شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

قیمت و میزان تولید در بازار انحصار خالص


انحصار خالص مخصوصاً در صنايعى که مى‌توانند به‌صورت رقابت خالص در آيند منجر به محدوديت در ميزان توليد و قيمت‌هاى بالا مى‌گردد. امکان سود بلندمدت در صنايعى که تحت شرايط انحصار خالص فعاليت مى‌کنند به اين دليل وجود دارد که راه ورود به بازار آنها بسته مى‌باشد. وقتى سود وجود داشته باشد، مصرف‌کنندگان براى کالاهاى خريدارى مبالغى بيش از آنچه که براى نگهدارى منابع توليدى در صنايعى که اين کالاها را توليد نموده‌اند لازم است مى‌پردازند. بسته بودن راه ورود به بازار صنايعى که تحت شرايط انحصار خالص فعاليت نموده و تحصيل سود مى‌کنند باعث ايجاد محدوديت در انتقال و جابجايى منابع توليدى و افزايش محصول مى‌گردد. مؤسسات توليدى انحصارى معمولاً از مطلوب‌ترين تشکيلات توليدى استفاده ننموده و نيز ميزان محصولى که توليد مى‌کنند مطلوب‌ترين ميزان توليد نمى‌باشد. صاحب انحصار ممکن است فعاليت‌هايى براى افزايش ميزان فروش به‌منظور گسترش بازار خود و کاهش کشش تقاضا براى کالاى خود نيز به‌منظور جلوگيرى از امکان هر نوع رقابت در پيش گيرد.
  قيمت و ميزان توليد در بازار انحصار خالص
اگر صنعتى را که مى‌تواند تحت شرايط رقابت خالص فعاليت نمايد به‌صورت انحصارى در آورند، در اين‌صورت موقعيت انحصارى صنعت مزبور باعث مى‌گردد که قيمت‌ها بيشتر و ميزان توليد کمتر از حالت رقابت خالص باشد. براى تشريح مطلب چنين فرض مى‌کنيم که بدون توجه به اين‌که صنعت مورد بحث به‌صورت رقابت خالص است يا به‌صورت انحصار خالص، حداقل هزينه متوسط توليد در هر دو مورد يکى باشد. در واقع چنين انتظار مى‌رود که منحنى‌هاى هزينه صاحب انحصار در مقايسه با منحنى‌هاى هزينه مؤسسات توليدى تحت رقابت خالص در سطح بالاترى قرار گيرند.
اگر صنعت مزبور مى‌توانست به‌صورت رقابت خالص در آيد و در واقع به چنين صورتى نيز در مى‌آمد، در اين‌صورت مؤسسات توليدى براى برخوردارى از کليه مزاياى صرفه‌جويى‌هاى افزايش ظرفيت توليدي، از مطلوب‌ترين تشکيلات توليدى استفاده مى‌کردند. برگرداندن صنعت به‌حالت انحصارى نه تنها چيزى به مزاياى صرفه‌جويى‌هاى افزايش ظرفيت توليدى اضافه نمى‌کند، بلکه در چنين وضعيتى انتظار مى‌رود محدوديت‌هايى را نيز در افزايش ظرفيت توليدى ايجاد نمايد. ولى ما هر گونه محدوديتى را که ممکن است در نتيجه مضرات افزايش ظرفيت توليدى به‌وجود آيد ناديده گرفته و چنين فرض مى‌کنيم که اين مضرات و محدوديت‌ها وجود نداشته باشند.
اگر قرار بود صنعت به‌صورت انحصارى در آيد، در اين‌صورت منحنى درآمد نهايى براى صاحب انحصار با منحنى درآمد نهايى هر يک از مؤسسات توليدى تفاوت خواهد داشت و چون صاحب انحصار با منحنى تقاضايى که شيب آن به‌طرف پائين است مواجه مى‌شد، لذا منحنى درآمد نهايى او در پائين منحنى تقاضا قرار گرفته و در نتيجه در تمام مقادير توليد در صنعت، در آمد نهايى کمتر از قيمت مى‌گرديد. اگر صاحب انحصار تشکيلات توليدى صنعتى را که تحت شرايط رقابت خالص عمل مى‌کند بدون هيچ عيب و نقصى تحت اختيار خود در آورد، در اين‌صورت منحنى عرضه تحت شرايط رقابت خالص (که از جمع افقى منحنى‌هاى هزينه نهايى تمام مؤسسات توليدى موجود در صنعت به‌دست آمده است) تبديل به منحنى هزينه نهايى براى صاحب انحصار مى‌گردد. قيمت و ميزان محصولى که در آن سود صاحب انحصار به‌حداکثر خود مى‌رسد در نقطه‌اى قرار مى‌گيرد که در آن هزينه نهايى صاحب انحصار برابر با درآمد نهايى او باشد.
در چنين موقعيتي، به احتمال زياد مضرات افزايش ظرفيت توليدى پديدار گشته و موجب انتقال منحنى هزينه نهايى صاحب انحصار به‌طرف بالاى SS مى‌گردد. ولى در اينجا منظور از تجزيه و تحليل عبات است از نشان دادن تأثير تغيير درآمد نهايى مؤسسه توليدى روى قيمت و ميزان محصول توليد شده در شرايطى که مؤسسه توليدى از حالت رقابت خالص به حالت انحصارى تبديل شود. به‌همين جهت، مضرات افزايش ظرفيت توليدى که ممکن است در نتيجه اين امر به‌وجود آيند ناديده فرض شده‌اند.


همچنین مشاهده کنید