شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

اثرات قیمتی


در جهانگردي، اثر تغييرات قيمتى بر تقاضا بسيار بغرنج‌تر از اثر تغييرات درآمد است. در اين‌باره دو شرط قيمتى خاص قابل بيان هستند:
- هرچند مشخصه‌هاى اجزاء بستهٔ محصول جهانگردى مکمل يکديگر هستند اما اگر بر سر قسمت واحدى از مخارج جهانگرد رقابت داشته باشند از نظر اثرات قيمتى جانشين يکديگر هستند.
- در تقاضاى جهانگردي، علاوه بر قيمت‌هاى موجود در هر مقصد، قيمت‌هاى آن نسبت به مقصدهاى ديگر و تفاوت قيمت نسبى در مقصدها و مناطق جهانگردفرست اهميت دارد. به‌عبارت ديگر، مصرف‌کننده علاوه بر قيمت‌هاى موجود در يک بازار با قيمت‌هاى نسبى در دو يا چند بازار ديگر روبرو هستند.
در جهانگردى بين‌المللى تغييرات نرخ مبادلهٔ ارز معمولاً عامل عمدهٔ تفاوت قيمت‌هاى نسبى است. براى مثال، در سال‌هاى اخير بر اثر تغييرات ژاپن و سوئد به مقصدهاى گران‌قيمت بدل شده‌اند در مقابل، اسرائيل و يونان به مقصدهاى ارزان‌قيمت. اما نرخ‌هاى تورم نسبتاً بالا اين مزيت قيمتى را خنثى کرده است.
اثرات تغيير قيمت بر تقاضا را نيز مى‌توان با مفهوم کشش مورد محاسبه قرار داد. کشش قيمتى تقاضا از طريق فرمول زير اندازه‌گيرى مى‌شود:
% تغيير در ميزان تقاضاى محصول جهانگردى

= Ep
% تغيير در قيمت محصول جهانگردى
طبق قانون تقاضا در علم اقتصاد، کشش قيمتى اکثر محصولات منفى است. به‌عبارت ديگر، تقاضا و قيمت محصول رابطه معکوس با يکديگر دارند. اگر مقدار مطلق Ep بيش از ۱ باشد تقاضا با کشش است (واکنش تقاضا بيشتر از نسبت تغيير قيمت است) و اگر کمتر از ۱ باشد تقاضا نسبت به قيمت بى‌کشش است يا تقاضا واکنش نسبتاً کمى در برابر تغيير قيمت نشان مى‌دهد. کشش قيمتى يک محصول هيچ‌گاه ثابت نيست و در کوتاه مدت و دراز مدت و براساس ميزان تغيير قيمت تغيير مى‌کند.
تقاضاى محصولات جهانگردى کليهٔ کشش‌هاى قيمتى ممکن را دربر مى‌گيرد. به‌طور کلى هرقدر رقابت محصولات بيشتر باشد و در نتيجه، قابليت جانشينى آنها با يکديگر، کشش قيمتى تقاضا بيشتر خواهد بود زيرا جهانگردان به دنبال خريد محصول ارزان‌تر هستند. کشش قيمتى جهانگردى تفريحى نيز مانند کشش درآمدى آن بيشتر از جهانگردى کارى و ديدن دوستان و بستگان است. اين امر منعکس‌کنندهٔ ماهيت اختيارى جهانگردى نوع اول است و مقابل، جنبهٔ اجبار و تعهد در جهانگردى نوع دوم.
در جهانگردى تعطيلاتي، مقصدهاى رقيب حساسيت خاصى را در برابر تغيير قيمت نشان مى‌دهند. براى مقصدهاى مهم، کشش قيمتى دراز مدت (شش سال) جهانگردان مناطق عمدهٔ جهانگردفرست نوساناتى بين ۴- در برابر يک تغيير قيمتى کوچک (۵/۲ درصد) تا ۵/۱- برابر يک تغيير قيمتى بزرگ را نشان داده است. شکل B منحنى تقاضاى حاصل براى کشور (آ) به‌عنوان يک مقصد ردهٔ متوسط را نشان مى‌دهد.
در قيمت نسبى p0، تقاضاى جهانگردى در مقصد مورد نظر برابر با q0 است. در اين شکل، منحنى تقاضا واکنش تقاضا در برابر تغييرات نسبى قيمت را نشان مى‌دهد و حاکى از آن است که قيمت و تقاضا رابطهٔ لگاريتمى شکل دارند. تحقيقات مشابه، کشش قيمتى تقاضاى تورهاى جامع براى مقصدهاى رقيب را مشخص کرده است.
در تفسير اين داده‌ها در دو مورد بايد احتياط کرد. اولاً، در اينجا تقاضاى جهانگردى به‌صورت نسبي، بيان شده است که اين مى‌تواند مقادير حاصل از طريق محاسبهٔ شاخص 'معمولي' کشش را تغيير دهد. ثانياً داده‌هاى کلان ممکن است اين حقيقت را مخفى بدارد که يک تغيير قيمتى کوچک شايد در کل هيچ تغييرى در تقاضاى مصرف‌کننده پديد نياورد. اين امر هنگامى رخ مى‌دهد که مصرف‌کننده اين تغيير قيمت را بى‌اهميت بداند يا کمتر از حد قابل تصور. اين پديده در مدل لانکسترى (مدل تقاضاى لانکسترى در جهانگردي) بيشتر بررسى خوهد شد. تحليل‌هاى کلان ميزان تأثير قيمت هر جزء بستهٔ جهانگردى بر کل تقاضا را نشان نمى‌دهد. بى‌گمان هزينهٔ وسيلهٔ سفر يک متغير عمده است و نيز کل هزينهٔ اقلام خاص مقصد به‌ويژه اقامتگاه، اما گاهى هزينه و ارزش هر جزء تجربه جهانگردى در نظر مصرف‌کننده کاملاً مشخص نمى‌شود. تحقيقات جارى در زمينهٔ قيمت‌گذارى ضمنى مشخصه‌هاى محصولات جهانگردى غير قابل مبادله، دانش ما را در اين حوزه بيشتر خواهد کرد.
براى برخى محصولات جهانگردي، تصوير فوق روشن‌تر است براى مثال، اقامتگاه و خدمات رقابتى وسايل حمل و نقل مسافرى از نظر قيمت خود و محصولات ديگر تقاضاى بسيار پر کششى دارند اگر کشش قيمتى متقاطع به‌صورت زير تعريف شود:
% تغيير در قيمت محصول آب

