جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

بازی ابزاری برای ایجاد انگیزه


براى توجيه و توضيح بازى از ديد عملکردي، يعنى کارى که افراد و يا جامعه وراى تجربهٔ آنى بازى کردن انجام مى‌دهد، فرضيه‌هاى زيادى پرداخته شده است. بازى از لحاظ برآمدهايش، هدف‌هاى درازمدت و نتايج آن مورد تجزيه و تحليل قرار مى‌گيرد. اين توضيحات به سه دستهٔ عمده تقسيم مى‌گردد: زيستي، روان‌شناختى و اجتماعي. گرايش رويکردهاى زيستى و روان‌شناختى بر تأثير تجربهٔ بازى بر افراد تأکيد دارد و غالباً بر بازى کودکان متمرکز است، حال آنکه در رويکردهاى جامعه‌شناختى نقش بازى از لحاظ سهمى که در فرهنگ و ايجاد نظم اجتماعى بر عهده دارد بررسى مى‌گردد.
  بازى عاملى آموزشى و پرورشى
در فرضيه‌هاى آغازين، بازى امرى طبيعى محسوب مى‌شد، غريزه‌اى که در نهاد کودکان به وديعه گذاشته شده است و چنانچه فرصت شکوفائى يابد به تکامل مهارت‌ها و يادگيرى منجر مى‌گردد. همسانى‌هائى بين بازى‌هاى جانوران و کودکان مشاهده گرديد، انگارش کودکستان (Kinder - garten) (باغ کودکان) يعنى جائى‌که اگر کودکان به حال خود رها شوند تا آزادانه به نوع بازى‌هاى مورد علاقهٔ خود بپردازند، به‌طور طبيعى رشد خواهند کرد، يکى از نتايج گريزناپذير اين انگارش بود. در اين اواخر روش آموزشي، مبتنى بر بازي، موضوع بحث و انتقادهاى آموزشى بوده است. طرفداران اين نظريه به منافع آن در خودجوشي، آفرينش، و انگيزه‌اى اشاره مى‌کنند که در کودکانى ممکن است به‌وجود آيد که به آنها اجازه داده شود براى فراگيرى رويکردى کاوشى و مبتنى بر حل مسأله در پيش گيرند. پياژه روان‌شناس سوئيسى در روند متفاوتى نقش بازى (به‌ويژه بازى‌هاى قانونمند) رادر پيدائى معيارها و داورى‌هاى اخلاقى بررسى کرد در حالى‌که تحقيقات خود را با تأکيد بر کودکان انجام داد. آشکار است که در اينجا مفهوم عملکرد پرورشى بازى در نظر است يعنى کودکان در حين بازى فرا مى‌گيرند که بپذيرند براى انجام بازى‌هائى مانند مهره‌بازى (که يکى از موضوعات کنونى اين بررسى است) نياز به قانون دارند تا بتوانند با اين بازى خو بگيرند، با آنها کار کنند و اين انگارش‌ها را به ديگر فعاليت‌هاى زندگى گسترش دهند.
  بازى ابزارى براى ايجاد انگيزه
اليس در اصل ديدگاهى را که با توجيه آموزشى بازى بسيار نزديک است عنوان کرد و متضمن اين انگارش است که بازى نشان‌دهندهٔ نياز آدمى به انگيزش است. بنابراين ديدگاه، آرامش روانى وابسته به آن است که انسان بتواند به‌طور دوره‌اى برانگيخته شود و اينکه اين رفتار انگيزه‌جوئى به‌طور عمده در محدودهٔ بازى امکان‌پذير است. انگارش سطح بهينهٔ رفتار حائز اهميّت است. از اين روى که انجام آن مستلزم يافتن سطحى بين دلتنگى و برانگيختگى بيش از اندازه است. اين رويکرد نکات مشترک فراوانى با پندارهائى دارد که سيکزنت ميهالى (Csikzentmihalyi) و الياس و دانينگ بيان داشته‌اند. آنان به همين‌ ترتيب عقيده دارند که بازى توان ايجاد رضايت روانى دارد و اينکه اين رضايت در سطح بين دلتنگى ناشى از نداشتن انگيزه و نگرانى ناشى از خواسته‌هاى بيش از حد چالش برانگيز يا آشفتگى و هيجان بيش از حد ناشى از برانگيختگى فراتر از معمول قرار دارد (که حالت اخير براى ترتيب‌دهندگان کنسرت‌هاى موسيقى پاپ و قبلاً براى هواداران فوتبال در انگلستان آشنا است) اين رويکرد افزون بر کودکان، بزرگسالان را نيز در بر مى‌گيرد و پيوستگى‌هائى با اين باور دارد که بازى خودانگيخته است. با اين همه در متن‌هاى ياد شده احساس شديدى وجود دارد دال بر اينکه بازى صرفاً خود محدودکننده نيست، بلکه مفاهيم انتفاعى مهمّى که تا وراى خود تجربهٔ بازى و درون زندگى اجتماعى گسترش مى‌يابد.
  بازى ابزار اجتماعى شدن
