پنجشنبه, ۳۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 18 April, 2024
مجله ویستا

تعلیمات زرتشت


تعليمات زرتشت درکتاب مقدسى به نام اوستا تدوين شده که داراى پنج بخش است.
  يسنا
هفتاد و دو هات دارد که هفده هات آن‌را گاتاها تشکيل مى‌دهند. يسنا بزرگ‌ترين اثر ديني، ادبى و فلسفى است که از روزگار باستان باقى مانده است. کتاب يسنا از لحاظ سبک، لهجه و حتى انديشه با ساير قسمت‌هاى اوستا فرق دارد. يسناى کنونى منظوم است، اگرچه پيش از اين آميخته‌اى از نظم و نثر بوده است. يسناى کنونى منظوم است، اگرچه پيش از اين آميخته‌اى از نظم و نثر بوده است. يسنائى که اکنون در دست است همان يسناى زمان ساسانيان است و با يسناى زمان هخامنشيان کمى فرق دارد، زيرا قسمتى از اين کتاب در زمان تاراج اسکندر از بين رفت. قسمت اعظم يسنا (گات‌ها) از شخص خود زرتشت است، به‌همين جهت اين کتاب، کتاب مقدس اصلى زرتشتيان به‌شمار مى‌رود و مى‌توان آن را بيانگر واقعى دين زرتشتى به‌حساب آورد.
کتاب يسنا که براى زرتشتيان يک کتاب مقدس است، براى ايرانيان کتابى است که سمبل نژاد و قوميت آنها به‌شمار مى‌رود. کتاب يسنا به‌طور دائم به دروغ و دروغگو حمله مى‌کند و راستى را مورد ستايش قرار مى‌دهد.
  يشت‌ها
که معناى آن با يسنا يکى است. يشت‌ها در مورد تاريخ و جغرافياى اساطير و شاهان پيش از زرتشت گفتگو مى‌کند و مراسم - نيايش خداوند و مظاهر طبيعى و عناصر را شرح مى‌دهد. مهم‌ترين قسمت يشت‌ها که از ديدگاه تاريخ اديان نيز جالب توجه است، آبان يشت، مهريشت و زامياديشت است که قدمتى زياد دارند و از نظرگاه کاوش دربارهٔ ايران قديم در عصر پيش از اوستا، داراى کمال اهميت هستند.
  ويسپرد
مرکب از دو جزء، ويسپ به‌معنى همه و رد به‌معناى سر، و رهبر است که جمعاً معنى همه سروران را مى‌دهد. ويسپرد داراى بيست و سه کرده (فصل) است که حاوى ستايش پيشوايان دينى و نيز حاوى ادعيه و نمازها نيز هست.
  ونديداد (Vandidad)
حاوى احکام و قوانين دينى است که بسيارى از آنها احکام مغان پيش از زرتشت است.
  خرده اوستا
حاوى نيايش‌ها و نمازها و اوقات گهنبار و شرح اعياد و مراسم و غيره است.
زرتشت آنچه را که بد و زشت بود نهى فرمود:
منع شرک ايرانيان زمان اشوزرتشت، اکثراً به مذاهب هند و ايرانى يا ديوپرستى و شرک معتقد بوده و براى هر يک از موجودات قايل به خدا و پروردگارى خاص بودند، که در آسمان و گاهى هم بر روى زمين به‌سر مى‌بردند.
عده‌اى ديگر از ايرانيان هم که دست از شرک و ديوپرستى برداشته و به توحيد نزديک شده بودند، بعداً به تثليث، يعنى سه خدائى و ثنويت ياد و خدائى گرويده بودند.
اشوزرتشت براى نخستين بار دين يکتاپرستى را به ‌گروه‌هاى مختلف ايرانى تعليم داد.
منع استعمال نوشابه‌هاى سکرآور
منع قربانى حيوانات
منع گرايش مردم به سحر و جادو و ديو و پرى‌پرستي
در زمان اشوزرتشت نيز عقيده به سحر و جادو و پرى در ميان ايرانيان شايع بود و در دربار شاهان و بزرگان هميشه عده‌اى به نام رمال و ساحر و جادوگر و خوابگزار، براى تعيين ساعات سعد و نحس، جهت پرداختن به شکار يا پيکار و عقد صلح يا شکست و نابودى دشمنان و تعبير خواب، با حقوق کافى و احترام وافى مشغول خدمت بودند. يکى از کارهاى اشوزرتشت منع اينگونه عقايد در بين مردم بود.
منع پيروى از موهومات و خرافات
