چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

ارزش مستقیم جهانگردی داخلی


در اقتصاد بسيارى از کشورها بخش سفر و جهانگردى تأثير برجسته‌اى دارد. اولاً، در بسيارى از کشورها اين بخش اخيراً شکل گرفته است و به اين ترتيب، هنوز جاى رشد دارد. بيشتر کشورها امروزه برخلاف دههٔ ۱۹۶۰ يا ۱۹۷۰ سفر و جهانگردى را به‌عنوان بخش مولد و مستقلى در اقتصاد خود مى‌شناسند. ثانياً، چون سفر و جهانگردى مى‌تواند اشکال متفاوتى بگيرد اقتصاد هر کشور براى هدايت منابع به سمت جهانگردى شايد نياز به تغييرات ساختار کوچکى داشته باشد. اين ويژگي، دولت‌ها جستجوگر فرصت‌هاى توسعه را جذب مى‌نمايد. ثالثاً، جهانگردى قادر است در مکان‌ها و با بهرده‌بردارى از منابعى مانند مکان‌هاى داراى چشم‌انداز بديع و فاقد منابع معدنى پُر ارزش براى کشاورزى توسعه يابد که غالباً کاربرد اقتصادى ديگرى ندارند (به‌عبارت ديگر، هزينهٔ فرصت اين منابع پائين است). اين ويژگى اجازه مى‌دهد زمين مستقيماً به‌عنوان عواملى مورد استفاده قرار گيرد که هزينهٔ نهائى اندکى دارد.
آثار اقتصادى مستقيم و غير مستقيم جهانگردى يکى از حوزه‌هاى تحقيقاتى در جهانگردى است که مورد تجزيه و تحليل دقيق قرار گرفته است؛ و به‌ويژه برخى از نويسندگان تحقيقات خود را به مطالعهٔ اثرات جهانگردى در مناطق يا کشورهاى کمتر توسعه‌يافته معطوف کرده‌اند. چند اصل عمومى وجود دارد که تقريباً در هر موردى به‌کار مى‌آيد.
   ارزش مستقيم جهانگردى داخلى
در هر کشور، مخارج جهانگردى داخلى معمولاً جزئى از C + I محسوب مى‌شود و بنابراين، اصولاً به منزلهٔ تخصيص مجدد مخارج مصرف‌کننده يا توليدکننده به سمت جهانگردى است. بنابراين، اين مخارج تقاضا يا پول جديدى را به اقتصاد تزريق نمى‌کند. اثرات اين تخصيص مجدد بستگى به پاسخ پرسش‌هاى زير دارد:
- هزينهٔ فرصت پولى که در جهانگردى خرج شده چه بوده است؟ (به‌عبارت ديگر، اگر جهانگردان به سفرهاى جهانگردى نمى‌رفتند با اين پول چه مى‌کردند؟)
- آيا مخارج جهانگردان در مناطق مختلف پراکنده شده است؟
- آيا وضع درآمد و اشتغال در مقصدها عموماً وخيم‌تر از مناطق جهانگردفرست است؟
- آيا سفر، جهانگردان را به اقامت دائمى در مقصد ترغيب مى‌کند؟
پرسش اول کليدى را براى درک ارزش جهانگردى داخلى به‌دست مى‌دهد. اولاً، اگر مخارج به جاى جهانگردى داخلى صرف جهانگردى در خارج مى‌شد پس خرج وجوه در کشور شکلى از جانشينى واردات است که نشت M را کم مى‌کند و عملاً C + I را افزايش مى‌دهد. اين امر مستقيماً به نفع درآمد ملى است. اگر اين وجوه به‌جاى سفرهاى داخلى صرف خريد کالاهاى وارداتى بشود باز مطلب بالا مصداق دارد. ثانياً، اگر مردم به‌جاى جهانگردي، کالاها و خدمات داخلى بخرند درآمد و ثروت در مناطقى انباشته مى‌شود که اکنون جهانگردفرست هستند.
پاسخ پرسش‌هاى دوم و سوم موجب مى‌شود که ارزش جهانگردى داخلى را بهتر درک کنيم. اگر جهانگردى داخلى در مناطق متعدد پراکنده شده باشد موجب توزيع مجدد درآمد و اشتغال خواهد شد. ميزان تراکم يا 'تمرکز جهانگردى داخلى در مناطق' قابل محاسبه است و تمرکز شديد آن در چند منطقه خاص، مازاد تقاضا در اين مناطق و افزايش قيمت‌ها را پديد مى‌آورد و در مقصدها عملاً ممکن است درآمد واقعى را کاهش دهد. اگر مقصدها در آغاز، دچار اشتغال ناقص و نسبتاً کم‌درآمد باشند جهانگردى اشتغال ايجاد خواهد کرد و بسته به ساختار بازار کار، مى‌تواند بر درآمدها بيفزايد. اين، به معناى آن است که:
- مخارج دولت (G) مى‌تواند کاهش يابد زيرا پرداخت حقوق ايام بيکارى کمتر شده است.
- از محل درآمدهاى جديد، درآمد مالياتى (T) مى‌تواند افزايش يابد. البته ميزان اين افزايش بستگى به نرخ‌هاى مالياتى و هزينهٔ فرصت مخارج جهانگردان دارد.
- ميل نهائى به پس‌انداز شايد اندکى کاهش يابد زيرا مخارج جهانگردان درآمد را به افراد کم‌درآمدى منتقل مى‌کند که به فرض ثابت بودن ساير شرايط، ميل به مصرف بيشترى دارند.
پرسش چهارم غالباً کليد توسعهٔ دراز مدت مقصدهاى جهانگردى است و بنابراين، کليد توزيع منطقه‌اى مجدد فعالى اقتصادي. در برخى کشورها، جهانگردان از مقصدهاى ساحلى ديدن کرده‌اند، به آنها علاقه‌مند شده و در آن سکنى گزيده‌اند و اين به معناى شکل گرفتن تقاضاى دائمى است. عده‌اى ديگر که کارآفرينان صنايع 'راحتي' هستند شايد براى انجام فعاليت به مناطق دلپذير نقل مکان کنند که قبلاً به‌عنوان جهانگرد، از آن ديدن کرده‌اند. نقل مکان مؤسسات تحقيقاتي، کامپيوترى و الکترونيکى در کاليفرنيا و فلوريدا نمونهٔ اين امر است. در انگلستان اين‌گونه نقل مکان‌ها که مورد حمايت دولت قرار مى‌گيرد فعاليت اقتصادى را از لندن و ساير شهرهاى بزرگ به مناطق ديگر پراکنده کرده و غالباً در مکان جديد، اشتغال در دستمزدهاى بالاتر را پديد آورده است مگر در حالتى که بنگاه‌ها تمام کارکنان خود را به مکان جديد منتقل کرده باشند.


همچنین مشاهده کنید