جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

آرمان‌های ملی آموزش و پرورش


تعيين هدف، حساس‌ترين و به اعتبارى مشکل‌ترين مسئلهٔ برنامه‌ريزى آموزش و پرورش است؛ زيرا آموزش و پرورش فعاليتى است که بنيادى که در حيات سايس، اقتصادي، اجتماعى و فرهنگى اجتماع منعکس مى‌شود و اثر غير قابل برگشت مى‌گذارد. رشد، ترقي، و کمال و تعالى انسان‌ها و اجتماع به نوع آموزشى که افراد، چه در مدرسه و چه در خارج از آن، مى‌بينند بستگى دارد. اگر کيفيت و کميت آموزش خوب باشد زمينه‌اى لازم براى پيشرفت و تعالى فراهم مى‌آورد و اگر بد باشد موجب انحطاط و عقب‌ماندگى مى‌شود. بنابراين، هدف‌هاى آموزش و پرورش بايد با بينشى عميق و وسيع تعيين شوند.
آخرين عبارت بالا ضمن آنکه خيلى چيزها مى‌گويد، عملاً هيچ چيز نمى‌گويد؛ زيرا منظور آن به‌طور دقيق مشخص نيست. هر کسى از ظن خود مى‌تواند براى آن تعبير و تفسير و معنايى بتراشد. اگر بخواهيم مفهوم عبارت مزبور را پياده کنيم بايد مفهوم بينش‌مندى را بشکافيم و روشن کنيم.
منظور از وسعت و عمق بينش در تعيين هدف‌هاى آموزش و پرورش اين است که فقط يک نوع خواست، يک مقطع زمانى معين، و يک ديدگاه اکتفا نکنيم. هم انتظارات سياسى و اقتصادى را در نظر بگيريم، هم خواست‌هاى اجتماعي، ارتباطى فرهنگى را، هم به نيازهاى زمان حال توجه کنيم، هم به مقتضيات آينده دور و نزديک، هم به پرورش اجتماعى بپردازيم، هم به رشد و کمال فرد و آزاد سازى انسان، هم نيازهاى مادى را تأمين کنيم، هم احتياجات معنوى را، هم از ديدگاه دانش و فن خواست‌ها را بسنجيم، هم از نظرگاه فلسفه اجتماعى و اخلاقى و ...
توضيحات بالا هر چند منظور از بينش‌مندى را در تعيين هدف‌هاى آموزشى تا حدى تشريح مى‌کند و تفهيم آن را آسان‌تر مى‌سازد، ولى کافى نيست. هر يک از مفاهيم بالا بايد به نوبهٔ خود به اجزاء دقيق و روشن و ملموس‌ترى تجزيه و تشريح شود؛ مثلاً، وقتى مى‌گوئيم هدف‌هاى آموزش و پرورش بايد خواست‌هاى اجتماعي، ارتباطى و فرهنگى را در برگيرد، لازم است که هر يک از اين گروه خواست‌ها را دقيقاً روشن سازيم و ارتباط هر يک را با برنامه‌هاى آموزشى که در سطوح مختلف اجراء مى‌شود، معين کنيم.
بسيارى از اوقات، هدف‌هاى آموزش و پرورش مانند عبارتى که در بالا تشريح و شکافته شد، کلى بيان مى‌شود، و بدين جهت گنگ و مبهم به‌نظر مى‌رسد؛ مثلاً، يکى از هدف‌هاى کلى آموزش و پرورش که اکثراً در قالب جملات مختلف بيان مى‌شود اين است که شاگردان را افراد مفيدى براى جامعه بار آورد. چنين هدفي، ضمن آنکه دهان پُرکن و چشم‌گير است، به درد برنامه‌ريز نمى‌خورد، مگر آنکه خصوصيات فرد مفيد براى جامعه مشخص شود، و معيارها و ضوابط شناسايى خصوصيات مزبور، هم‌چنين راه‌هاى پرورش آن صفات معلوم گردد.
به‌طور کلي، موضوع هدف‌هاى آموزش و پرورش موضوعى است بنيادى که در مباحث مختلف از قبيل فلسفهٔ آموزش و پرورش، اصول و مبانى آموزش و پرورش، سير تحول و توسعهٔ آموزش و پرورش، برنامه‌ريزى مواد درسي، ارزشيابى آموزش و پرورش، نوسازى و اصلاح آموزش و پرورش، و برنامه‌ريزى آموزش و پرورش مورد گفتگو و تجزيه و تحليل قرار مى‌گيرد.
   آرمان‌هاى ملى آموزش و پرورش
آرمان‌هاى ملى آموزش و پرورش از فرهنگ ملى ريشه مى‌گيرند و هدف‌هاى سياسي، اقتصادى و اجتماعى ويژه هر کشور را دنبال مى‌کنند؛ مثلاً، هدف شهروندى و ميهن‌پرستى ضمن آنکه يک هدف عمومى است، در هر کشورى رنگ سياسى و فرهنگى خاص آن کشور را به‌خود مى‌گيرد. در يکى تکيه بر اشاعه مرام سياسى سوسياليستى است؛ در يکى ديگر، حفظ و تقويت مبانى حکومت دموکراسي؛ در يکى تکيه بر تعليمات مذهبى و ارزش‌ها و اخلاقيات عيسوى است؛ در يکى ديگر، پيروى از تعاليم عاليه اسلامي؛ در بعضى تکيه بر احياء فرهنگ و ارزش‌هاى ملى آفريقايى است؛ در برخي، تقويت مبانى فرهنگ ملى و جها‌ن‌بينى خاص کشورهاى آسيايي.
