لوله گوارش سالم توانائى زيادى در فرآيند کردن مواد غذائى حدوى کربوهيدرات دارد. مواد غذائى فيبرى حس تردي ايجاد مىکنند و براى عضلات و استخوانهاى دهان و دندانها ورزش مىباشند.
هضم
حدود ۹۸ درصد کربوهيدرات رژيم غذائى نمونهٔ آمريکائى کاملاً هضم مىشود. وقتى رژيم غذائى داراى مقدار زيادى فيبر باشد، مثل رژيمهاى گياهخوارى مطلق (Vegan)، درصد کربوهيدرات هضم شده ممکن است تا ۸۵ درصد کاهش يابد.
هدف از هضم کربوهيدراتها تبديل دو قندىها و قندهاى پيچيده به تکقندىها - گلوکز، فروکتوز و گالاکتوز مىباشد.
اين عمل را آنزيمهاى گوارشى موجود در سلولهاى روده بر عهده دارند جدول (خلاصه هضم کربوهيدرات). هضم در هر قسمت لوله گوارش مىتواند اتفاق بيافتد، از دهان شروع شده و تقريباً تمام آن در روده کوچک انجام مىشود.
الکل مولکول کوچک و سادهاى است که به هضم نياز ندارد.
جدول خلاصه هضم کربوهيدرات
محل فعاليت
آنزيم
کربوهيدرات
محصول عمل آنزيم
دهان
آميلاز بزاق
نشاسته پخته
دکسترين، مالتوز
روده کوچک
آميلاز پانکراس
نشاسته
دکسترين و مالتوز
شيره روده
-
-
سوکراز
سوکروز
گلوکز + فروکتوز
مالتاز
مالتوز
گلوکز + گلوکز
لاکتاز
لاکتوز
گلوکز + گالاکتوز
جذب
اگر چه جذب در نقاط مختلف مىتواند انجام شود، اما محل اصلي، روده کوچک، بهخصوص ژژونوم مىباشد. هر دو فرآيندهاى فعال و غيرفعال مورد نياز هستند. فروکتوز از طريق انتشار غيرفعال وارد گردش خون مىشود. گلوکز و گالاکتوز با انتقال فعال جذب مىشوند.
سرعت جذب هر قند متفاوت است. اين موضوع محققين را بر آن داشت که پاسخ گليسميک کربوهيدراتهاى مختلف در انواع مواد غذائى را مطالعه کنند. در شرايط کنترل شدهٔ آزمايشگاهي، نتايج جالبى بهدست آمد، اما در عمل، اثر کمى در افراد سالم (و حتى در افراد مبتلا به ديابت مليتوس) که مخلوطهاى غذائى متنوعى مصرف مىکنند، ديده شد.
الکل مستقيماً از معده و باقىمانده آن در روده کوچک جذب مىشود.
انتقال
جريان خود گلوکز، فروکتوز و گالاکتوز جذب شده را به کبد مىبرد. بدن از گالاکتوز در چند عمل استفاده مىکند، اما تقريباً تمام آن بهوسيله کبد به گلوکز تبديل مىشود. بنابراين تمام کربوهيدراتهاى جذب شده به گلوکز تبديل مىشوند و براى بدن اهميتى ندارد که کربوهيدرات از چه منبعى تأمين شده است.
خون گلوکز را به تمام سلولها مىرساند. هموستاز گلوکز خون توسط تعادل برداشت سلولى آن و ريختن گلوکز از کبد به خون برقرار مىشود. کبد مقدارى گلوکز به شکل گليکوژن ذخيره مىکند که به راحتى مىتواند به گلوکز تبديل شود. به اين فرآيند کاتابوليکى گليکوژنوليز گفته مىشود. کبد مىتواند گلوکز را از اسيدهاى آمينه و گليسرول چربىها نيز بسازد، که به اين عمل گليکونئوژنز اطلاق مىشود. چندين هورمون به تنظيم برداشت و ورود گلوکز به جريان خون کمک مىکنند. انسولين سبب کاهش گلوکز خون مىشود. عمل انسولين با عمل هورمونهاي: گلوکاگن، اپىنفرين، استروئيدي، تيروئيد و آدرنوکورتيکوتروپيک در تعادل است (شکل زير).
غلظت گلوکز خون در حالت ناشتا بين ۶۰ تا ۱۰۰ ميلىگرم در دسىليتر (mmol/L ۶/۵ - ۳/۳) مىباشد. به دنبال صرف غذا، گلوکز خون تا حدود ۱۴۰ ميلىگرم در دسىليتر (mmol/L ۷/۷) افزايش مىيابد.
الکل به کبد حمل مىشود.
