چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

وضعیت‌های اجتماعی


وضعيت‌هائى که در آنها کودک سال‌هاى تکوينى خود را مى‌گذراند، بخشى از فرآيند اجتماعى شدن او را تشکيل مى‌دهد.
  محيط‌هاى بازى کودکان
محيط بازى کافى مانند حياط يا زمين بازى کودکان مى‌تواند وضعيت اجتماعى محيطى مناسبى ايجاد کند تا کودک بتواند درگير فعاليت ورزشى و بازى شود. شايد بتوان گفت فضاهاى ورزشى در انتخاب نوع ورزش کودکان نيز بى‌تأثير نيست. کودکى که به فضاهاى ورزشى دسترسى ندارد خودبه‌خود از فرصت کافى براى درگير شدن در بازى و تمرين مهارت‌ها محروم مى‌شود. اين امر مشارکت او را در بازى و ورزش محدود مى‌سازد. کودکانى که در نقاط پرجمعيت مانند شهر زندگى مى‌کنند عموماً به اندازهٔ کافى ميدان‌هاى ورزشى ندارند؛ لذا فعاليت آنها محدود به فضاهاى بسيار کوچک مى‌شود و اين امر خود بر نوع فعاليت‌هاى ورزشى آنها اثر مى‌گذارد. آب و هواى سرد به کودکان فرصت مى‌دهد تا فعاليت‌هائى مانند اسکيت روى يخ و غيره را ياد بگيرند، در حالى که در آب و هواى گرم کودکان را به يادگيرى فن شنا تشويق مى‌کند. پاره‌اى از محيط‌هاى ورزشى مى‌توانند مشوق ورزش‌هائى باشند که متعلق به يکى از دو جنس نر و ماده است. تصور کنيد پسر بچه‌اى را که در محيط بازى دختران مشغول طناب بازى شود يا دخترى که فعاليت و ورزش براى او به‌دليل وجود پسران در آن محيط ميسر نباشد. در جوامع غربى پاره‌اى از ورزش‌ها مخصوص پسران و برخى ديگر مخصوص دختران است. اين مطلب به‌ويژه موقعى که آنها وارد دورهٔ نوجوانى مى‌شوند بارزتر مى‌شود.
فشار ناشى از اين‌گونه نامگذارى‌ ورزش‌ها باعث تشويق هر يک از دو جنس براى شرکت در بازى‌هاى مخصوص آنان مى‌شود. بازى‌ها و ورزش‌هاى سنتى پسران نوعاً پيچيده است و در آنها راهبردهاى به‌خصوصى براى اجراء وجود دارد. آنها همکارى لازم براى دستيابى به هدف مشخصى را مى‌طلبند و در پاره‌اى از مواقع به تعبير و تفسير قوانين و مقررات نياز دارند. برعکس، ورزش‌ها و بازى‌هاى سنتى دختران عموماً غير رقابتى است و به جاى وابستگى گروهى به اجراهاى فردى و مهارت‌هاى ساده و حرکات تکرارى محدود مى‌شود، مانند طناب بازى يا لى‌لى بازى (بازى اکر دوکر). اين بازى‌ها خيلى پيچيده نيست و فرصت کافى براى مشارکت در فعاليت‌هاى مشکلتر را براى آنها فراهم نمى‌کند. در واقع اين‌گونه بازى‌ها غالباً به‌علت کاهش علاقهٔ دختران به آن پايان مى‌يابد، نه به‌دليل موفقيت در رسيدن به اهداف تعيين شده.
  اسباب‌بازى‌ها و بازى
اسباب‌بازى‌هاى کودکان يکى ديگر از عوامل فرآيند اجتماعى شدن آنها است. اسباب‌بازى ممکن است کودکان را به فعاليت تشويق و آنان را به اجراء مدل‌هاى ورزشى تحريک کند؛ براى مثال، يک چوب هاکى ممکن است کودک را به دويدن و زدن توپ به شيوهٔ بازى در هاکى تشويق کند، حال آنکه وسيلهٔ ديگرى مانند بازى تخته و منچ او را ساکن و غير فعال مى‌سازد. بديهى است هر يک از انواع اسباب‌بازى‌ها مزيت خاصى دارد، ليکن بعضى از آنها موجبات رشد اجتماعى چشمگيرى را براى کودک فراهم مى‌سازد.
