جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

فعالیت جسمی و تمرین مرتب


مربيان به تأثير فعاليت‌هاى جسمى و تمرين‌هاى مرتب ورزشى روى رشد و نمو و فرآيند افزايش سن توجه و علاقهٔ زيادى دارند. صاحب‌نظران بر اين عقيده‌ هستند که هر فرد به حداقل فعاليت‌هاى جسمى براى کمک به رشد و نمو خود نياز دارد. اين مقدار را نمى‌توان به‌راحتى تعيين کرد. شناخت آثار تمرين و ورزشِ مرتب روى رشد و نمو نيز مشکل است. تأثير تمرين و ورزش غالباً همراه با تغييرات نمو است؛ براى مثال، تودهٔ عضلاني، در اثر نمو و نيز تمرينات ورزشى افزايش مى‌يابد. اين امر تفکيک آثار نمو طبيعى را از آثار ناشى از تمرينات ورزشى مشکل مى‌سازد.
آثار زيان‌بار سرب:
سرب ماده‌اى است در محيط که براى انسان به‌ويژه کودکان مضر است. مبحث زير نشان مى‌دهد که شناسايى آثار منفى يک ماده يا عنصر محيطى و دور کردن آن از محيط چقدر دشوار است.
مسموميت ناشى از سرب قرن‌ها است که شناخته شده است. اما تا دههٔ ۱۹۴۰ کسى آثار زيان‌آور آن را روى کودکان که در محيط‌هاى سرب‌دار قرار داشتند بررسى نکرده بود. راندلف بايرز که در شهر بوستون زندگى مى‌کرد همراه با اليزابت لرد -روانشناس دانشگاه هاروارد- ۲۰ طفل نوپا را شناسايى کردند که بر دندان‌هاى آنها در اثر برخورد با ميله‌هاى رنگ‌ شدهٔ گهواره يا پنجره‌هاى آثار ناشى از مسموميت با سرب وجود داشت. اين دو محقق، کودکان را تا موقع رفتن به مدرسه زير نظر داشتند و چنين دريافتند که به‌جز دو نفر بقيه در يادگيرى دچار مشکل شدند. قابليت تشخيص و ماهرانه به‌کار بردن اشکال و الگوها و مهارت لازم براى خواندن در اين کودکان کاهش يافته بود. در سال ۱۹۴۳ در مقاله‌اى در مجلهٔ تايم در خصوص نتايج اين تحقيق به مردم هشدار داده شد. متأسفانه دست‌اندرکاران صنايع سرب آثار زيان‌آور را منکر شدند و پس از آن در طول جنگ جهانى دوم اين مسأله کمتر مورد توجه قرار گرفت.
در دههٔ ۱۹۷۰، يک روانکاو محلى به نام هربرت نيدلمن، يک روش تحقيقى را کشف کرد که کمکى براى شناسايى خطر ناشى از سرب بود. مشکلى که در شناسايى کودکان مبتلاء وجود داشت پاک شدن خون آنها از سرب پس از گذشت چند ماه بود؛ در حالى که سرب مدت زيادى در استخوان‌ها و بافت‌هاى نرم آنها باقى مى‌ماند. آزمايش سادهٔ خون براى تشخيص ميزان آلودگى به سرب کافى نبود. نيدلمن براى تشخيص مقدار سرب دندان‌هاى کودکان اطراف شهر بوستون را بررسى کرد. نيدلمن و همکارانش (۱۹۷۹) دو گروه از کودکان را شناسايى کردند: يک گروه در سطح بالا و گروه ديگر در سطح پائين به سرب آلوده شده بودند. آنها از کليهٔ کودکان آزمون‌هاى جسمى و هوشى به‌عمل آوردند. گروهى که بيشتر در معرض آلودگى سرب قرار گرفته‌ بودند نمرات پائين‌ترى در آزمون‌هاى هوش، زبان