به طور طبيعي، پس از غذا خوردن، قند خون به mg/dl ۱۴۰ افزايش مىيابد. بعد از گرسنگى شبانه سطح قند خون حدود ۶۰ تا ۱۰۰ ميلىگرم در دسىليتر است. سطح قند خون با رها شدن گلوکز از گليکوژن، سنتز گلوکز از گليسرول و بعضى اسيدهاى آمينه، و البته از طريق جذب قند از روده بالا مىرود. وقتى کبد مقدارى گلوکز براى سنتز گليکوژن برداشت مىکند، يا گلوکز را به چربى تبديل مىکند و يا در سنتز ترکيبات ديگر بهکار مىبرد، سطح قند خون پائين مىآيد.
تنفس
عمل عمده گلوکز تأمين منبع پايدار انرژى براى سلول است. بدين منظور، ريهها بايد براى سلولها اکسيژن فراهم کرده و دىاکسيد کربن و مقدارى آب را که حاصل توليد انرژى از گلوکز است دفع نمايد.
کاربرد
گلوکز کربو هيدرات عمدهٔ مورد استفاده بدن است. گروهى از ارگانها، کبد، پانکراس و غدد آدرنال، هيپوفيز و تيروئيد، آنزيمها، هورمونها و مواد مغذى ديگر براى استفادهٔ سلول از گلوکز فعاليت مىکنند. مقادير جزئى تيامين، نياسين، ريبوفلاوين، آهن، منيزيم، فسفر، کروم و ساير ويتامينها و مواد معدنى براى تبديل لازم هستند.
وجود هر مشکلى در هر يک از اعضاء فوقالذکر مىتواند بر استفادهٔ بدن از گلوکز اثر بگذارد. پانکراس، انسولين توليد مىکند که به ورود گلوکز به سلول کمک مىکند. تيامين، نياسين و ريبوفلاوين ويتامينهاى مورد نياز آنزيمهائى هستند که گلوکز را به انرژى اکسيده مىنمايند. فسفر بخشى از ATP مىباشد.
الکل به کبد و دو مجموعه آنزيمى وابسته است. بهدليل اينکه به سرعت و سهولت جذب مىشود، مىتواند تعدادى از آنزيمهاى کاتابوليزهکننده را فعال کند. کبد در هر ساعت نيم اُنس (حدود ۱۵ گرم) الکل را متابوليزه مىکند. الکل براى کبد سمى است، بنابراين در کارهاى حياتى کبد اختلال ايجاد مىکند. وقتى الکل به ساير سلولهاى بدن، مثل مغز و سيستم عصبى مىرسد، مانند يک ماده مخدر عمل مىکند.
ذخيره
وقتى گلوکز وارد سلول شد، يا فوراًً در بعضى اعمال استفاده و يا ذخيره مىشود. به دليل اينکه بدن به منبع مداوم انرژى نياز دارد، گلوکز فقط در چند ترکيب و چند بخش از بدن ذخيره مىشود. هر سلول انرژى را بهصورت ATP، بهعنوان ذخيرهٔ سريع، نگاه مىدارد. گلوکز، بهعنوان يک ذخيرهٔ ميانمدت به گليکوژن تبديل مىشود و در کبد و عضلات ذخيره مىگردد. سنتز گليکوژن يک فرآيند متابوليکى آنابوليک است و گليکوژنز نام دارد. کبد براى ذخاير طولانىمدت، گلوکز را به چربى تبديل مىنمايد. اين عمل ليپوژنز نام دارد. چربى حاصل به بافت چربى زير پوست و اطراف ارگانهاى بدن مىرود. بافت چربى مىتواند براى پذيرش انرژى ذخيره شده تا حد لازم حجيم شود و براى رها کردن انرژى فشرده گردد.
الکل هم مىتواند انرژى توليد کند، اما نه خيلى مؤثر. به سهولت و به سرعت به چربى تبديل مىشود و در کبد و بافت چربى ذخيره مىگردد.
دفع
وقتى بدن، گلوکز را بهطور طبيعى براى توليد انرژى بهکار مىبرد، تنها محصولاتى که بايد از بدن دفع شوند، آب و دىاکسيد کربن هستند. دىاکسيد کربن از طريق ريهها و آب نيز از طريق ريهها، پوست و کليهها دفع مىگردند.
حد آستانه کليوى نقطهاى است که در آن، مادهاى که در خون وجود دارد، در ادرار دفع مىشود. هنگامى که سطح گلوکز، به بيشتر از ۱۶۰ ميلىگرم در دسىليتر (mmol/L ۸/۸) خون رسيد، مقدارى از طريق ادرار دفع مىگردد. اين حالت در بعضى بيمارىها مثل ديابت مليتوس کنترل نشده اتفاق مىافتد.
الکل مازاد توسط کليه و ريه دفع مىشود وجود الکل در ادرار و بازدم، روشى براى تشخيص نوشيدن آشاميدنىهاى الکلى است.
فيبرهاى غذائى به دليل اينکه هضم نمىشوند و جذب نمىگردند، مستقيماً با مدفوع دفع مىشوند.