اسبا‌ب‌بازى‌هائى که به بازار فرستاده مى‌شوند ممکن است ويژهٔ بازى‌هاى دختران يا پسران ساخته شوند. اسباب‌بازى‌هاى پسران بيشتر پيچيده است و نوعاً موجب فعاليت‌هاى شديدترى مى‌شود. اسبا‌ب‌بازى‌هاى دختران بيشتر براى بازى‌ در محل‌هاى سرپوشيده و آرام، مانند خانه، مناسب است (گرين دورفر، ۱۹۸۳؛ ليس، ۱۹۸۳). در جامعه جدا کردن اسباب‌بازى‌هاى ويژه دختران يا پسران از هم به‌ شدت مورد توجه قرار گرفته است. تبليغات براى فروش اين‌گونه اسبا‌بازى‌ها نيز با رعايت جنس کودکان (دختران يا پسران) انجام مى‌شود؛ براى مثال، در يک تبليغ تلويزيونى براى نشان دادن ماشين و بازى‌هاى کامپيوترى از وجود پسران و براى نشان دادن اسباب‌بازى‌هائى نظير ظروف آشپزخانه از وجود دختران استفاده مى‌شود کودکان نيز مانند والدين خود تحت تأثير تبليغات تجارى قرار مى‌گيرند.
علاوه بر اين، والدين سعى مى‌کنند اسبا‌ب‌بازى‌هائى را که خود در دورهٔ کودکى از آنها استفاده مى‌کرده‌اند براى دختران يا پسران خود تهيه و خريدارى کنند. اين امر به انتقال فرهنگ سنتى اسبا‌ب‌بازى‌ها نيز کمک مى‌کند؛ براى مثال، پدرى ممکن است براى پسر خود قطعات ساختمانى‌اى را که به شکل اسباب‌بازى تهيه شده‌اند خريدارى کند و از اين طريق خاطرات دوران کودکى خود را که ساعت‌ها با اين اسباب‌بازى سرگرم بوده است به ياد آورد، حال آنکه اسباب‌بازى‌هاى مدرن‌ترى نيز به بازار آمده‌اند. از طرف ديگر والدين در صورتى که تشخيص دهند نوع اسبا‌ب‌بازى مناسب دختر يا پسر آنها نيست از خريدن آن خوددارى مى‌کنند و از اين طريق بر انتخاب فعاليت‌هاى فرزندان خود اثر مى‌گذارند (فاگوت، ۱۹۷۸)؛ مانند وقتى که آنها به پسران خود مى‌گويند که بازى با عروسک براى آنان مناسب نيست. به‌نظر مى‌رسد نوع اسباب‌بازى ويژهٔ پسران و دختران کمى تغيير‌پذير باشد. اسميت و لويد در سال ۱۹۸۵ تحقيقى در اين زمينه انجام داده، به اين نتيجه رسيدند که هنوز بسيارى از والدين در انتخاب نوع اسباب‌بازى براى فرزندان خود به جنس (دختر يا پسر) آنها توجه دارند (آيزنبرگ و همکاران، ۱۹۸۵؛ لويد و اسميت، ۱۹۸۵).
در سال‌هاى اخير در جامعهٔ آمريکا شواهد بيشترى براى نقش‌پذيرى زنان و مردان مشاهده شده است (هوستون، ۱۹۸۴؛ کايزر و فيني، ۱۹۸۳؛ لانگ لويز و داونز، ۱۹۸۰؛ شوارتز و مارکام، ۱۹۸۵). مربيان به امر اجتماعى شدن و نقش‌پذيرى پسران و دختران در جامعه تأکيد مى‌کنند (فاگوت، ۱۹۸۴). آنان مى‌توانند نقش‌پذيرى پسران و دختران را تقويت کنند و از دوران کودکى با برچسب زدن به فعاليت‌ها، نوع آن را براى دختران يا پسران متناسب قلمداد کنند و يا اينکه سعى کنند تا فعاليت‌هاى دختران و پسران را از يکديگر متمايز کرده، اجازه دهند تا کودکان عليرغم جنس خود قابليت‌هاى خود را دنبال کنند. مجدداً يادآور شويم که مربيان و معلمان هنوز در خصوص نوع بازى دختران و پسران رفتار متفاوتى دارند (فاگوت، ۱۹۸۴؛ اوتن گن، ۱۹۸۵؛ اسميت، ۱۹۸۵). به‌نظر مى‌رسد اين تصميمات روز به روز و همچنين انتظارات مربيان از دختران و پسران باعث ايجاد تفاوت‌هائى در رشد حرکتى آنها شده است و آنها را براى اجراء تمرينات ورزشى خاص خود سوق مى‌دهد.


همچنین مشاهده کنید