سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

کیفیات بازی


بين فرضيه‌هاى گوناگونى که دربارهٔ بازى پرداخته شده در يک مورد هماهنگى گسترده‌اى وجود دارد و آن اين است که نخستين مشخصه‌اى که باعث تمايز بازى از ديگر حوزه‌هاى زندگى اجتماعى مى‌شود سرشت 'غيرجدي' بودن آن است. بقيهٔ زندگى از وظايف و تعهدات جدى (کار، حفظ سطح مطلوب زندگى و غيره) تشکيل مى‌گردد. اعضاء جامعه‌اى مفروض در اين تفاهم اجتماعى مشارکت دارند که بايد تعيين کنند چه چيزى جدى و چه چيزى غير جدى است و بدين ترتيب کودک خردسالى که در چنين جامعه‌اى زندگى مى‌کند اندک‌اندک در مى‌يابد که چه موقع فعاليتى کار به‌شمار مى‌آيد و چه وقت کار محسوب نمى‌شود. کى آن فعاليت ضرورى يا اجبارى است و چه موقع بازى يا غير بازى است. از اين ويژگى اوليهٔ غير جدى بودن يا به تعبير هوئيزينگا از اين ويژگى مجزا بودن، ويژگى‌هاى ديگرى سرچشمه مى‌گيرد که شامل موارد زير است:
- بازى آزادانه انجام مى‌گيرد، اجبارى نيست و بنابراين بازى اجبارى در بهترين شرايط سايه‌اى کمرنگ يا نوعى شبيه‌سازى بازى است. از اين نظر، به‌طور حتم بازى‌هاى دبستانى بازى نيست مگر آنکه آنقدر لذت بخش باشد که احساس اجبارى بودن آنها از بين برود (اى کاش چنين مى‌بود!).
- بازى محدود به خود است، همه چيز در خودش مستتر است و خود هدف به‌شمار مى‌آيد. از آنجا که بازى جدى نيست، بنابراين ابزارى براى دستيابى به هدف نيست، ما آن را به سبب پاداشى که در درون خودِ بازى نهفته است انجام مى‌دهيم. چيزى که مدِنظر است فرايند بازى کردن است نه فراورده‌ٔ نهائى آن. در واقع در بازى ابزارهاى بازى و برآمد بازى از همديگر جدائى‌ناپذير است. از اين بابت بازى تحت عنوان فرصتى که کاملاً ضايع مى‌شود، توصيف شده است، چرا که نتايج آن از مرزهاى آنى فراتر نمى‌رود. کى‌لوا (Caillois) جامعه‌شناس فرانسوى (۱۹۶۱) بر روى اين ويژگى بيشتر کار کرده تا بتواند تاس‌بازى را نيز در محدودهٔ بازى جاى دهد. با توجه به اينکه اگر شخص تاس‌باز خوش اقبال باشد ممکن است نتايج اين عمل تا فراسوى بازى پيش رود (بايد بپذيريم که در دنيائى زندگى مى‌کنيم که برندگان يک ميليون پوندى هم وجود دارند). او پيشنهاد کرده است که به‌جاى واژهٔ 'محدود به خود' از اصطلاح 'غيرتوليدي' استفاده شود. بنابراين تاس‌بازى (مانند هر نوع بازى ديگر) صرفاً نوعى مبادلهٔ بين بازى‌کنندگان است - يعنى هيچ سرمايه‌اى (پولي) توليد نمى‌شود و فقط توزيع آن تغيير مى‌يابد.
- بازى منظم، يا تحت انقياد قانون است - ويژگى ديگرى که تأکيد بر جدائى آن از ديگر جنبه‌هاى زندگى دارد و گرايش آن براى گزينش و به‌کارگيرى قوانين مخصوص به خودش را نشان مى‌دهد. اين قوانين ممکن است در ورزش‌ها شکل بسيار رسمى به خود بگيرد و حتى از قوانين کشورى خشک‌تر شود و با شدت بيشترى اعمال گردد. غالباً از بازيکنان غيرحرفه‌اى خواسته مى‌شود که براى مدت مشغول بازى نشوند و به محدوديت‌هاى تن خويش توجه داشته باشند، درست برخلاف کارگزاران صنعتى که در دنياى واقعى کار قوانينى وضع کرده‌اند که اگر کارگرى کمتر از حدّ معين کار کند اخراج مى‌شود! در عمل، قوانين کشورى ممکن است حتى بر قوانين بازى نيز اثر بگذارد همان‌گونه که اخيراً نمونه‌هائى از آن ديده شده است. با همه، عدم دخالت نسبى قانون در امر بازى و خشم فراوانى که در مواقع وضع چنين قوانينى از طرف دستگاه‌هاى ارتباط جمعى ابراز مى‌گردد براى نمونه در سال ۱۹۸۷ زد و خورد بازيکنان کلاسگو رنجرز (ورزش فوتبال)، فقط باعث افزايش قدرت و درک قوانين بازى مى‌گردد. حتى در بازى‌هاى خيلى غير رسمى مانند بازى‌هاى کودکان - قوانين بازى از اهميت ويژه‌اى برخوردار است. کسى که با تقلب به عمد قوانين بازى را زير پا مى‌گذارد با اکراه تحمل مى‌شود، ولى کسى که در کل قوانين بازى را قبول ندارد از حد تحمل بازيکنان خارج است! هوئيزينگا بر اين باور بود که قبول اختيارىِ چارچوب قوانين بازي، به بازى ابعاد اخلاقى مى‌بخشد.


همچنین مشاهده کنید