شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

شناخت رهبران


   شناخت رهبران
على‌القاعده، رهبران در هر منطقه به‌صورت‌هاى مختلف قابل شناخت و استفاده هستند عده‌اى که استفاده از آنها بايد در اولويت ويژه‌اى باشد رهبران عقيدتى هستند. اين افراد به دلايل مختلف از جمله علم و اطلاعى که نسبت به‌ وضع منطقه و گذران اجتماعى و حتى تاريخى آن دارند مى‌توانند در روند ترويج به‌نحو مؤثرى مفيد باشند. لذا اولين گام در برنامه‌هاى ترويجى شناخت رهبران محلى و آگاه نمودن آنها نسبت به برنامه‌ها و امکانات موجود در اجراء اهداف آنان است.
در صورتى که اين رهبران نسبت به فعاليت‌ها و عملکردهاى مروج معتقد شوند و کارآئى فعاليت‌ها را باور نمايند مى‌توانند به‌نوبهٔ خود در آگاه‌سازى ديگران سهم به‌سزائى داشته باشند و خط ارتباطى لازم ميان مردم و مروج را برقرار و فعال کنند.
بايد توجه داشت که مطالعهٔ نقش رهبران در منطقه و استفاده از آنان فقط براى باز کردن راه نفوذ مروج در جامعه گسترش ايده‌هاى نو نيست و نبايد هم باشد بلکه از اين طريق عامل ترويج ايده‌هاى پيشرفت‌دهنده را بر اثر برخورد با رهبران و بر حسب ضوابط حاکم در فرهنگ مردم منطقه تعديل مى‌کند و ايده‌هاى مزبور را از طريق اين واسطه‌ها (رهبران) به‌نحوى به مردم ارائه مى‌دهد که هيچ‌گاه در آنان عوارضى از قبيل بيگانگى از خود و دور شدن از ارزش‌هاى اصيل معنوى پديد نيايد تا از اين طريق راه نفوذ و سلطهٔ فرهنگ بيگانه هميشه بسته بماند. بنابر اين مشاهده مى‌شود که رهبران نقشى دو جانبه دارند. از يک سو مانع تغييرات نابه‌هنجار در فرهنگ مردم منطقه (اعتقادى و توليدي) هستند و از سوى ديگر سعى در پيشرفت وضع زندگى و بهسازى محيط در آن محدوده مى‌کنند.
بديهى است تا مروج داراى روحيهٔ فوق‌الذکر نباشد و خود رنگ چنين نقش‌هائى را در بوم انديشه‌ٔ خود احساس نکند واگذارى امر ترويج و ارائهٔ مستقيم ايده‌هاى نو به او امرى ناصواب و غيرمعقول است چه نه اعتبارى براى مروج حاصل مى‌شود و نه مردم به آسانى تن به تغييرهاى ناخواسته مى‌دهند. ارائهٔ چنين وضعيتى حکايت از سياستى دارد که هرگز در جهت تغييرات مثبت در زمينهٔ افزايش توليد و بهبود روحيهٔ مردم نيست و وسايل پيشرفت جامعه را فراهم نمى‌آورد؛ آنچه مى‌سازد روستائى واخورده‌اى است که همه چيز هست غير از روستائى کشاورز و توليد‌کننده‌اى مؤثر در خودکفائى کشاورزى کشور. اين مسئله بعداً تا جائى پيش مى‌رود که مروج را اداره‌نشين و روستائى را شهرگرا، مهاجر و مصرف‌کننده مى‌کند که در نتيجه دولت براى تأمين نياز مردم شهر و روستا به واردات کلان متوسل مى‌شود. نتيجهٔ کلى چيزى نيست جز برآوردن خواست قدرتمندان و زورمداران بين‌المللى که ثروت يک مملکت را به يغما مى‌برند و وضعيتى پيش مى‌آورند که بر سفرهٔ روستائى توليدات کشاورزان کشورهائى دوست و دشمن ديده شود.
به هر حال، بايد از رهبران محلى نهايت استفاده را نمود و آنچه به‌وسيلهٔ دستگاه‌هاى اجرائى به‌عوامل ترويج ارائه مى‌شود نه براى رونق بازار ترويج بلکه براى خود مردم به‌منظور پوياتر کردن نظام توليدى به مردم ارائه گردد. تنها در اين صورت است که مى‌توان سرمايهٔ نهاده را با افزوده‌اى کلان همراه کرد و عملکرد توريج را رونق‌بخش و آبادساز ويرانه‌ها گردانيد.
از چنين ديدگاهى است که وجود مروج در منطقه شکل حقيقى و مردم پسند مى‌گيرد و وسعت پذيرش افزوده مى‌گردد تا نهايتاً در سطح مملکت نوآورى‌ها به نوباورى‌ها بدل شود و سينه به سينه نقل گردد تا پويائى فن توليد تحقق يابد و تأثير واقعى خود را به‌نفع مردم محروم و سخت‌کوش بروز دهد.


همچنین مشاهده کنید