پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

استا مرا زد


بازى‌هاى چهارمحال و بختيارى عبارتند از:آب نخور تو، آبجى گلبهار، آزادي، آهاى بره را دزديدن، استاد را مگير شاگرد را بگير، استا مرا زد، الختر، الخترو، الک دولک، الله‌داد، بابا شيطوني، بابا هيزم‌کش، بزن بزن، بکش ‌بکش، بنفشه، پرستن، پشتک‌بازي، تالون خراب، تپ‌چو، ترکه‌بازي، تقلا، توپى چوبي، تيراندازي، تير و کمان، تير و نشانه، جِجِه، جست و خيزک، جفت و خيزک، چاله‌چاله‌اي، چرخم چلنگ، چقه، چنگ و چاله، چوب‌بازي، چوب تل، چوب معده، چوپان داش، چوچلي، حلال و حرام، حمام حمام، حيدري، خاله رورو، خرس‌بازي، خرمنگل، خورجين، خونه خونه‌بازي، دُربازي، دُرنه آپاش، دست بده قليان بکش، دست روى سر، دو گوبه، دو هديه بيار، ديزبازي، سبزه ميدون، سرسرک‌بازي، سواربازي، سوارکارى و تيراندازي، سو گردم، شال‌بازي، سه خط، شير و پلنگ، عثمانکي، على‌داد، قايم قايمکي، قرت‌بازي، قصدقصدک، قلاغ پر، قلعه قلعه، قلندر، قيچى - نخودچي، قيقاج، کفش و چوب، کله بَرد، کوچوکوچو، کوکو برک، کيه کيه درمى‌زنه؟، گرگم به هوا، گره برفي، گشتم گشتم، گل از ما، گندم گندم، لال‌بازي، مرده لاش، مى‌کنه آيقيه، ملاملائي، موش و گربه، ميخ درنا، هفت سنگ، هل هله گرگ چمبري، يک پا يک پا، يوزپلنگ بازي، ....
  آزادى (شهرکرد)
دو نفر استاد انتخاب مى‌شوند و يارگيرى مى‌کنند. سپس به روش شير يا خط تعيين مى‌کنند که کدام دسته بايد گرگ شود. بازى با حملهٔ دستهٔ گرگ‌ها آغاز مى‌شود. آنها بايد سعى کنند افراد دستهٔ مقابل را بگيرند. هرگاه يکى از افراد دسته اسير شد، سايرين بايد به کمک او بشتابند و او را آزاد کنند. براى اين کار کافى است يکى از افراد دستهٔ برّه‌ها، دست خود را به يکى از افراد دستهٔ گرگ‌ها بزند. آن وقت شخص گرفتارشده آزاد مى‌شود. لازم به ياد‌آورى است که شخص گرفتار تنها در صورتى آزاد مى‌شود که فردى که دست خود را به گرگ مى‌زند بگويد: آزاد شده. آزاد کردن اسير کار دشوارى است زيرا حمله‌کننده خود نيز به‌خطر مى‌افتد و ممکن است گرفتار شود. بازى آن‌قدر ادامه پيدا مى‌کند تا افراد يک دسته همه اسير شوند، آن‌وقت جاها عوض مى‌شود.
  استا مرا زد
کاغذ را به قطعه‌هاى کوچک مى‌بُرند و براى هر بازيکن يکى از تکه‌هاى کاغذ را در نظر مى‌گيرند. فقط روى يکى از آنها مى‌نويسند 'اوستا' و باقى کاغذها سفيد مى‌ماند. کاغذها را درهم مى‌کنند و هرکس يکى از آنها را برمى‌دارد. هيچ‌کس نمى‌داند چه کسى استاد شده است و هرکس فکر مى‌کند ديگرى استاد شده است. استاد اصلى نبايد بگذارد کسى متوجه شود.
در زمانى‌که مطمئن است کسى متوجه او نيست به يکى از بازيکنان چشمک مى‌زند. آن بازيکن بايد کاغذ دست خود را زمين بى‌اندازد و بگويد: 'اوستا مرا زد' . بعد استاد به‌ترتيب با ديگر بازيکنان هم همين‌کار را مى‌کند. وقتى همه، کاغذهاى خود را زمين انداختند، نفر آخر بازنده مى‌شود و ديگر بازيکنان بر سر او مى‌ريزند و او را مى‌زنند. اگر استاد به کسى اشاره کند و او کاغذ خود را به زمين نيندازد، او هم سوخته است و کتک خواهد خورد. اگر در موقع اشارهٔ استاد يکى از بازيکنان متوجه او شود، مى‌گويد: 'اوستا را ديدم که دزدى مى‌کرد' و بقيه افراد مى‌پرسند: 'چطوري؟' و او نشانى مى‌دهد و مثلاً بگويد با چشم راست يا چپ. وقتى استاد شناخته شود، بازى تمام مى‌شود و دور ديگرى آغاز مى‌شود.
