جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

تلاش باستان شناسان و انسان شناسان در مورد تاریخ و زمان کشف آتش


   نتایج کشف آتش-اهمیت آتش
با کشف آتش گروه‌هاى انسانى در روى کره زمين گسترش بيشترى پيدا کردند، و از مناطق گرم مهاجرت کرده، و به‌سوى سرزمين‌هاى معتدل و سرد کوچ کردند. آتش انسان را در فرار از سرما و رهائى از اسارت محيط طبيعى يارى داد. روشنائى آتش در شب سلطهٔ انسان را بر مناطق بيشترى سبب شد و حيوانات وحشى و خشن را از اطراف او فرارى داد. آتش سبب پختن و هضم بهتر غذا شد. مدتى بعد انسان توانست او را از جائى به‌جاى ديگر منتقل کند و از تبعيت مطلق غرايز، يعنى عالم حيواني، خارج شود و به خودسازى و زايش فرهنگى بيشترى بپردازد.
اهميت آتش در زندگى انسان به اندازه‌اى است که حفظ و مهار آن جزء اصلى مقدسات و معتقدات انسان گرديد. حتى امروزه هم در بين بسيارى از مردم احترام به آتش رايج است و خاصيت‌هاى مختلفى از جمله پاک‌کنندگى براى او قائل مى‌شوند.
   تلاش باستان شناسان و انسان شناسان در مورد تاریخ و زمان کشف آتش
باستان‌شناسان و انسان‌شناسان موفق نشده‌اند تاريخ و زمان مشخصى را براى کشف، ايجاد و مهار آتش به‌دست آورند. مى‌گويند بدويان با به هم زدن سنگ چخماق به سنگ آهن يا پيريت (Pyrit)، و هماتيت (Haematite)، و از سائيدن دو تکه چوب، و يا به‌وسيله حرارت ناشى از فشردگى هوا درنى خيزران آتش را مى‌ساختند. اينکه چه وقت و کجا انسان موفق به توليد آتش شده، اگرچه زياد مورد توجه نباشد، ولى آنچه که بسيار اهميت دارد آن است که انسان براى نخستين بار در دوران زندگى خود مزهٔ خلاقيت و پديد‌آوردن را چشيده و در واقع چيزى را از نيستيى به هستى درآورده است. احساس آفرينندگى در انسان گامى بزرگ براى ساختن هرچه بيشتر و بهتر فرهنگ و زندگى او و سرآغاز يک يورش و قيام بزرگ برعليه عوامل طبيعى و قدرت نامتناهى آن است.
بدين‌سان ابزارسازى و دستيابى به آتش و مهار کردن آن جهان‌بينى انسان را افزايش داد و او را به مشاهده و تجربه در محيط زندگى خود وادار کرد. انسان توانست منابع غذائى حيوانى و گياهى پيرامون خود را بشناسد، و به‌طور کلى از چنگ حاکميت غرايز، که او را دنياى حيوانى نگهداشته بود، رها سازد.
   صنعت لاشه سنگساری
فرآيند فرهنگى مهم ديگرى که از اين تحولات نصيب انسان شد پيدايش سازمان‌هاى اجتماعى و ظهور روحيهٔ همکارى و تعاون است. شکار کردن حيوانات غول پيکر يا شکستن سنگ‌هاى درشت و يا مقابله با هجوم حيوانات از توان يک نفر ساخته نبود. روياروئى با خطرات همکارى و پيوستگى افراد را طلب مى‌کرد که حاصل آن پيدايش روحيه فرهنگى تعاون است. کشف بقاياى بيش از ده‌هزار ماموت در اروپا شاهد مهم پيدايش اين روحيه است، که جزء از طريق همکارى دسته جمعى و گروهى تحقق‌پذير نبوده است. کندن ميوهٔ درختان، شکار حيوانات، و روى‌هم رفته تأمين غذا جزء با استفاده از ابزار و وسايل مادى امکان‌پذير نبوده است، از اين‌رو انسان به‌سوى ابزارسازى و بهبود آن گام برداشته و با استفاده از لاشه سنگ و صاف و صيقل کردن آن ابزارى مفيدتر و کارآمدتر براى خود ساخته است.
