سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

نقش پیوندهای موردی در تنظیم الگوی ترویج


   منابع تکنولوژى
تکنولوژى حتى اگر خاص فعاليت‌هاى ترويج کشاورزى هم باشد ماهيتاً از سه منبع نشدت مى‌يابد؛ يکي، صرفاً از خارج از مرزها با مواضع فنى ويژه که به آن تکنولوژى وارداتى گفته مى‌شود که به‌دليل توليد انبوه بر مبناى ويژگى‌هاى عام جوامع مختلف نظم يافته و نمى‌تواند براى مدت طولانى در سطحى گسترده کارساز باشد. دوم، نوعى است که بيشتر بر مبناى شرايط خاص يک کشور يا حتى منطقه‌اى از جهان طراحى و توليد شده باشد؛ لذا در چنين شرايطى مشارکت کارشناسان خارجى توليدکنندهٔ اين نوع تکنولوژى و کارشناسان داخلى تعديل‌کنندهٔ آن ضرورى است؛ بديهى است هنوز تطابق کاملى بين تکنولوژى مزبور با ويژگى‌هاى کشور در اين نوع وجود ندارد بلکه موضوع در يک روند اقناعى بين دو دسته از کارشناسان مزبور که به توافق مى‌رسند توليد شده در داخل مرزهاى کشور بر شرايط عام مناطق مختلف هموار مى‌شوند. بديهى است که اين نوع تکنولوژى است که الزاماً بر مبناى ويژگى‌هاى منطقه (در داخل مرزها) استوار باشد و براى افزايش کارآئى در همان محدوده مورد استفاده قرار گيرد. نوع سوم تکنولوژى پس از آزمون‌هاى لازم مى‌تواند در توسعهٔ کشاورزى يک کشور نقش ارزنده‌اى داشته باشد.
ترويج که يک حرکت فنى در فرهنگ توليدات کشاورزى يک کشور است نمى‌تواند صرفاً بر مبناى الگوهاى وارداتى و يا حتى الگوهاى توافقى فعاليت کند بلکه لازم است بيشتر به تکنولوژى خودساخته رو کرده، آنچه از تطبيق روش‌ها با شرايط موجود و ويژگى‌هاى اجتماعى به‌دست مى‌آورد، به‌کار گيرد.
براى رسيدن به الگوئى مؤثر در ترويج کشاورزى آن هم بر مبناى روندى خودساخته (داخلي) بايد از آنچه به تجربه در فرآيند اجرائى ترويج حاصل شده به‌خوبى بهره‌گيرى شود تا يک تکنولوژى مفيد و بالنسبه ارزان فراهم شود.
   نقش پيوندهاى موردى در تنظيم الگوى ترويج
مبناى تنظيم الگوهاى ترويجى در واقع پيوندهائى هستند که با تمهيدات مختلف بين کارگزاران ترويج و بهره‌وران تکنولوژى توليد توافق شده است صرف‌نظر از اينکه اساساً اين پيوند از کدام سو پديد آمده است. در حقيقت، بين دو قطب انتقال‌دهنده و انتقال‌گيرندهٔ تکنولوژى بايد ارتباط فني-آموزشى مؤثرى برقرار گردد تا علاوه بر تبليغ صحيح نوآورى‌ها متضمن انتشار و پذيرش آنها در سطح جوامع توليدى نيز باشد. اين ارتباطات که زير ساخت الگوهاى داخلى يا درون‌زاى ترويج کشاورزى هستنتد همان پيوندهاى آشنائى مى‌باشند که به‌هنگام انتقال تکنولوژى توليد به‌وسيلهٔ آنها بهره‌وران تکنولوژى مقاومت کمترى را از خود نشان مى‌دهند. پيوندهاى آشنائى مى‌باشند که به‌هنگام تکنولوژى توليد به‌وسيلهد آنها بهره‌وران تکنولوژى مقاومت کمترى را از خود نشان مى‌دهند.