دستورها و تعاليم اشوزرتشت را مى‌توان به نام آرمان يا ايدئولوژى زرتشتى نيز ناميد:
- هستى و يکتائى اهورامزدا.
- رسالت و پيامبرى اشوزرتشت.
- پيروى از اشا، يعني؛ راستى و پاکي، که تنها راه رستگارى آدميان است.
- پيروى از عقل و خرد و بينش در طى زندگي.
- خويشتن‌دارى با تسلط بر نفس و پيکار با بدي.
- فروتنى و عشق پاک.
- رسيدن به کمال مادى و معنوى در اثر سعى و کوشش در اين جهان.
- بقاءِ هستى و جاودانى روان.
- پاداش کارهاى نيک و پادافراه کردار زشت؛ بهشت و دوزخ.
- رستاخيز.
بدى و نيکى - اشوزرتشت همه خوبى‌ها و بدى‌ها را به سه بخش تقسمى کرده و هيچ کار درست يا نادرستى نيست که از اين سه بخش خارج باشد. يعنى خوبى در انديشه و گفتار و کردار، يا بدى در انديشه و گفتار و کردار.
- نيکى در انديشه عبارتند از: خداشناسي، ايمان و توکل به خداوند يکتا، فروتني، قناعت، خيرخواهي، مهرباني، حق‌شناسي، آشتى‌خواهي، سپاسگزاري، دليري، رحم و مروت، خوش‌قلبي، پاک چشمي، انصاف، خوش‌خوئي، بردباري، بى‌آزاري، خوش‌روئي، اعتمادبه‌نفس، بخشندگي، بى‌آزارگي، دانش‌پژوهي، وظيفه‌شناسي، حق‌پرستي، رحيم‌دلى و غيره.
- نيکى در گفتار عبارتند از: سپاس و ستايش به پرودگار يکتا، راستگوئي، پيمان‌داري، حق‌گوئي، درود به سلام‌گوئي، راست‌داوري، خوش‌گفتاري، درست‌گوئي، نغزگوئي، سنجيده‌گوئى و مانند اينها.
- نيکى در کردار عبارتند از: فرمانبردارى از خدا و پيامبر، درستکاري، امانت‌داري، کاروکوشش، ضعيف‌نوازي، فرمانبردارى از پدر و مادر و استاد، کسب علم و هنر، خدمت به خلق، مهمان‌نوازي، پرهيزگاري، اجتناب از منهيايت و کارهاى زشت، مهرورزي، مردم‌نوازي، اطاعت از قانون، قدرداني، ياد در گذشتگان، حق‌طلبي، عيادت بيماران، دستگيرى نيازمندان، دادگري، هنرپروري، اغماض، بخشندگي، دقت در کار و غيره.
- بدى در انديشه عبارتند از: خدانشناسي، خرافات‌پرستي، عدم ايمان و توکل به خداوند يکتا، غرور، آز و حرص، بدخواهي، دشمني، ناسپاسي، حق‌نشناسي، جنگ‌جوئي، بزدلي، بدچشمي، سنگدلي، بى‌انصافي، خشمگيني، حسدورزي، بى‌بندوباري، عدم اعتماد به نفس، خساست، بددلي، بى‌وفائي، ناداني، بى‌فکري، وظيفه‌نشناسي، بدخوئي، ناپرهيزي، ستيزه‌جوئي، کينه‌دلي، نادرستي، وسوسه، شکاکي، حيله‌گري، غفلت و فراموشي.
- بدگفتارى عبارتند از: ناسپاسى از يزدان، دروغ‌گوئي، شهادت، دروغ، قريب‌کاري، پيمان‌شکني، کفرگوئي، ناحق‌گوئي، سوگند دروغ، بدزباني، نسنجيده‌گوئي، زروگوئي، بدداوري، و مانند اينها.
- بدکردارى عبارتند از: نافرمانى از خدا و پيامبر، تنبلى و بيکاري، دزدي، آدم‌کشي، بى‌عفتي، مردم‌آزاري، ستمگري، گدائي، خيانت در امانت، بى‌هنري، ارتکاب منهيات، حرام‌خوري، نسنجيده‌کاري، انتقام‌جوئي، مکاري، تقليد کورکورانه، طرفدارى از بدان و ظالمان، گناهکاري، ضعيف‌آزاري، پيروى از عادات زشت و نارواءِ زيانکارى و غيره.
- اشوزرتشت فرمايد: 'آن دو گوهر همزادى که از آغاز در انديشهٔ آدمى پديدار گشتند؛ يکى نيکى در انديشه و گفتار و کردار و ديگرى بدى است و در انديشه و گفتار و کردار. از ميان اين دو، دانا نيک را برمى‌گزيند و نادان بدى را. هنگامى که اين دو گوهر همزاد به‌هم رسيدند، هستى و نيستى و حرکت و سکون پديدار گرديد و تا هستى برقرار است؛ بدترين زشتى و مرگ بهرهٔ پيروان بدى و بهترين هستى و نيکى پاداش پيروان خوبى است' . (يسناى سى ‌بند سه - چهار)


همچنین مشاهده کنید