به‌طور کلي، آرمان‌هاى ملى آموزش و پرورش از نظر بُعد زمان، جزء هدف‌هاى دوررس به‌شمار مى‌روند، از نظر بُعد سياست ملي، هدف‌هاى نهايى و کمال مطلوب آمال ملى را مشخص مى‌سازند، و از نظر برنامه‌ريزى به منزلهٔ رهنمودى براى تعيين و تبيين رسالت و مأموريت سيستم آموزش و پرروش به‌کار مى‌روند.
   وظائف پاره سيستم‌هاى آموزش و پرورش
وظائف پاره‌سيستم‌هاى آموزش و پرورش مبين هدف‌هائى هستند که هر يک از اعضاء يا بخش‌هاى عمدهٔ سيستم آموزش و پرورش بر عهده دارد. مانند هدف‌هاى تعليمات ابتدائي، هدف‌هاى تعليمات دورهٔ راهنمائي، هدف‌هاى تعليمات دورهٔ متوسطه، هدف‌هاى دوره‌هاى دانشگاهي، هدف‌هاى تعليمات غير رسمي، و امثال آنها.
اين قبيل هدف‌ها در داخل سيستم کل آموزش و پرورش تعيين مى‌شوند و از هدف‌هاى سيستم ريشه مى‌گيرند. از نظر بُعد زمان، جزء هدف‌هاى ميان مدت به‌شمار مى‌روند. از نظر بُعد اختيار توسط مقامات و مراجع تصميم‌گيرى و رهبرى داخلى سيستم آموزش و پرورش چون شوراهاى عالى آموزش و برنامه‌ريزى تعيين مى‌شوند، و از نظر برنامه‌ريزي، به‌عنوان هدف‌هاى مشخص برنامه تلقى مى‌گردند و بدين جهت بايد دقيق و مشخص باشند. هدف‌هايى چون: ريشه‌کن کردن بى‌سوادي، تأمين آموزش ابتدائى براى تمام گروه سنى اطفال مربوط، آموختن لااقل يک حرفه و فن به تمام دانش‌آموزان دبيرستاني، و متعادل ساختن رشد و توسعهٔ آموزش عالى با توسعه و عمران منطقه‌اى و امثال آنها جزء اين طبقه از هدف‌ها به‌شمار مى‌روند.
بيان کردن هدف‌ها، به ترتيبى که در بالا عنوان شده‌اند، براى برنامه‌ريزى کافى نيستند؛ مثلاً، هدف ريشه‌کَن کردن بى‌سوادى ضمن آنکه از نظر کميت کار، و کم و بيش مشخص بودن نتيجه محصول عمل، روشن و قابل اندازه‌گيرى است، ولى فقط يک بُعد مقصد را نشان مى‌دهد. براى اينکه هدف مزبور به‌صورت هدف برنامه درآيد بايد لااقل سه‌بُعد ديگر به آن اضافه شود، به قرار زير:
- بُعد کيفيت، به مفهوم اينکه چه نوع سواد و چه سطحى از سواد مورد نظر است.
- بُعد زمان، به مفهوم اينکه ريشه‌کَن کردن بى‌سوادى به چه سرعتى پيشرفت بايد کند و در چه فاصلهٔ زمانى به نتيجه مطلوب برسد.
- بُعد اجرائي، به مفهوم اينکه ريشه‌کن کردن بى‌سواد مستلزم فراهم آوردن چه موجبات و تمهيداتى است.
   مقاصد اجرائى آموزش و پرورش
مقاصد اجرائى آموزش و پرورش شامل هدف‌هايى هستند که براى رسيدن به آنها براى فراهم آوردن موجبات اجراء وظايف پاره سيستم‌هاى آموزش و پرورش لازم است؛ مثلاً، تربيت‌ معلم، تربيت مدير، تربيت راهنما و مشاور، تأسيس مدارس، احداث کتابخانه، و تهيهٔ وسايل و منابع و تجهيزات آموزشى جزء اين گروه هدف‌ها مى‌باشند.
هدف‌ها يا مقاصد اجرائى آموزش و پرورش از نظر بُعد زمان معمولاً جزء هدف‌هاى ميان مدت و کوتاه مدت به‌شمار مى‌روند. از نظر بُعد اختيار، توسط مسؤولان و مديران ارشد اجرايى و دفاتر برنامه‌ريزى داخلى سيستم آموزش و پرورش تعيين مى‌شوند. از نظر برنامه‌ريزي، به‌عنوان هدف‌هاى طرح يا اجزاء برنامه تلقى مى‌گردند.
هدف‌هاى اجرائى آموزش و پرورش، خود، غايت مقصود نيستند بلکه معرف وسيلهٔ رسيدن به مقصود هستند. در زبان سيستم‌ها هدف‌هاى اجرائى معرف کميت و کيفيت داده‌هاى سيستم و تا حدى چگونگى فراگرد سيستم مى‌باشند. به زبان ساده، هدف‌هاى اجرائى به ما مى‌گويند: مى‌خواهيم چه منابع انسانى (تعداد و نوع معلمان، مديران، و کارکنان آموزشي) آماده کنيم، چه منابع مادى (شامل مدارس، و تأسيسات و تجهيزات) تهيه کنيم، چه منابع مالى (شامل اعتبارات جارى و سرمايه‌اي) به‌دست آوريم، چه منابع فنى (از قبيل کتاب‌ها و وسايل درسى و کمک درسى و اطلاعات فني) فراهم آوريم، و چگونه اين منابع را سازمان دهيم، متشکل سازيم و به‌کار گيريم تا به هدف‌هاى تعليماتى و تربيتى برنامه برسيم.


همچنین مشاهده کنید