باستان‌شناسان اين کار انسان را به صنعت لاشه سنگسازى توصيف کرده‌اند، آثار مربوط به لاشه سنگسازى در مناطقى مثل جنوب هندوستان، سوريه، فلسطين، سراسر آفريقا، اسپانيا، فرانسه و انگلستان به‌دست آمده است.
   انسانها در آخرین عصر یخبندان
در آخرين عصر يخبندان گروهى از انسا‌ن‌ها، که از اعقاب نوع نئاندر تال‌ها بوده‌اند، در اروپا استيلاء يافتند و فرهنگ آنها به نام منطقه‌اى که آثار آن کشف شده موسترين (Mousterian)، ناميده شد. آنها براى فرار از سرما به غارها پناه بردند. آثار زيادى از ابزار و وسايل آنها در غارها به‌دست آمده است. گفته مى‌شود که صنعت و فن آنها دنباله‌ٔ صنعت لاشه سنگ‌سازى پيشينيان بوده است. آنان مردمانى شکارچى بوده و گروهى به شکار ماموت و کرگدن مى‌پرداختند. آنها مردگان خود را دفن مى‌کردند.
دهها اسکلت نئاندرتال در فرانسه کشف شده که با مراسم خاصى دفن شده‌اند. آنها قبور مردگان خود را در کنار اجاق انتخاب مى‌کردند و همراه آنان ابزار و غذا دفن مى‌نمودند.
استيلاء نئاندرتال‌ها در قاره‌ٔ اروپا مقارن با پارينه سنگى ميانه است که با چهارمين يخبندان بزرگ و سرماى زياد همراه بوده است.
   صنایع پارینه سنگی برتر
با توسعهٔ خلاقيت‌هاى انسان ابزارسازى و استفاده از آن براى بهبود شرايط زيست رونق و رواج بيشترى مى‌يابد و انسان به ابزارسازى مى‌پردازد. باستان‌‌شناسان اين فرآورده را صنايع پارينه سنگى برتر ناميده‌اند. آنها از عاج ابزار مى‌ساختند و توانستند تير وکمان و خدنگ انداز را اختراع کنند و در شکار مهارت بيشترى به‌دست آوردند. اختراع اين قبيل ابزار، و مهارت در به‌کارگيرى آنها نشانه‌اى از رشد، توسعه سطح دانش و آگاهى‌هاى انسان دوره جمع‌آورى خوراک بوده است، که طبيعتاً راه او را به سوى دستيابى به يک مرحله نوين انقلابى هموار ساخته است. گفته مى‌شود که دوره پارينه سنگى با ظهور انسان انديشمند نزديکى داشته است.
   خلاقیتهای انسان عصر پارینه سنگی
انسان عصر پارينه سنگي، علاوه بر کارى برروى ابزار و تکامل بخشيدن آن، به خلاقيت‌هاى هنرى نيز دست زده است. تصاويرى که در غارها از حيوانات ترسيم شده از نظر انسان‌شناسى اهميت دارد. تعدادى از تصاوير حيواناتى هستند که تيرى به آنها اصابت کرده، برخى ديگر آبستن به‌نظر مى‌رسند. آنها همچنين از گل رس مجسمه حيوانات را مى‌ساختند و برروى سنگ يا عاج اشکالى رسم مى‌کردند. روى‌هم رفته مطالعه تصاير به جاى مانده از عصر پارينه سنگى نفوذ سحر و جادو را در زندگى و فرهنگ آنان نشان مى‌دهد.
خلاصه آنکه آثار مکشوفهٔ پارينه سنگى در مناطق مختلف قاره اروپا نشان مى‌دهد که همه فرهنگ‌ها يک زمان و با مشخصات واحد به‌وجود نيامده‌اند و هرکدام برحسب شرايط طبيعى و امکاناتى که در پيرامون آنها وجود داشته نوع و شيوه زندگى خود را انتخاب نموده‌اند. به اين ترتيب، با متفاوت بودن روش زندگي، فرهنگ و سنت‌هاى متفاوتى نيز داشته‌اند.
آثار کشف شده در مناطق مختلف چون بيان‌کننده نوعى فرهنگ در هر منطقه مى‌باشد، از اين‌رو به نام همان ناحيه معروف شده و اصطلاح علمى بين‌‌المللى پيدا کرده است. بنابراين وقتى آثارى از فرهنگ و تمدن مردمى از سرزمين‌هاى ديگر کشف شود که خصوصيات آن با مثلاً موسترى در فرانسه شباهت داشته باشد به جاى قراردادن واژه جديد براى معرفى آن گفته مى‌شود که در عصر موسترين قرار دارد.


همچنین مشاهده کنید