چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

احداث جنگل‌های مخلوط


در صورتى که در يک جنگل نوئل به جاى هر چهارمين يا پنجمين درخت اقدام به غرس يک راش، يک افرا، يک کالج سيلوستر و يا لاريکس کنيم، به جنگل آميختهٔ موردنظر دست نخواهيم يافت زيرا در اين خصوص فقط مشخصات ظاهرى را حفظ نموده‌ايم و مسلّم است که تودهٔ جنگلى ۳۰ ساله با خصوصيات مذکور ديگر آميختگى مناسبى را براى ما نخواهد داشت و محود و نابود خواهد گشت. جنگل آميخته هميشه از کاشت توده‌اى و گروهى گونه‌هاى مختلف درختان به‌دست مى‌آيد. بديهى است که گروه‌هاى مختلف درختان را بدون در نظر گرفتن سطح توقع، محل مناسب و نياز آنها کشت نمى‌کنند و هميشه بايد انواع گونه‌هاى درختى را متناسب با محل و شرايط زندگى آنها با توجه به خصوصيات جنگل آميختهٔ احداثى مورد نظر کشت، مناطق کوچک و محدوده‌هاى مناسبى را در جنگل خود کاملاً مورد بررسى قرار دهيم.
لازم به يادآورى است که منطقه‌اى وجود ندارد که تمام قسمت‌هاى آن کاملاً با يکديگر يکنواخت باشند. به مرور زمان پستى و بلندى‌ها جاى خود را با يکديگر عوض مى‌کنند.
شيب‌هاى بالائى تپه‌ها و دامنهٔ آنها و همچنين قسمت‌هاى جلگه‌اى از مناطق مرتفع کاملاً از يکديگر مجزا و مشخص مى‌گردند. شيارها و برآمدگى‌ها و ساير عوارض زمين در طول زمان تغيير پيدا مى‌کنند و بدين صورت خصوصيات منطقه‌اى دائماً دست‌خوش تغيير و تحول مى‌باشند و ما هميشه با تحولاتى در اين زمينه روبرو هستيم. مسائل فوق را بايد هميشه در موقع جنگلکارى درنظر داشت و محل کاشت هرگونهٔ درختى را متناسب با محل رشد واقعى آن انتخاب نمود. از طرفى بايد بدانيم که شرايط و خصوصيات کوچک منطقه‌اى نيز براى جنگلکارى بسيار قابل اهميت مى‌باشد. اين بدان معنى است که لاوک‌ها و شيارهاى کوچک و بى‌اهميت حتى به اندازه چند سانتى‌متر داراى يک نوع قضاوت و برنامه‌ريزى خاص هستند و پشته‌هاى کوچک کنار شيارهاى مذکور داراى قضاوتى ديگر. همچنين سؤال مهم ديگرى نيز وجود دارد و آن اين که آيا نزولات آسمانى دريک محل به سرعت نفوذ پيدا نموده در نتيجه خشکى موضعى حاصل مى‌گردد و يا (مانند يک لاوک) اينکه آب باران از بالا و طرفين به‌عنوان آب روى زمين (Hangwasser) به جريان در مى‌آيد، به طورى که آب منطقه هميشه تأمين است. بديهى است در لاوک‌ها و شيارهاى عميق و مرطوب گونه‌هائى از درختان که رشد و نمو مى‌يابند نمى‌توانند بر روى شيب‌هاى خشک و شيارهاى بى‌آب به زندگى خود ادامه دهند. با ذکر موارد فوق بايد بدانيم که درخت لاريکس به مناطق باز با تهويه مناسب تعلق دارد و به‌خصوص مناسب‌ترين منطقه حيات آن قسمت‌هاى بالائى شيب‌ها و دامنه‌ها و ارتفاعات است. کاج سيلوستر مخصوص مناطق خشک، سنگلاخ، گرم و قسمت‌هاى فوقانى دامنه‌ها و يا زمين‌هاى نفوذپذير مى‌باشد. درخت نوئل بر عکس تحت نام مکنده معروف است يعنى آن که به هيچ‌وجه نمى‌تواند در مناطق خشک راندمان و توليد مناسبى داشته باشد، در چنين مناطقى ضعيف و رنجور شده و دراثر بيمارى پوسيدگى قرمز (Rotfaule) از بين خواهد رفت. درخت راش نيز همچنين به مناطق و زمين‌هاى غنى با تهويه مناسب نياز دارد.
زبان گنجشک مناطق مرطوب را با داشتن آب جارى و روان مى‌پسندد ولى برعکس توسکا آب و رطوبت ايستاده و ساکن را ترجيح مى‌دهد. در منطقه‌اى که قطع يک‌سره انجام گرفته باشد ايجاد يک جنگل آميخته تا اندازه‌اى دشوار است. بديهى است که به‌وجود آوردن يک جنگل آميخته تحت حمايت يک جنگل پيشاهنگ آسان‌تر و راحت‌تر مى‌باشد. در چنين مناطقى درختان سايه‌پسند داراى حفاظ هستند و به راحتى رشد مى‌يابند، در حالى که درختان مذکور در مناطق باز و آزاد اکثراً امکان ادامهٔ رشد نخواهند داشت. راحت‌ترين شرايط براى ايجاد يک جنگل آميخته زمانى است که در زير درختان جنگلى که به سن بهره‌بردارى رسيده است اقدام به اين کار نمائيم.


همچنین مشاهده کنید