پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا

علل فرهنگی


  سنگينى برنامه
برنامه درسى وقتى سنگين باشد ممکن است کودک از آن مأيوس شده و احساس کند در آن موفق نيست. در نتيجه يکباره از کار و کوشش دست بکشد.
  سادگى برنامه
عکس برنامه فوق هم ممکن است عامل تنبلى باشد. درس‌ها وقتى بسيار آسان و کودکان باهوش و پراستعداد باشند ممکن است آن را ناچيز و بى‌اهميت شمارند و هرگز در آن راه گامى برندارند. در نتيجه روزى متوجه شوند که در درس عقب افتاده و تنبلى در آنان تثبيت شده است.
  عقب‌ماندگى‌هاى مکرر
طفلى که بهرعلت دچار عقب‌ماندگى‌هاى مکرر است ممکن است به ناچار از تنبلى سردرآورد. زيرا او از درس و کار و تلاش مأيوس شده و نمى‌تواند پيروزى چشمگيرى در درس داشته باشد. درس‌هاى معلم را نمى‌فهمد و يکسره آن را رها مى‌کند.
  تغيير معلم
تغيير معلم و گاهى تعويض مدرسه مخصوصاً در سال‌هاى اوليه تحصيلى بر کودکان اثراتى منفى برجاى مى‌گذارد. زيرا شاگرد تا بخواهد به شيوه‌اى انس بگيرد. و با معلمى خود را همساز کند زمان مى‌برد و در اين مدت او کار طبيعى و عادى خود را ممکن است رها کند. بدان نيت: بگذار ببينم که چه خواهد شد.
  روش کار معلم
گاهى تنبلى بعلت روش کار معلم است بدين معنى که از کودکان تکليف و وظيفه نمى‌خواهد سعى دارد آنها را بخود واگذارد. در نتيجه کودکان آن را براى خود غنيمتى بحساب آورده و فرصت را براى بيکارى و تن‌پرورى مغتنم مى‌شمارند. و ضمناً هم ممکن است ناديده گرفتن معلم و جنبه‌هاى عاطفى معلم موجب سوءاستفاده‌ها شود.
  احساس پوچى برنامه
در برخى از موارد کودکان ممکن است در مرحله‌اى باشند که درس و ارزش و محتواى آن براى بچه جا نيفتاده باشد و درس را چيزى پوچ و بى‌ارزش بدانند در نتيجه آنچنان که لازمه کار و تلاششان است به درس توجه نکنند و يا راه بيکارى و تن‌پرورى در پيش گيرند.
  عدم عاقبت‌انديشى
کودکانى داريم که بازى گوشند و بدنبال منافع و لذات آنى هستند نه لذات بادوام و ريشه‌دار. بدين‌نظر بدون اينکه درباره عاقبت کار و زندگى خود وفرجام کار کلاسى باشند سرگرم بازى و تفريح شده و از خواندن درس خوددارى مى‌کنند.
  ضعف در باور
ممکن است شاگرد معلم، مدرسه و درس را قبول نکرده، به آن ايمان و باورى نداشته باشد. اين امر گاهى ممکن است به علت اشتباهى باشد که معلم در زندگى معلمى خود مرتکب شده و در کودک اثرى منفى بر جاى گذارده است. او در حقيقت با تنبلى خود نوعى موضع منفى در برابر معلم و يا ديگر دست‌اندرکاران اتخاذ کرده است.
  تغيير فکر
اين امر براى کودکانى که در سنين مدارس راهنمائى و دبيرستان هستند بيشتر صادق است. مسأله اين است که برخى از کودکان ممکن است تن به تنبلى دهند بدان‌خاطر که تغيير ديد و فکرى براى کودک پديد آمده است او گمان دارد که اگر درس نياموخته بود براى او بهتر بود زيرا آزادى بيشترى داشت و يا در فلان شغل موفق مى‌شد و اين‌امر باعث مى‌شود که در کار و برنامه خود سهل‌انگار شود.
  بى‌رغبتى به رشته
در مواردى او تنبل است بدان‌خاطر که در رشته مورد علاقه‌اش کار نمى‌کند. مثلاً مى‌خواسته در رشته تجربى باشد بناچار در رشته رياضى ثبت‌نام شده است و... اين بى‌رغبتى سبب مى‌شود که نخواهد و يا نتواند در آن مسير کار و تلاش کند.


همچنین مشاهده کنید