و برنامه را با تغييرات و تحولات زمان و مکان همگام سازيم. بدين ترتيب، برنامه‌ريزى که در آن ارزيابى منظم و مداوم اِعمال نشود، برنامه‌ريزى نيست. دوره‌هاى اول برنامه‌ريزى آموزشى ما، از تحقيق و ارزيابى‌هاى لازم در طول دوران برنامه‌ريزى و اجراء، بهره‌ کافى نداشته است. ولى اين کمبود در دوره‌هاى جديد برنامه‌ريزى برطرف شده و ارزيابى‌هاى آموزشى وسيع و منظم ساليانه‌اى که از اوايل برنامه چهارم آغاز شده است، دوران جديدى را براى پيشرفت و تحرک آموزشى نويد مى‌دهد.
  شهرگرايى
مهاجرت از روستاها و شهرهاى کوچک به شهرهاى بزرگ مسائل متعدد و پيچيده‌اى ايجاد مى‌کند، و از آن جمله متغير خاصى در برنامه‌ريزى آموزشى به‌وجود مى‌آورد. بسيارى از اين افراد از سواد و مهارت‌هاى فنى بهره‌اى ندارند، و کارى جز کارهاى بدنى نمى‌توانند، و بدين ترتيب، کم‌درآمدترين طبقات شهرى را تشکيل مى‌دهند. ولى گذشته از مضيقه شديد مالي، اين افراد به‌علت خو نداشتن به مقتضيات زندگى شهري، با درماندگى‌ها و آشفتگى‌هاى روانى روبه‌رو مى‌شوند.
مسؤوليت آموزش و پرورش در قبال اين افراد بسيار سنگين است؛ زيرا علاوه بر تعليم سواد و فن و مهارت‌هاى حرفه‌اي، بايد به جنبه‌هاى پرورشى و روانى خاص آنها نيز توجه کند.
  بالا بودن هزينه سرانهٔ آموزش و پرورش
هر قدر هزينه سرانهٔ آموزش و پرورش سنگين‌تر باشد، اعتبارات و بودجه محدود و معين آموزش و پرورش تکافوى تعداد کمترى شاگرد را خواهد داشت؛ و توسعه مشکل‌تر خواهد بود. هزينه سرانهٔ آموزش و پرورش، به‌خصوص آموزش حرفه‌اى و دانشگاهي، بسيار سنگين است، و مانع مالى بزرگى در راه توسعه و گسترش آموزش به‌وجود آورده است.
  گران‌بارى اوليه
هر قدر شکاف و فاصلهٔ بين وضع موجود و هدف مطلوب زيادتر باشد، رسيدن به مقصد دشوارتر و بار برنامه‌ريز سنگين‌تر خواهد بود. برنامه‌ريزى آموزش و پرورش در ايران با چنين وضعى روبه‌رو بوده است؛ زيرا در ابتداء امر، سطح آموزش و پرورش بسيار پائين بوده و با هدف مطلوب فاصله زيادى داشته است؛ مثلاً، به موجب سرشمارى سال ۱۳۳۵ ميزان بى‌سوادى در حدود ۸۵ درصد بوده است و چه بسا در سال ۱۳۲۷، يعنى آغاز برنامه اول، بى‌سوادى از آن هم در سطح پائين‌ترى قرار داشته و با وجود کوشش بسيار پيش از پايان برنامه عمرانى دوم، به حدود ۷۵ درصد رسيده است. هم‌چنين، متجاوز از ۷۰ درصد کودکان سنين دبستان و ۹۲ درصد جوانان سنين دبيرستاني، دسترسى به مدرسه نداشته‌اند، و از تحصيل محروم بوده‌اند، و اين درصدها، در پايان برنامهٔ دوم، به ترتيب به ۶۰ و ۸۵ رسيده است.
پُر کردن شکافى چنين عميق، بسيار دشوار بوده، و بار فوق‌العاده سنگينى بر دوش برنامه نهاده است، و چه بسا يکى از علت‌هايى بوده است که برنامه‌ريزى را بيشتر در جهت هدف‌هاى کميتى سوق داده، و از پرداختن به هدف‌هاى کيفيتى بازداشته است.
  جوانى جمعيت
هر قدر نسبت اطفال و جوانان سنين مدرسه‌رو در کل جمعيت بيشتر باشد به همان نسبت بار آموزش و پرورش سنگين‌تر خواهد بود. سهم بزرگى از جمعيت ايران جوان است و بار آموزش و پرورش را سنگين ساخته است.
  وسعت احتياجات و قلّت منابع
در دوره‌هاى اول برنامه‌ريزي، منابع مادي، انسانى و فنى ايران با محدوديت‌هاى شديدى روبه‌رو بوده است، و ظاهراً به‌علت احتياجات ديگر توسعه ملي، به‌خصوص بخش صنعتي، سهم آموزش و پرورش ناچيز مى‌نموده است.
  بى‌ثباتى دولت‌ها
يکى از شرايط لازم براى موفقيت برنامه‌ريزي، شرط تداوم است. اگر برنامه مداومت داشته باشد و با آمدن و رفتن دولت‌ها و مجريان امر دگرگون شود، عملاً بى‌اثر و خنثى مى‌گردد. همزمان با سه دوره برنامه‌ريزى اول، دولت، و به‌خصوص متصديان آموزش و پرورش، با تغيير و تبديل‌هاى متعدد و زودبه‌زود مواجه بوده‌اند.
  کمبود اطلاعات و آمار
برنامه‌ريزى‌هاى آموزشى سه دورهٔ اول بر مبناى آينده‌بينى دقيق و اطلاعات لازم در زمينه نيازهاى برنامه‌هاى عمرانى به نيروى انسانى و جز آنها، استوار نبوده است؛ مثلاً، به‌طورى که راسخ اشاره کرده است، گزارش برولين (K.G Brolin) عضو تيم يونسکو در ايران، وزارت فرهنگ را به تجديد تشکيلات و جمع‌آورى و چاپ آمارهاى فرهنگى از سال ۱۳۴۱ تشويق و تشجيع کرده است. به اين قرار، قبل از سال مزبور، آمار آموزشى کمبودهاى بيشترى داشته است، و برنامه‌ريزى‌هاى قبلى نمى‌توانسته است از دسترسى به آمار و اطلاعات لازم برخوردار باشد.
  ناهماهنگى و گسيختگى برنامه‌ريزى
برنامه‌ها و طرح‌هاى آموزشى در دوره‌هاى اول برنامه‌ريزى با يکديگر و يا برنامه‌هاى عمرانى هماهنگى نداشته‌اند. رشد ناموزون تعليمات نظرى در مقايسه با تعليمات فنى و حرفه‌اي، گسترش غيرمتعادل رشته‌هاى علوم انسانى در مقايسه با علوم کاربردي، توزيع نامتعادل مدارس و خدمات آموزشى در مرکز و شهرهاى بزرگ در مقايسه با روستاها، همه حکايت از ناهماهنگى مى‌کنند.


همچنین مشاهده کنید