جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

سیلک چهارم، پنجم، ششم (IV,V,VI)


در قسمت شمالى فلات ايران و نيز منطقه رشته جبال البرز و حوزه درياى مازندران تاکنون مدارک تاريخى کافى که بتواند بيانگر تاريخ اين مناطق در هزاره‌هاى سوم و دوم پيش از ميلاد باشد، به‌دست نيامده است. اما آثار ارزنده‌اى که از دل مکان‌هائى چون تپه حسنلو، تپه مارليک، توارنگ تپه، شاه‌تپه، تپه حصار، تپه سيلک و نيز منطقه لرستان، تاکنون به‌دست آمده و مربوط به اين دوراناست، به‌خوبى نمايشگر وجود تمدنى بسيار غنى و پيشرفته از نظر هنر و صنايع مى‌باشد. با اين همه جاى بسى شگفتى است در دورانى که منطقه جنوبى کشور و به‌خصوص کشور ايلام و مرکز آن دشت خوزستان خط و کتابت از رواج چشمگيرى برخوردار بوده است، چگونه مناطق شمالى فلات به‌کلى از اين پديده دنياى متمدن غافل مانده و هيچ‌گونه مدارک قابل توجهى مبنى بر رواج خط و کتابت در حفارى‌هاى آن تاکنون به‌دست نيامده است.
پيشرفت عظيم صنايع فلزکارى و فرآورده‌هاى صنعتى منطقه شمالى ايران، بازار دنياى باستان را تحت‌الشعاع قرار داده و شواهد آن از شرق درياى مديترانه تا دره رود سند در حفارى‌هاى باستان‌شناسى آشکار شده است. احتمالاً کاروان‌هاى منظم انجام دادوستد و مبادلات تجارى به‌خصوص از هزاره دوم پيش از ميلاد به‌بعد در اين منطقه در رفت و آمد بوده است. اين حجم عظيم دادوستد مسلماً استفاده از خط و کتابت را براى انجام ثبت و ضبط مبادلات ايجاب مى‌نموده است.
به‌هر حال عدم وجود مدارک نبشته در فلات ايران احتمالاً متذکر و وضع خاص اجتماعى و يا سياسى در اين دوران بوده است و به‌دليل عدم ظهور مدارک مستنده از اوضاع تاريخى اين مناطق آگاهى کافى وجود ندارد. نمونه‌هائى از حفارى‌هاى مربوط به اين دوران را در زير مى‌آوريم:
  تپه سيلک
در حفارى تپه سيلک آثارى مربوط به هزاره‌هاى سوم تا اول پيش از ميلاد در لايه‌هاى سيلک چهارم و پنجم و ششم به‌دست آمده است.
  سيلک چهارم، پنجم، ششم (IV,V,VI)
آثار باستانى به‌دست آمده در اين طبقات بيشتر شامل لايه‌هاى قبور هستند. سيلک IV متعلق به دوره آغاز ايلامى است و قدمت آن به حدود سه هزار سال پيش از ميلاد مى‌رسد. طبقه سيلک V مرکب از قبورى است که به اواسط هزاره دوم پيش از ميلاد تعلق دارد و طبقه سيلک VI قبورى را که متعلق به اوايل هزاره اول پيش از ميلاد است، معرفى مى‌نمايد.
  تپه گيان
در حفارى تپه گيان نيز آثارى مربوط به هزاره‌هاى سوم و دوم در لايه‌هاى سوم تا اول به‌دست آمده است. در طبقه سوم تغييرات کلى در شکل ظروف سفالين مشاهده مى‌گردد. نوع رايج سفال‌هاى طبقه دوم پايه‌هاى دگمه‌اى‌شکل مشاهده مى‌گردد. در طبقه اول سفال خاکسترى رنگ با نقوش تزئيني، نوع کنده و فشرده رايج است. در آثار معمارى به‌دست آمده در تپه گيان هم سنگ و هم خشت به‌کار رفته است. مجسمه‌هاى گلى حيوانات و انسان در اين حفارى به‌دست آمده و مهره‌هاى مسطح و مهره‌هاى استوانه‌اى هر دو نوع مشاهده گرديده است. سلاح‌هاى مفرغى و اشياء تزئينى مفرغى نيز رواج کاملى داشته است.
  حصار II
