پنجشنبه, ۳۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 18 April, 2024
مجله ویستا

۱۶۶۸ م. انتشار مجله در ایتالیا


در قرن هفده عصر کنده‌کارى روى مس به پايان رسيد، چاپ سنگى و روش‌هاى معاصر آن که تکامل چاپ صنعتى را نشان مى‌دهد فصل جديدى را آغاز کرد. روش کنده‌کارى روى چوب به ‌صورت برجسته انجام شد اما در کنده‌کارى روى اوراق مس بر عکس خطوط ترسيم بر روى لوحه‌هاى مسى به‌ صورت گود کنده‌کارى مى‌شد. مرکب داخل گودى‌ها مى‌شد و با فشار بر روى کاغذ مى‌آمد و چاپ انجام مى‌گرفت. مرکب در اين روش چاپى به ‌صورت برجسته روى کاغذ قرار مى‌گرفت و از فشار سطح چاپ و مرکب نوع چاپ آن قابل تشخيص بود. استفاده از کنده‌کارى بر روى مس در کتاب‌هاى بزرگ مصور کم‌کم فزونى يافت. در کتاب‌هاى علمى که تصاوير در آن نقش ويژه‌اى دارد نيز به‌ کار رفت. همچنين در چاپ کتاب‌هاى جغرافي، تاريخ طبيعى و تاريخ هنر و باستان‌شناسى در پايان قرن شانزدهم و طى قرن هفدهم و در بسيارى از کتاب‌هاى قطور که شامل تابلوها و نمونه‌هاى هنر معمارى بود مورد استفاده قرار گرفت. از مشهورترين نمونه‌هاى کنده‌کارى بر روى مس کتاب تئودور دوبرى (Theodore debry) از هند که چندين جلد بود. کتاب وصف شهرها تأليف گيورگ برون (G. Bruon) در سال ۱۵۷۲ و کتاب جغرافيائى بزرگ از مارتين زيلر (M. Zeiller) آراسته به بيش از دو هزار نقشه و منظره بود، از ميان کتاب‌ها و آثار ارزشمند آن عصر، کتاب‌هاى نقاشى و کنده‌کارى شده پيتروسانتوبارتولى ايتاليائى (P. Bartoli) از آثار رومى را مى‌توانيم نام ببريم و از کتاب‌هاى خاص تاريخ هنر، بايد از کتاب‌هاى مصور پيتروآگيلا (P. Aguila) و از تابلوهاى مشهور اين زمان نام برد.
کنده‌کارى روى مس، به‌ طور خاص براى چاپ تابلوهاى هنرى مصور مناسب بود. زيرا حکاک مى‌توانست فرق بين رنگ و تأثير هنرى مناظر طبيعى را دقيقاً تقليد کند. از اين‌رو مدت انتشار کنده‌کارى روى مس در عصر زرين نقاشى يک تصادف و اتفاق نبود. اما در آنچه به جنبه هنرى و ابتکارى حکاک مربوط مى‌شود، مى‌بينيم که سهم حکاک روى مس نسبت به حکاکى روى چوب به مراتب کمتر است. مهم‌ترين چيزى که در نقش‌هاى بزرگ کنده‌کارى شده روى مس به چشم مى‌خورد انتقال اصل تا سر حد امکان به ‌طور دقيق است؛ خواه اين کار به وارد کردن رنگ سياه و سفيد به جاى رنگ‌هاى مختلف، يا کنده‌کارى لوحه‌اى براى ساختمان يا بنا يا پيکره‌اى تراشيده شده و يا حيوان و يا گياه مربوط باشد. اما در آثار تاريخى هنر و تاريخ طبيعي، کنده‌کارى روى مس، عامل کمک‌کننده بسيار مهمى بوده است. چون دقيقاً اشکال را منتقل مى‌سازد. اين کار تا روش‌هاى فتوگرافى در قرن نوزدهم پديد آمد و به ‌خاطر عکس‌هاى خوبى که با اين روش ترسيم مى‌شد بر روش‌هاى قديمى برترى يافت. ماتائوس ماريان (Merian) سوئيسى با پسران و دختر خود ماريا سيبيلا (M. Sibylla) در توليد برخى از کتاب‌ها با شايستگى موفق شدند شهرتى فراوان به ‌عنوان کنده‌کارى روى مس به ‌دست آورد.
از مشهورترين حکاکان روى مس در فرانسه در نيمه اول قرن هفدهم لئوناردو گولتيه (L. Geultier) و توماس دولو (T. Deleu) هستند ولى به ‌عنوان کنده‌کار مخصوص اشکال شهرت يافت و روبرنانتوى (R. Nanteuil) و شاگرد او ژرار ايدلينگ (G. Edelinck) در هنر کنده‌کارى عکس اشخاص شهرت يافتند. آنها مقدار زيادى عکس‌هاى مؤلفين و شخصيت‌ها و مردان بزرگ را تهيه کردند.