پيوندهاى درون‌زاى مزبور ممکن است فقط نظام ساخت يا فقط مردم‌ساخت باشند يعنى يا صرفاً با توجه به سياست‌هاى ويژه تشکيلاتى بدون رأى کشاورزان و فقط با نظر کارشناسان و کارگزاران ترويج کشاورزى پديد آمده باشد (که در اين صورت ترجيح کادر ترويج در تسهيل انجام وظايف محوله نقش مؤثرى در تکوين آن دارد) يا اينکه به دلايلى از جمله دورماندن از روند فنى ترويج و اصرار بر حاکميت ارزش‌هاى ارتباطى در رفتار اجتماعى به‌وسيلهٔ خود کشاورزان محل و بدون نظر کادر ترويج پديد آمده باشد. واضح است که تلفيقى از اين دو نوع پيوند نيز محتمل است و آن پيوندهاى واقع‌گرايانه‌اى خواهد بود که در آن به تکنولوژى ترويج و همچنين به واقعيت‌هاى اجتماعى (از جمله ارزش‌ها و توجيحات مردم) که به حد کافى توجه شده است. در هر صورت، مطالعهٔ پيوندهاى مزبور مى‌تواند بسيارى از مجهولات را بر متخصصان و مجريان ترويج روشن کند و بار مثبتى از آن برا تدوين الگوهاى بارآور ترويج کشاورزى بر جاى مى‌ماند.
فراهم آوردن شرايط لازم براى ايجاد پيوندهاى زمينه‌ساز الگو يا مدل ترويج، که تهايتاً منجربه ساخت آنها شوند، به دلايل زياد روندى پرهزينه و از نظر زمانى دير بازده است به‌نحوى که پرداختن به آن يقيناً براى نظام ترويج کشاورزى کشور به‌نحوى که سريعاً رشد و توسعهٔ کشاورزى کمک کند مقدور نيست. اما خوشبختانه در مواضع مختلف ترويجى چندى است برخى پيوندهاى مورد اشاره به‌طور خودجوش و بدون طرح کلاسيک قبلى فراهم آمده است که در نظر اول موفقيت‌آميز بوده‌اند.
نکتهٔ ديگر اين است که پيوندهاى مورد اشاره خودرو نيستند به اين معنا که از تجربيات و آزموده‌هاى مردم يا کارگزاران ترويج به‌وجود آمده، مدتى نيز به‌کار گرفته شده‌اند و به همين دليل از گزند عوامل بازدارندهٔ ضد توسعه مصون نخواهند بود. چه بسيار از اين نوع تکنولوژى‌هاى ترويجى که به‌دليل موجه پاگرفته‌اند ولى به‌علت بى‌توجهى ضعيف شدن انگيزه‌هاى اوليه از پاى مانده و انبوهى از مقاومت اجتماعى را در ذهن مردم يا بهره‌وران تکنولوژى پديد آورده‌اند تا آزموده را باز نيازمايند؛ و لذا خود در اين مسير ضد توسعه شده‌اند.
   مديريت انتقال تکنولوژى
دربارهٔ مديريت انتقال تکنولوژى لوئيس مالاسيس -Louis Malassis، مى‌گويد که:
'اگر بنا باشد کشاورزان واقعاً روش‌هاى جديد را بپذيرند بايد مشکلات آنها را نيز درک کرد. مسؤولان مى‌توانند پيشنهادهائى را که از ديدگاه خودشان کاملاً عاقلانه است، بدهند ولى اگر پيشنهاد با منطق کشاورز سازگارى نداشته باشد کشاورز آنها را نخواهد پذيرفت.'
مالاسيس معتقد است که دست‌آوردها را مى‌توان از روى پذيرش واقعى سيستم‌هاى جديد سنجيد، بدين‌معنى که پس از قطع امتيازات موقتى معينى که ظاهراً مشوق پذيرفتن تکنيک‌هاى جديد مى‌گردند اگر استفاده از تکنولوژى جديد در سطح وسيع ادامه يا گسترش يافت فرآيند ايجاد، انتشار و اشاعه نتيجه مطلوبى داشته است. طبق بررسى‌هاى به‌عمل آمده، روند طرح‌هاى افزايش توليد و اعطاى امتيازات و جوايز تشويقى به کشاورزانى که رهنمودهاى ترويجى را عمل کنند در همين زمينه بوده است. اين همه را مى‌توان همراه با آنچه که به نظر آدامز-Adams، در مورد مدل‌هاى توسعه روستائى و در نتيجه برخورد ترويج کشاورزى با روستائيان مطرح شده است پيوندهائى دانست که به‌نحوى و هر يک به‌نوبهٔ خود در برقرارى ارتباط بين مروج و بهره‌وران تکنولوژى مؤثر واقع شده‌اند.


همچنین مشاهده کنید