طبقه دوم حصار که از دو لايه فرعى تشکيل شده، طبقه‌اى چندان قطور نبوده و به‌نظر مى‌رسد که مدت استقرار در اين طبقه چندان طولانى نبوده است. وسعت آثار معمارى دوران حصار II همان محوطه‌اى را که دوران حصار I فرا گرفته است، تقريباً مى‌پوشاند و اتاق‌ها عموماً چهارگوش ساخته شده و يک اتاق مرکزى به‌عنوان آشپزخانه يا اتاق نشيمن مشاهده مى‌شود. اتاق‌هاى ديگر عموماً بدون هيچ‌گونه نظم و ترتيبى در اطراف اين اتاق مرکزى ساخته شده‌اند. بيشتر ديواره‌ها نيز از خشت خام ساخته شده بودند.
شکل ظروف و همچنين طرز ساخت آنها نيز به‌کلى تغيير نمود. سفال خاکسترى داغدار که سفال خاص اين دوره است. در اين زمان نه فقط در تپه حصار بلکه در تمام نواحى شمال شرقى ايران مشاهده مى‌شد با اين نکته بيانگر آن است که در اين دوره تمدن جديدى جايگزين تمدن گذشته اين منطقه شده است.
در اين طبقه مجسمه‌هاى گلى از حيوانات مختلف و مجسمه‌هاى گلى انسان آشکار گرديد. به‌خصوص مجسمه زنان در نهايت تناسب و زيبائى ساخته شده است. آثار تزئينى و اشياء زينتى نيز به اندازه کافى به‌دست آمد. اين آثار شامل گردنبندهاى ساخته شده از سنگ‌هاى آهکى رنگارنگ، بدل چيني، شبق و .... هستند. مهره‌هاى ساخته شده از بدل چينى و همچنين مهره‌هائى که از اين مواد ساخته شده‌اند، نمايشگر تکنيکى پيشرفته در اين فن مى‌باشند. ادوات فلزى مسى نيز به‌دست آمده است. ادوات و ابزارهاى سنگى و استخوانى نيز در اين دوره هنوز رايج بودند.
در اين طبقه، وضعيت قرار گرفتن جسد در قبر و آثارى که همراه با آنها دفن مى‌شده، نمايشگر اين مطلب است که تغييراتى در رسوم و آداب اين دوره با دوره قبل به‌وجود آمده است.
  حصار III
دربارهٔ تاريخ دوران حصار سوم نظريات مختلفى وجود دارد. برخى تاريخ اين منطقه را همزمان باگيان IV در ايران و دوران آٰغاز سلسله‌ها تا دوران آکاد در بين‌النهرين مى‌دانند و برخى ديگر آن‌را قديمى‌تر از دو هزار سال پيش از ميلاد مى‌دانند. اين طبقه به سه دورهٔ باستان‌شناسى حصار III الف، حصار III ب و حصار III ج تقسيم مى‌شود.
آثار معمارى اين طبقه به‌طور محسوس توسعه‌يافته و بقاياى ساختمان بزرگى در اين طبقه مشاهده مى‌گردد. ساختمان سوخته، جالب‌ترين ساختمان در اين طبقه است که در لايهٔ III ب واقع شده است. اين ساختمان در اثر آتش‌سوزى مفهوم شده است و شامل يک حصار دفاعى بوده و يک دروازه ورودى با برج و باروهاى استحفاظى و دفاعى در آن قرار دارد. در اين واحد ساختمانى شش اتاق اصلى و چند اتاق فرعى و دروازه با حياط داخلى مشاهده مى‌گردد.
سفال خاکسترى تيره با نقوش داغدار تزئين شدهٔ سفال‌هاى مشخص اين دوره است. آثار و ادوات گلى و مهرهاى سطح از گل، مس و سنگ، ظروف سفالى از سنگ و مس به شکل حيوانات در اين دوره ساخته شده است. در اين طبقه همچنين آثار و ادوات فلزى به‌صورت اشياء و اسلحه مشاهده مى‌گردد. همين‌طور ظروف تزئين از سرب و نقره و طلا و سنگ مرمر نيز در ضمن حفارى اين طبقه مشاهده شده است.
روى هم رفته آثار باستانى مدفون شده در تپه حصار چه از نظر کيفيت و چه از نظر کميت داراى ارزش بسيارى است و به‌خوبى وضعيت مطلوب و مرفه ساکنان اين تپه را در آن زمان روشن مى‌سازد.


همچنین مشاهده کنید