  الخترو (alaxtaru)
از هر گروه يک بازيکن به وسط مى‌آيد و يک پاى خود را بلند مى‌کند و با دست، پاچهٔ شلوار خود را مى‌گيرد. سپس هريک از دو بازيکن سعى مى‌کند با تنه زدن به بازيکن ديگر او را بى‌اندازد. هر بازيکنى که مجبور شود پاى خود را زمين بگذارد، مى‌سوزد و يک امتياز به دستهٔ مقابل تعلق مى‌گيرد. به‌ترتيب همهٔ بازيکنان دو گروه، دو به دو مسابقه مى‌دهند و امتيازها محاسبه مى‌شود. هر گروهى که امتياز بيشترى کسب کند، از گروه مقابل کولى مى‌گيرد.
  پشتک‌‌بازى
بازيکنان به دو گروه مساوى تقسيم مى‌شوند و با قرعه‌کشى گروه بازنده را مشخص مى‌کنند. افراد اين گروه همگى به‌صورت چمباتمه داخل ميدان مى‌نشينند و حالت دفاعى به‌خود مى‌گيرند. افراد بيرون دايره حالت تهاجمى به‌خود مى‌گيرند و با دست زدن به افراد داخل، حمله مى‌کنند. افراد داخل ميدان نيز با حرکت پا (جهش از عقب) به دفاع مى‌پردازند. اگر پاى آنها به پاى افراد خارج از ميدان برخورد کند، جاى دو گروه عوض مى‌شود. لازم است گفته شود که افراد داخل ميدان ضمن حرکت پا به عقب، حتماً بايد دست‌هاى آنها روى زمين باشد. در اين بازى برد و باخت مطرح نيست و هرچند بار که بازيکنان مايل باشند، بازى را تکرار مى‌کنند.
  تير و کمان
ابتدا در فاصلهٔ ۵-۱۰مترى خط شروع، نشانه‌اى مانند يک قوطى خالى يا پلاستيکى را در محلى بلند به ارتفاع ۱-۲ متر، روى زمين قرار مى‌دهند. سپس بازيکنان به دو گروه مساوى تقسيم مى‌شوند و در کنار خط تعيين شده به صف مى‌ايستند. آن‌گاه به نوبت با سنگ‌ريزه‌هائى که به‌عنوان تير با خود دارند و به کمک کمان، هدف را نشانه‌گيرى مى‌کنند. داور به ازاى هر سنگى که به هدف بخورد، يک امتياز براى آن بازيکن محسوب مى‌کند و در پايان گروهى که بيشترين امتياز را آورده باشد، برندهٔ بازى خواهد بود.
  حلال و حرام
ابتدا بازيکنان دو نفر را به‌عنوان استاد که سردار خوانده مى‌شود، انتخاب مى‌کنند. استادها ياران خود را جدا مى‌کنند و هر گروه در گوشه‌اى قرار مى‌گيرد. سپس استادها سنگ و چوب را برمى‌دارند و يکى را با آب دهان خيس مى‌کنند که به آن حرام مى‌گويند و ديگرى هم حلال خوانده مى‌شود. بعد، بچه‌ها را يکى يکى صدا مى‌کنند و از آنها دربارهٔ حلال و حرام سئوال مى‌کنند و حرام‌ها را در گوشه‌اى مى‌نشانند و حلال‌ها را در گوشه‌اى ديگر. پس از آن، کسانى را که حرام شده‌اند دو به‌دو مى‌کنند. چهار نفر دست و پاى آنها را مى‌گيرند و از زمين بلند مى‌کنند و سه مرتبه پشت آنها را به‌هم مى‌کوبند. در آخر استادها بين حلال‌ها و حرام‌ها آشتى برقرار مى‌کنند و بازى دوباره آغاز مى‌شود.
  خرکم
بازيکنان ابتدا به دو گروه مساوى تقسيم مى‌شوند و با قرعه‌کشى گروه غالب را تعيين مى‌کنند. گروه مغلوب خم مى‌شود و هر نفر با دست کمر نفر جلوئى خود را مى‌گيرد. آن‌گاه گروه غالب به‌ترتيب قوى بودن پرش خود را انجام مى‌دهد، زيرا اولى بايد از ستون بگذرد و روى کمر فرد اول ستون مستقر شود. نفر دوم روى کمر نفر دوم ستون و ... وقتى پرش‌ها انجام شد، نفر اول بايد فوراً از يک تا بيست بشمارد، اگر موفق شد، دوباره پرش را انجام مى‌دهند. اگر گروه غالب ضمن پرش و يا در حين شمارش، دچار خطا شود، موقعيت دو تيم عوض مى‌شود. در پايان چند دوره بازي، گروه برنده بايد، مسافتى را از گروه بازنده سوارى بگيرد.


همچنین مشاهده کنید