= Ecp
% تغيير در تقاضاى محصول آ
در صورتى‌که کالاى آ و ب کاملاً جانشين يکديگر باشند Ecp مثبت و شايد بزرگتر از يک باشد. اين پديده غالباً در موارد زير ديده مى‌شود:
- انتخاب هتل يا متل در مقصدهاى عمده
- انتخاب آژانس براى سياحت محلى روزانه
- خريدن سوغاتى و کالاهاى معاف از عوارض گمرکى
- انتخاب اتوبوس يا هواپيما
در اين مورد، محصولات تقريباً يا کاملاً يکسان تلقى مى‌شوند و مقدار Ecp بالا است. بعضى از جهانگردان مطلوبيت حاصل از گشت و گذار در بازار براى انجام بهترين خريد يا چک و چانه‌زدن براى خريد سوغاتى را قسمتى از تجربهٔ جهانگردى مى‌پندارند. مورد اخير شايد بهترين نمود آشکار وقوع تعادل در بازار جهانگردى باشد.
در جهانگردى اغلب آثار قيمتى مکمل و متقاطع نيز ديده مى‌شود. در اوايل ۱۹۸۰، هنگامى که قيمت بليط پروازهاى آن سوى اقيانوس اطلس بر اثر رقابتى پائين آمد که شرکت هواپيمائى ليکر ايرويز آن را آغاز کرده بود تقاضاى جهانگردى اين منطقه براى کليه خدمات جهانگردى شديداً افزايش يافت. شرکت‌هاى کرايه اتومبيل نيز با پيوستن به شرکت‌هاى هواپيمائى که قيمت‌هاى آنها را کاهش داده بودند تقاضاى جديدى پديد مى‌آورند.
برخى محصولات جهانگردى ممکن است اثر ويلن را نشان دهند. اين اثر وجود کشش قيمتى غير عادى در تقاضا است که در آن مقدار Ecp در دامنهٔ معينى از قيمت محصول مثبت است. به‌عبارت ديگر، با افزايش قيمت، تقاضاى محصول عملاً افزايش مى‌يابد. اين اثر اغلب در محصولاتى ديده مى‌شود که جنبهٔ فخرفروشى دارند. مى‌گويند که گردآورندگان ثروتمند آثار هنري، متقاضى آثار ارزان‌قيمت نيستند زيرا اين‌گونه آثار ممکن است شاهکار هنرى نباشد و تنها يک اثر هنرى گران‌قيمت مى‌تواند اعتبارى را فراهم کند که يک قسمت از مطلوبيت حاصل از چنين خريدى را تشکيل مى‌دهد. بعضى جهانگردان نيز نياز دارند تا ثروت و وجههٔ خود را از طريق خريدن محصولات تجملى مانند اطاق‌هاى بسيار مجلل در کشتى‌هاى مسافرى گران‌قيمت به نمايشد بگذارند.
در تقاضاى جهانگردي، اثرات متقاطع قيمت در رابطه با آثار تغييرات نرخ مبادلهٔ ارز نيز شايان توجه هستند. مسلماً ترقى ارزش پول کشور ب به فرض ثابت ماندن ساير شرايط، سفر به آن کشور را براى کليهٔ جهاگردان خارجى گرانتر خواهد کرد و بنابراين، تقاضاى بين‌المللى براى جهانگردى در آن را کاهش خواهد داد. اما عده‌اى از محققان در تفکيک آثار واقعى تغيير نرخ مبادلهٔ ارز از تغييرات ديگر به چند مسئله برخوردار هستند. تنزل ارزش پول کشور جهانگردفرست (کشور آ) نيز از طريق اثر درآمدي، تقاضاى شهروندان آن براى جهانگردى خارجى را به‌طور مؤثرى کاهش خواهد داد. اما هر يک از اين دو رويداد ضمناً مى‌تواند موجب افزايش تقاضاى شهروندان کشور آ را براى جهانگردى داخلى در کشور آنها شود زيرا آنان درصدد جانشين کردن يک محصول ارزانتر برمى‌آيند. اين پديده مانند جانشينى واردات، در بازار کالاها مى‌باشد. کليهٔ آثار فوق که نتيجهٔ تغيير ارزش پول کشور است مى‌تواند دقيقاً در جهت معکوس عمل کند يعني، افزايش تقاضاى جهانگردان خارجى به زيان تقاضاى جهاگردان داخلى.


همچنین مشاهده کنید