دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

انحصارات


باتوجه به مباحث یاد شده قبل ، گاهى تشخيص انحصارات واقعى در بخش سفر و جهانگردى دشوار است زيرا در آن نشانه‌هاى زيادى از قابليت جايگزينى محصولات با يکديگر ديده مى‌شود. براى مثال، جهانگرد کارى ممکن است نياز به حمل و نقل سريع به مقصدى داشته باشد که در آن تنها يک شرکت هوائى فعاليت مى‌کند و حمل و نقل زمينى بسيار کند است. براى عده‌اى از مصرف‌کنندگان اين وضع مى‌تواند به انحصار بينجامد اما براى عده‌اى ديگر، امکان استفاده از هواپيماى خصوصى چارتز وجود داشته باشد يا اين امکان روزافزون که تکنولوژى ارتباطى مدرن بتواند امکان مذاکره از راه دور را فراهم کند. به‌هر حال، انحصار زمانى وجود دارد که اين جايگزين‌ها
- در موقع نياز وجود نداشته باشند
- در قيمت مورد نظر مصرف‌کننده يافت نشوند؛يا
- به قدرى متفاوت از يکديگر باشند که نتوانند هدف‌هاى مصرف‌کننده را به نحو رضايت‌بخشى تأمين کنند.
بنگاه انحصارگر اين امکان را دارد که قيمت يا قيمت‌ها را تنها با ملاحظهٔ هزينه‌ها و هدف‌هاى خود و با توجه به تقاضاى بازار وضع کند. نبودن رقابت، آزادى عمل در تصميم‌گيرى را ممکن مى‌کند و به همين دليل، برخى بنگاه‌ها درصدد دستيابى به اين موقعيت‌هاى انحصارى هستند. در سفر و جهانگردى اغلب دستيابى به اين موقعيت نسبتاً آسان است به شرط آنکه محصولات را بتوان به‌صورت زير از هم متمايز کرد:
- برحسب مشخصه‌هاى خدمت، مکان يا هر مشخصهٔ ديگر محصول
- در چشم مصرف‌کننده، از طريق تبليغات پيشرفته براى جا انداختن محصول به‌ويژه خدمات مسافرتى و جهانگردى نو.
يک استراتژى عمدهٔ ديگر، تبعيض در قيمت مختلف است. يا وضع قيمت خاص براى هر بازار. در چارچوب نظريهٔ کلاسيک، اين امر تنها هنگامى ممکن است که تفکيک بازارها عملى باشد و هر محصول، خاص يک نوع خريدار (يعني، خريدار نتواند محصولى را که به قيمت پائين‌تر خريده مجدداً بفروشد و مانع فروش محصول در قيمت‌هاى بالاتر به بازارهاى ديگر شود). تفکيک بازارها به معناى وجود شرايط مختلف در تقاضا مى‌باشد و بنابراين، به معناى تمايل مصرف‌کننده به پرداخت قيمت‌هاى مختلف.
مثال متعارف و ساده تبعيض در قيمت، بنگاه‌هاى حمل و نقل مسافرى مانند شرکت‌هاى هواپيمائى است که مسافران کارى و جهانگردان تفريحى را به‌عنوان دو بازار اصلى خود در يک مسير خاص شناسائى مى‌کند. مسافران کارى ناگزير به سفر هستند و بنابراين، تقاضاى بى‌کشش دارند. در مقابل، جهانگردان تفريحى با اختيار بيشتر همراه است و در نتيجه، نسبت به قيمت کشش دارد. طبق نظريهٔ اقتصادى کلاسيک، کسب حداکثر سود مشروط بر اين است که اين شرکت قيمت بليط در دو بازار را به نحوى وضع مى‌کند که درآمد نهائى آنها برابر شود. محاسبات جبرى اين نوع انحصار، در مبحث تابع تنزل مسافت نشان داده خواهد شد اما شکل C اثر آن را نشان مى‌دهد. در اين شکل اگر AB نشانگر منحنى تقاضاى مسافرت کارى باشد و CD نشانگر منحنى تقاضاى مسافرت تفريحي، P1 قيمت بليط براى مسافران کارى را نشان مى‌دهد و P2 قيمت بليط براى مسافران تفريحى را.
پس θ1 و θ2 واحد صندلى به ترتيب، به مسافران کارى و تفريحى فروخته خواهد شد و کل درآمد شرکت هواپيمائى برابر با P2θ2 + (P1 - P21 خواهد بود. اگر تمام بليط‌ها به قيمت P2 فروخته مى‌شد اين درآمد تنها P2θ2 بود اگر به قيمت P1 فروخته مى‌شد تنها معادل P1θ1. اضافه درآمد، مازاد مصرف‌کننده را کم مى‌کند. مازاد مصرف‌کننده برابر است با اضافه ارزش محصول در نظر مصرف‌کنندگانى که بايد قيمت بالاترى را مى‌پرداختند.
شرکت‌هاى هواپيمائى مانند بسيارى از بنگاه‌هاى مسافرتى و جهانگردى قادر به اعمال تبعيض در قيمت هستند زيرا خدمات خاص هر خريدار را مى‌فروشند. آنها همچنين مى‌توانند به منظور تفکيک بازارها شرايط فروش را تحميل کنند. براى مثال، قيمت پائين‌تر P2 تنها براى سفرهاى دوسره عرضه مى‌شود و مسافر بايد حداقل مدتى را در مقصد اقامت کند و X هفتهٔ پيش از سفر بليط را خريدارى نمايد. هيچ‌يک از اين شرايط با وضعيت مسافران کارى مطابقت نمى‌کند که از خريد اين‌گونه بليط‌ها منع شده‌اند. پس اين پرسش پيش مى‌آيد که آيا اين شرکت هواپيمائى در واقع، دو محصول مختلف نمى‌فروشد؟ اگر شرايط تحميل شده، هزينهٔ عرضهٔ محصول را تغيير دهد پاسخ اين پرسش مثبت خواهد بود.


همچنین مشاهده کنید