به ‌طور کلى تصويرسازى کتاب در فرانسه در نيمه اول قرن هفدهم به مقدار زيادى از هنر فلامنکى متأثر شد. ايتاليا نيز بر فرانسه و به ‌ويژه بر 'ژاک کالو' مشهورترين حکاک اين عصر تأثير گذاشت. ژاک کالو در سال ۱۵۹۲ از مادرى دانمارکى در نانس به دنيا آمد. در جوانى به ايتاليا مهاجرت کرد و در دربار امارت تسکانيا مشغول به کار شد. سپس لورين او را به نانس فرا خواند و سرانجام پادشاه لوئى سيزدهم او را به پاريس دعوت کرد. در ميان کارهاى کالو نقاشى‌هائى ديده مى‌شود که در سال ۱۶۴۶، خود براى کتاب نوردير ترسيم و کنده‌کارى کرده است. کلوبا روش تيزآب اسيد حکاکى مى‌کرد. وى شکل را بر لوحه‌اى که با روکشى از موم پوشيده بود ترسيم مى‌کرد و اين کار به ‌وسيله قلمى نوک تيز براى رسم خطوط بر روکش عمومى به کار مى‌برد. سپس خطوط ترسيم شده را که از موم خالى و کمى گود شده بود با تيزآب اسيد پُر مى‌کرد تا خطوط گودتر شود و بقيه لوحه از روکش مومى که پوشيده شده بود بدون تغيير باقى مى‌ماند.
  ۱۶۶۰ م. انتشار نخستين روزنامه در لايپزيک
نخستين کسى که در لايپزيک دست به انتشار روزنامه زد تيموتيوس ريچ چاپگر و کتاب‌فروش بود. وى در سال ۱۶۶۰ روزنامه (Neue einlauf ende Nachricht Von Kriegsund Welthandeln) را در لايپزيک منتشر نمود. اما نخستين روزنامه جهان، مثل بسيارى از روزنامه‌هائى که در آن سده منتشر مى‌شد، زياد دوام نياورد. کوشش ريچ بدون بازتاب نبود، چه در آستانه سده هيجدهم چندين روزنامه در اروپا شروع به انتشار کردند.
  ۱۶۶۱ م. کتابخانه ملى برلين
کتابخانه دولتى برلين که به ‌نام‌هاى کتابخانه سلطنتى و کتابخانه پروس آلمان نيز معروف است در سال ۱۶۶۱ تأسيس شد.
  ۱۶۶۵ م. انتشار مجله دو هفته‌نامه در فرانسه و روزنامه دانشمندان
مجله (Le journal de Scavans) که نخستين شماره آن در آغاز سال ۱۶۶۵ به‌ صورت هفته‌نامه و سپس به ‌صورت دو هفته‌نامه توسط ژان باتيت کولبرت (J. B. Colbert) وزير لوئى چهاردهم، و سردبير دانشور آن ديني. د. سالو عضو پارلمان فرانسه انتشار يافت. هدف ناشر و سردبير مجله اين بود که با پخش اطلاعات مربوط به کشفيات علمى و براى نقادان مطالب علمى موجبات تشويق علم را در فرانسه فراهم آورند. مشهورترين کارشناسان آن زمان به همکارى با اين مجله فراخوانده شدند. در پرتو اين همکارى و پشتيبانى مقامات دولتى و سياست و خط مشى حکيمانه مجله و به دليل آنکه نخستين مجله از نوع خود در جهان بود، شهرت زيادى در محافل علمى سراسر اروپا به‌دست آورد و به دليل آن و داشتن خواننده‌هاى بسيار بعد از انتشار در ايتاليا به زبان ايتاليائى و در آلمان به زبان آلمانى چاپ مى‌شد.
  ۱۶۶۵ م. روزنامه لندن گازت انگلستان
روزنامه لندن گازت (London Gazette) ارگان دولتى بود که به ‌طور هفتگى از سال ۱۶۶۵ در لندن چاپ آن آغاز شد.
  ۱۶۶۸ م. انتشار مجله در ايتاليا
مجله (Giorndl de Letterati) در رُم منتشر شد.
  ۱۶۶۸ م. نخستين مجله علمى در انگلستان
انجمن سلطنتى انگلستان، نخستين مجله علمى کشور را در سال ۱۶۶۸ به‌ نام (Philosophical Transaction) منتشر نمود.
  ۱۶۷۲ م. انتشار مجله ادبى و عمومى
فرانسوى‌ها در کنار مجلات علمي، ادبى و مجلات سرگرم ‌کننده در سال ۱۶۷۲ مجله معروف خود (Le mercure galant) را که داراى مطالب ادبى و اخبار زندگى مرفه جامعه پيشرفته بود منتشر نمودند. اين مجله در سال ۱۶۷۳ نام خود را به Mercure de France تغيير داد.
  ۱۶۷۴ م. فرهنگ بزرگ تاريخى - لوئى مُررى
انتشار فرهنگ بزرگ تاريخي، لوئى مررى ۱۶۷۴ با ترتيب الفبائى نقطه‌عطفى در تاريخ دانش‌نامه‌نويسى گرديد. اين دانش‌نامه که به‌ ويژه از جهت مطالب جغرافيائى و شرح احوال نامداران غنى بود، با حسن استقبال روبرو شد و تا سال ۱۶۹۱ شش ‌بار به چاپ رسيد، و هر بار اطلاعات معاصر بسيار به آن افزوده شد. ترجمه‌هاى انگليسى آن در سال‌هاى ۱۶۹۴ و ۱۷۰۱ و ضميمه‌اى بر آن در سال ۱۷۰۵ منتشر شد. مؤلفان دانش‌نامه‌هاى ديگرى که در انگلستان، آلمان، سوئيس و هلند به زبان‌هاى ملى به چاپ رسيده، به انسجام دانش‌نامه مررى اذعان کردند. بدين‌سان دانش‌نامه‌هائى که ترتيب الفبائى داشتند و به زبان قومى يا ملى نوشته شده بودند در ميدان رقابت به تقريب پيروز گشتند.


همچنین مشاهده کنید