بسيارى از جامعه‌شناسان و انسان‌شناسان مشابهت‌هائى بين انواع رفتار مرتبط با بازى که در جامعهٔ ويژه‌اى ديده مى‌شود و ارزش‌هاى فرهنگى غالب در آن جامعه، مشاهده مى‌کنند. معمولاً در عمل 'رفتار بازي' به‌عنوان شايع‌ترين انواع مسابقات و بازى‌هاى مرسوم در جامعه تفسير مى‌گردد. به همين دليل ساختارها و انجام اين بازى‌ها به‌عنوان شواهدى مؤيد اين انديشه بررسى مى‌گردد که اين‌گونه بازى‌ها به اجتماعى شدن کودکان و آشنائى آنان با ارزش‌ها، وظايف، رسوم، باورها، و روش‌هاى متداول جامعه يارى مى‌رساند. ساز و کارهائى که در اين فرايند به‌کار گرفته مى‌شود فراوان و پيچيده است و مشتمل است بر همبستگى‌هاى بين کودکان و والدين، شيوه‌هاى پرورش کودکان، ساختار بازى‌ها، و شيوهٔ رفتار نسبت به اعمال قدرت. براى نمونه جى‌اچ‌ميد (G.H.Mead) براى بازى‌ها و مسابقات در امر کمک به کودکان براى درک 'انبساط کلى شخص ديگر' اهميّت زيادى قايل است. اين موضوع به مفهوم عبور از ديدگاه فردگرايانهٔ خود شخص و ديگران (که ويژهٔ کودکان است)، به‌سوى تعميم دادن نقش‌هائى است که افراد در جامعه برعهده دارند، بدون اينکه الزاماً آنها را به اشخاص خاصى نسبت دهند. استنباط بازى يا جامعه‌اى که در آن نقش‌هائى انتزاعى وجود دارد که کسى که بداند چگونه بازى کند مى‌تواند ايفاء آن نقش‌ها را بر عهده گيرد، انگارشى دشوار است که درک آن فقط از راه تجربه امکان‌پذير است.
رابرتز و ساتن اسميت (Roberts and Sutton - Smith) (۱۹۶۲) استدلال مى‌کنند که بازى‌ها (مسابقات) داراى وظايف دوگانهٔ زير هستند:
تنش‌زدائى بين کودکان و والدينشان که به ناچار فرزندانشان را با انظباط آشنا مى‌سازند تا به‌تدريج وارد دنياى بزرگسالان گردند.
فرهنگ پيوستگى بازى‌ها در حين اجراء اين بازى‌ها، زيرا اين فعاليت‌ها از پذيرش رفتار قانونمند برخوردار است و نمونهٔ ارزش‌هائى است که جامعه آنها را مهم به‌شمار مى‌آورد.
بنابراين به‌عنوان نمونه بازى‌هاى مربوط به مهارت‌هاى جسمى (که مستلزم درگيرى فعال جسمى در رقابت با ديگران است)، به کودکان يارى مى‌رساند تا نگرانى تجربه‌ اندوزى در محيطى را که دمکراسى و منطقى بودن بر نيروى والدين چيرگى دارد کاهش دهد. هم‌زمان، اين بازى‌ها با ويژگى‌هائى چون تساوي، بازى منصفانه، مهارت و تجربه‌اندوزى به اجتماعى شدن کودکان و کسب کيفيات مطلوب يارى مى‌رساند.
بازى‌هاى شانسى (مانند بينگو که مستلزم قبول سرنوشت و اقبال غير فعال است) با نظارت آمرانهٔ والدين و تأکيد بسيار بر اينکه کودکان از همان اوايل زندگى قبول مسؤوليت نمايند ارتباط دارد. در اينجا، بازى ابزارى براى رهائى از بار مسئوليت فراهم مى‌آورد و در عين حال اين باور را تقويت مى‌کند که محدود کردن زندگى شخص در دست سرنوشت يا 'خدايان' نهاده شده است. زارچر و ميداو (Zurcher and Meadow) (۱۹۷۱) پا را از اين هم فراتر نهادند و دامنهٔ موضوع را گسترش بيشترى دادند. به باور آنان 'ورزش ملي' هر کشور کليدهاى مهمى در مورد نظام مرکزى ارزش‌هاى آن جامعه به‌دست مى‌دهد. بنابراين، گاوبازى که بازى ملى مکزيکى‌ها است، با حالت سلطه‌گرى و روابط پدرسالارى در خانواده‌هاى مکزيکى و پذيرش حکومتى اقتدارگرا بستگى دارد.
سرشت و ساختار اين ورزش به‌عنوان ابزارى براى کاهش تنش در خانواده‌ها به‌کار مى‌رود در حالى‌که اعتقاد به جامعه‌اى مبتنى بر سلسله مراتب سرسختانه را نيز تقويت مى‌نمايد. اين توضيح، مفاهيم به‌شدت نمادينى به گاوبازى و گاوبازان - گاو، ماتادورها، (مسئول کشتن گاو)، پيکادورها، سرپرست مسابقه (Corrida) و حضار مى‌بخشد. در آمريکا بيس‌بال به طريقى مشابه، نشان‌دهندهٔ ارزش‌هاى مقامى و کيفيتّى خانواده‌هاى انگليسى - آمريکائى است و اعتقاد به جامعه‌اى قانونمند، دموکراتيک و طرفدار تساوى حقوق را تقويت مى‌کند. در اينجا نيز پارک (زمين) بيس‌بال و شرکت‌کنندگان در بازى به شيوه‌اى به‌شدت نمادين توصيف شده‌اند.
اين‌گونه تعبيرات بازى با گرايش‌هاى جامعه‌شناختى از جهت وجوب علت بر معلول مورد انتقاد قرار گرفته است. چنين مى‌نمايد که اشخاص در مورد گزينش بازى مورد علاقهٔ خويش حق اختيار اندکى دارند. آنها از طريق فشارها و نيروهاى روانى و اجتماعى به‌سوى بازى کشيده مى‌شوند که به مفهوم درجاتى از رفتار کليشه‌اى و تعميم است. با وجود اين، اينها نمونه‌هائى از سنت نيرومندى است که مى‌کوشد پديدهٔ بازى را با اصطلاعات اجتماعى عملکردى توصيف کند.


همچنین مشاهده کنید