سه شنبه, ۲۹ اسفند, ۱۴۰۲ / 19 March, 2024
مجله ویستا

زخم‌های فشاری


  مشکلات روانى و احساسى
لازم است که معلولين ناراحتى‌ها و غصه‌خوارى ناشى از دست دادن اعضاء بدن و يا مرگ منسوبين و اقوام در طى همان حادثه را به فراموشى بسپارند. بايد با شکل جديد زندگى تطبيق پيدا کنند. اغلب يک تغيير نقش فرد در خانواده و يا در اجتماع بسيار مؤثر مى‌باشد اين موضوع تأثير عميق روحى بر روش، رفتار و برخورد بيمار با غذا که غالباً سهم عمده‌اى در کاهش وزن بيمار دارد، به‌جاى مى‌گذارد.
  عوارض قلبى - عروقى
تشکيل ترمبوزيکى از خطرات بسيار جدى دستگاه قلب و عروق در نتيجه حرکتى است. ترومبوز، تجمعى از پلاکت‌ها، فيبرين و فاکتورهاى انعقادى به‌همراه عناصر سلولى است که در قسمت داخلى ديواره رگ (وريد يا شريان) چسبيده و به اين ترتيب مسير خون را تنگ مى‌نمايد. ترومبوز به‌علت استازوريدي، افزايش قابليت انعقاد و فشار خارجى مخالف وريدها به‌وجود مى‌آيد. استازوريدى به‌علت کاهش انقباض عضلانى که باعث برگشت خون وريدى مى‌شود، اتفاق مى‌افتد.
افزايش قابليت انعقاد خون زمانى است که به‌علت افزايش کلسيم (در نتيجه آزاد شدن از استخوان‌ها) باعث فعال شدن پروترومبين و تشکيل ترومبين مى‌شود. ترومبين باعث تبديل فيبرينوزن به فيبرين شده و به اين ترتيب خون غليظ‌تر و مستعد انعقاد مى‌گردد. فشار خارجى در نتيجه وضعيت به بدن به‌وجود مى‌آيد.
  مشکلات کليوى
افرادى که دچار ناتوانى‌هاى فيزيکى بوده و قادر به حرکت نمى‌باشند اين احتمال وجود دارد که براى تشکيل سنگ کليه مستعد باشند و هنوز گزارشى مبنى بر ارتباط کلسيم دريافتى و تشکيل سنگ منتشر نشده است و فقط زمانى اين موضوع اهميت دارد که رژيم غذائى بيمار پر پروتئين و پرکالرى بر مبناى شير زياد باشد و به‌علاوه عفونت و هيپرکلسى اورى نيز وجود داشته باشد. براى پيشگيرى از اين مشکل بايد از ايجاد عفونت ادرارى پيشگيرى کرده، از مايعات فراوان (۵ ليوان در روز) استفاده شود و تحرک جسمانى (ورزش) براى کاهش دفع کلسيم انجام داد.
  زخم‌هاى فشارى
معلولين نخاعى به‌خصوص نسبت به زخم‌هاى فشارى حساس بوده و از زخم‌ها مهم‌ترين و بارزترين عوارض ضايعات نخاعى به‌شمار مى‌آيد بقراط در ۴۰۰ سال قبل از ميلاد مسيح در معرفى وضعيت جسمانى يک فرد مبتلا به قطع نخاع در کتاب خود از آن به‌عنوان يک عارضه مهم ياد کرده است و تا حدود سال‌هاى جنگ جهانى دوم (1950) که بيماران نخاعى به‌علل متفاوت بيش از چند ماه تا چند سال زندگى نمى‌کردند و حتى بهترين پزشکان در آن زمان اميد عمرى طولانى‌تر براى اين بيماران نداشتند، زخم‌هاى فشارى بعد از عفونت‌هاى ادرارى مهم‌ترين عوامل مرگ و مير اين بيماران را تشکيل مى‌دادند.اين زخم‌ها به‌دلائل زير به‌وجود مى‌آيند:
کاهش احساس فشار، همراه با کم‌خونى موضعى پوست، عدم توانائى تغيير حالت بدن، جريان خون به پوست در اثر صدمات نخاعى تغيير مى‌کند.
اختلال در تنظيم عصبى قطر عروق منجر به کاهش مقاومت بافت‌ها در برابر بدن مى‌گردد. عدم رعايت بهداشت در پى آسيب به عصب کنترل‌کننده مثانه که منجر به بى‌اختيارى در دفع ادرار مى‌شود، سوء‌تغذيه، کمبود پروتئين خون، کمبود ويتامين آنمى و اين‌گونه زخم‌ها در بيمارانى که وضعيت تغذيه خوبى ندارند به‌سرعت گسترش يافته و نسبت به درمان مقاوم هستند.
در شرايط طبيعى بند آمدن طولانى مدت خون در يک ناحيه منجر به کمبود اکسيژن و تجمع مواد زائد، و تحريک اعصاب آن ناحيه شد و باعث پيدايش کرختى و درد مى‌شود و بنابراين فرد تغيير وضعيت داده و فشار را منتقل مى‌کند، اما در بيماران نخاعى عدم وجود حس باعث مى‌شود که فشار تا مدت‌هاى طولانى باقى بماند. (نواحى تجمع‌کننده فشار - نشيمن‌گاه، پاشنه، زانو، کمر ...- که به‌علت فاصله کم بين استخوان و پوست، پوست به‌راحتى از دو سو تحت فشار قرار مى‌گيرد.
چاقى مشکلات فوق را تشديد مى‌نمايد. اين‌گونه زخم‌ها نياز به درمان طولانى مدت و بسترى در بيمارستان و صرف هزينه‌هاى بالا دارند و ممکن است خطر جدى براى زندگى و حيات بيمار باشند. درمان اين‌گونه افراد شامل يک رژيم پروتئين و پرانرژى به‌منظور افزايش مقاومت عمومى بدن و نيز Vit.c براى ترميم و احياء بافت‌ها ضرورت دارد تا هنگامى‌که زخم‌هاى بستر وجود دارند و کاملاً درمان نشده‌اند نبايد اقدام به درمان چاقى نمود.


همچنین مشاهده کنید