پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

مفاهیم


پديدارشناسى (Phenomenology) اساس نظريهٔ مراجع - محورى را تشکيل مى‌‌دهد. پيروان پديدارشناسى از جمله هوسل (Hussell) و هايدگر (Heidegger) معتقدند گر چه جهان واقعى وجود دارد، ولى مستقيماً قابل شناخت و تجربه نيست و از طريق ادراکات بايد به وجود آن پى برد. ادراکات که ميدان پديدارى (Phenomenal-Field) يا جهان پديدارى را به‌وجود مى‌آورند، شناخت جهان پيرامون را براى فرد امکان‌پذير مى‌سازند. از جمله رهنمود‌هاى اساسى پديدارشناسى در مشاورهٔ مراجع - محوري، اين نظر است که جهان خارج هر چه باشد، آن بخش از آن که براى فرد درک مى‌شود، براى او واقعيت دارد. پيدا است که اين رهنمود در مشاوره تا چه اندازه بر لزوم تغيير ادراک فرد از موقعيت اشراف دارد و محور کار راجرز را تشکيل مى‌دهد (بارکلي، ۱۹۷۱ - Barclay).
در پديدارشناسى با تأکيد بر جهان پديداري، اعتقاد بر آن است که رفتار از ادراک حاصل مى‌شود. جهان پديدارى هر فرد، مختص خود اوست و متفاوت با ديگران مى‌باشد و فقط خود فرد آن را به‌طور کامل مى‌شناسد، و هيچ‌کسى با هيچ ابزارى نمى‌تواند به شناخت کامل آن - بدان‌ گونه که فرد آن را مى‌شناسد - توفيق يابد. بدين جهت، يک انسان موجودى بى‌همتا شمرده مى‌شود و با هر انسان ديگرى در جهان تفاوت دارد.
نظريهٔ مراجع - محورى بر اساس 'اينجا و اکنون' (Here and now) قرار دارد و در اين حوزه است که اگر - سپس (If-then) مطرح مى‌شود. بدين معنى که اگر در جلسهٔ مشاوره، احترام و توجه و درک توأم با همدلى بين مراجع و مشاور حاصل گردد، سپس تغييرات مطلوب و مقبول در مراجع به‌وقوع خواهد پيوست. راجرز نسبت به انسان نگرشى مثبت دارد و معتقد است انسان تمايل ذاتى به خود - شکوفائى (Self-actualization)، تحقق اهداف ارگانيسم و حفظ تماميت خود دارد. اين تمايل ذاتى موجب تلاش و فعاليت انسان مى‌گردد و از آن جمله باعث خود - رهبرى (Self-direction)، خود - نظمى (Self-regulation)، خود - مختارى (Autonomy)، تسلط بر نفس (Self-mamagement)، استقلال، مسؤوليت پذيري، و اجتماعى‌شدن انسان مى‌شود. تمامى اين ويژگى‌ها بيانگر توانائى و تمايل انسان به اداره کردن خويش است. اگر شرايط محيطى مملو از صفا و صميميت و پذيرش باشد، احساس ارزشمندى و دوستى و محبت در فرد به‌وجود خواهد آمد و به خويشتن‌نگرى مثبت خواهد انجاميد. در مقابل، اگر شرايط محيطى سرشار از خصومت و تنفر و طرد باشد، بدبينى و نفرت در فرد به‌وجود مى‌آيد و به خويشتن‌نگرى منفى منتهى مى‌گردد.
به نظر راجرز، انسان اصولاً موجودى اجتماعي، واقع‌بين، پيش‌رونده به سوى رشد و تکامل، هدف‌دار، و اعتماد‌پذير است و در صورتى که شرايط مناسب باشد، توانائى خود - شکوفائى دارد. انسان به توجه و احساس ارزشمندى به شدت نيازمند است و در صورت برآورده شدن اين نيازها، خشنودى و رضايت او حاصل خواهد آمد: انسان هم‌چنين موجودى آزاد و در عين حال مسؤول است، زيرا آزادى بدون مسؤوليت به هرج و مرج مى‌انجامد.
مشاورهٔ مراجع - محورى که بر اينجا و اکنون تأکيد دارد، مراجع را از احساس و رفتارش در زمان حال آگاه مى‌سازد و به او يارى مى‌‌دهد تا خودش براى تغيير احساس و رفتارش در جهت مطلوب و مقبول اقدام کند. در اين نظريه، سهم عمدهٔ تلاش و فعاليت بر عهدهٔ مراجع است و مشاور با ايجاد رابطهٔ صميمى و پذيرش مراجع، او را در خودشناسى و اتخاذ تصميمات مناسب يارى مى‌دهد. مشاور پيرو نظريهٔ مراجع - محورى به استفاده از ابزار و عوامل بيرونى براى تغيير علائم ناراحتى معتقد نيست، و در عوض بر عوامل درونى و تغيير احساسات مراجع تأکيد مى‌کند.


همچنین مشاهده کنید