و دقت، به‌دست آوردند. يازده سال بعد در سال ۱۹۹۰ نيدلمن، شِل، بلينگر، لويتون و آلِرد تقريباً نيمى از اين کودکان را که در دورهٔ نوجوانى به‌سر مى‌بردند، دوباره مورد آزمايش قرار دادند. آزمودنى‌هايى که بيشتر در معرض آلودگى سرب بودند دوباره از واژه‌شناسي، مهارت‌هاى ظريفِ حرکتي، زمان عکس‌العمل و هماهنگى دست و چشم نمرات کمترى گرفتند. بيشتر کودکان اين گروه در مقطع دبيرستان ترک تحصيل کردند و آنهايى که باقى ماندند نمرات کمترى در مقايسه با گروه ديگر کسب کردند.
آثار زيان‌آور سرب از طريق نفوذ خون از مويرگ‌هاى خونى به داخل بافت مغز توليد مى‌شود، در نتيجه تورم مغزى ايجاد شده، به مغز در سال‌هاى اوليهٔ زندگى انجام مى‌شود، لذا آلودگى به سرب در سال‌هاى اوليهٔ کودکى آسيب زيادى به مغز مى‌رساند.
بسيارى عقيده دارند که در معرض سرب قرار گرفتن يکى از مشکلات مخصوص شهرنشينى است، ليکن خاک موجود در اطراف بزرگ‌راه‌هاى خارج از شهر نيز حاوى مقدار زيادى سرب ناشى از دود اگزوز اتومبيل‌ها است. همچنين خاکِ اطراف منازلى که لايه‌هاى رنگ محتوى سرب در آنجا پراکنده شده خطرآفرين است. با وجود اينکه سرب از بعضى از انواع بنزين و رنگ پاک شده است، اما مقدار زيادى رنگ‌هاى کهنه و خاک‌هاى آلوده هنوز در محيط هست. کودکان در منازلى که در دست تعمير است در معرض آلودگى به مقدار زيادى سرب قرار مى‌گيرند. سربى که براى جوش دادن لوله‌هاى آب مسى و آهنى به‌کار مى‌رود، آب آشاميدنى را آلوده به سرب مى‌کند. ظروف و محل شستشوى آنها را که به سرب آغشته است نيز بايد به آن اضافه کرد.
کودکان فقيرى که در شهرها زندگى مى‌کنند نيز مبتلاء به بيمارى‌هاى ناشى از سرب مى‌شوند، لذا هيچ‌کس مصون نخواهد ماند. با وجود اينکه سرب از بنزين و رنگ زدوده شده است، ليکن مشکل هنوز از بين نرفته است. اين ماده در محيط زندگى انسان پراکنده است و مى‌تواند روى رشد تعداد زيادى از کودکان اثر سوء داشته باشد.
علاوه بر اين متخصصان رشد در تحقيقات خود ترجيح مى‌دهند از روش تحقيق بلند مدت استفاده کنند، تا از اين طريق تفاوت‌هاى فردى در ميزان باليدگى را نيز محاسبه و اثر تمرين و رشد و نمو را جداگانه شناسايى کنند، ليکن اين عمل در تحقيقات مقطعى و کوتاه مدت متداول نيست. پژوهشگران بايد عوامل زيادى را در نظر بگيرند؛ سطح تمرين‌هاى ورزشي، تأکيد برنامه بر مسائل قدرتى يا استقامتى و مقدار فعاليت‌هاى جسمى در خارج از برنامهٔ رسمى تمرينى از آن جمله است. چون در سال‌هاى اخير فوائد زندگى فعالى و پرتحرک موردتوجه قرار گرفته است لذا بررسى آثار تمرينات ورزشى روى نمو و فرآيند افزايش سن بسيار مهم است. در اين اين آثار را بررسى مى‌کنيم. دربارهٔ رشد آمادگى جسمى در مبحث بعدى توضيح داده خواهد شد.


همچنین مشاهده کنید