پيش از هر تنبيهى ضرورى است علت و يا علل رفتار ناصواب کودک را بشناسيم و بدانيم چه عواملى موجب بروز فلان رفتار شده است. شيوه تنبيه بايد بگونهاى باشد که ريشه آنها را خشک کند و گرنه هرگونه اقدامى در اين زمينه بىحساب و نامفيد خواهد بود. آرى ممکن است که طفل تنبيه شود و بطور موقت تا مدتى از فلان عمل بازداشته شود ولى چون ريشهها و عوامل آن همچنان وجود دارند رفتار ناصواب هم عود خواهد کرد.
آگاهى دادن
پيش از تنبيه بايد قطعى و روشن باشد که طفل نسبت به قبح عمل آگاهىهاى لازم را داشته و با اين حال بدان اقدام کرده است. ما اطمينان داريم که بخشى مهمى از رفتار ناصواب کودک بدانخاطر است که از قبح عملى خبردار نيست.
گمان والدين و مربيان در امر تنبيه کودک آن است که گمان دارند کودکان هم مثل خود آنها مىفهمند که فلان کار خوب و فلان کار بد است و آگاهانه تن به لغزش دادهاند. در حاليکه اگر نيکو تعمق شود در مىيابيم که آنها از اين امور کاملاً بىاطلاعند. براين اساس آگاهى دادن به حسن و قبح عمل از نخستين اقدامات پيش از تنبيه است.
تهديد از عقوبت امر
ممکن است طفلى بارها و بارها عملى را انجام داده از سوى شما عقوبتى براى او معين نشده است و حتى شما تهديدى هم نکردهايد که اگر بار ديگر چنين کند چنان خواهد ديد. در نتيجه او خود را در اقدام بعمل آزاد يافته است. اگر او تهديد شما را بشنود و بدان اعتنائى نکند مىتواند تنبيه شود.
توافق والدين
در اجراى تنبيه و عقوبت کودک بين والدين بايد توافق کامل برقرار باشد. نوع اين توافق در شرايط گوناگون فرق مىکند. گاهى توافق در اين است که پدر به قصد تنبيه کودک به پيش رود و مادر ضامن شود. زمانى توافق برعکس است. گاهى توافق بر اين است که فعلاً ما در يکى دو دقيقه خود را به کارى سرگرم کند تا طفل مثلاً ضربهاى را که مستحق آن است بخورد و ادب شود و...
در همه حال اين خطاست که پدر و مادر باهم درباره تنبيه کودک دعوا داشته باشند. اين يک به کودک ضربهاى وارد کند آن ديگرى با فحش و بد و بيراه عمل او را خطا بداند. در همه حال فراموش نکنيم که اگر طفل براى گريز از تنبيه به دامن مادر پناه برد پدر نبايد آن پناه و آن سد را بشکند و طفل را از دامان مادر بيرون بکشد و تنبيه کند. توافقها بايد از قبل صورت گيرند و موضعگيرىهاى متخالف نبايد کوشش و تلاش والدين و مربيان را خنثى کند.