جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

دیگر عوامل


برخى از کودکان عقب‌ماندگى درسى دارند بدان‌خاطر که از نظر ذهنى وضع متعادلى ندارند. هوششان کم است و يا حافظه و دقت کافى را براى رشد و پيشرفت ندارند و يا در مشاعر آنها اختلال است. البته ضرورى است در اين زمينه بحث مستقلى ارائه گردد. امٌا آنچه در اين بحث با رعايت اختصار قابل ذکرند بدينقرارند:
  ضعف هوشى
برخى از کودکان ذاتاً کندذهن و با درجه هوشى پائينى بدنيا مى‌آيند. اين امر از جهتى مى‌تواند به وراثت مربوط باشد و از جهتى ديگر به شرايط محيط رحمي. در هر دوصورت نتيجه اين است که چنين کودکان وضع و شرايط عادى ندارند و نمى‌توانند همپاى ديگر دانش‌آموزان از نظر درسى به پيش روند. تحقيقات برت نشان داده است که درجه هوش در پيشرفت يا عقب‌ماندگى درسى اثر مهم دارد. مثلاً درجه ارتباط هوش با املاء ۵۲% با درس حساب ۵۵% با قرائت و خواندن %۵۴ با درس انشاء ۶۳% با کادرستى ۱۵% و با درس خط و نگارش داراى ضريب همبستگى ۲۱%.
  افت هوشى
گاهى طفلى از نظر هوشى در حين تولد وضع عادى دارد ولى بعدها بعلل و شرايطى از جمله بيمارى‌هاى شديد مخصوصاً در سه سال اول زندگى دچار صدمه مى‌گردد. ابتلاى کودک به برخى از بيمارى‌ها مثل يرقان موجب افت هوشى مى‌شوند و اين امر در عقب‌ماندگيشان تأثير مى‌گذارد. در عقب‌ماندگى هوشى سن عقلى از سن تقويمى کمتر است و اين خود عامل افت درسى است.
  کمى استعداد
همه کودکان در همه دروس استعداد واحدى ندارند. برخى در رياضيات، گروهى در ادبيات، و عده‌اى هم در هنر و يا رشته‌هاى ديگر استعدادى درخشان دارند و در ديگر زمينه‌ها دچار ضعفند. اين امر که از جهتى داراى ريشه ارثى و فطرى و از جهت ديگر مربوط به رغبت‌ها و محرک‌هاست امرى است که آثار آن قابل رؤيت است. براين اساس نبايد توقع داشت که همه کودکان يکسان به پيش روند.
اصولاً استعداد نوعى زمينه و ذخيره در افراد است که بصورت مادرزادى در افراد وجود دارد و دراثر تربيت پرورده و شکوفا مى‌گردد. ممکن است برخى استعداد در زمينه خاصى را واجد نباشند و يا در آن زمينه ضعيف باشند و نتوانند پيشرفت کنند.
  ضعف ذهنى
برخى از کودکان استعداد و شرايط لازم را در زمينه‌اى دارند ولى بعلت ضعف ذهن و يا ناتوانى در پاره‌اى از استعدادهاى ذهنى چون حافظه، دقت، و ... نتوانند همگان با ديگران به پيش روند. البته براى جبران و اصلاح آن تدابير خاصى بايد موردتوجه و عمل قرار گيرد که در موقع خود از آن بحث بميان خواهدآمد، و از جمله آن تدابير تمرين بسيار است و فارغ داشتن ذهن از عوامل گرفتارکننده.
  نارسائى در مشاعر
برخى از کودکان و حتى بزرگتران دچار نوعى گيجي، منگى و تيرگى شعور هستند مسائل را ديرتر از ديگران مى‌فهمند. سرعت انتقالشان ضعيف است. طورى که نمى‌توانند در همان ساعتى که معلم مطلبى را بيان مى‌دارد آنها از آن سر در آورند و آن را بفهمند.
اين حالت بخاطر وجود علل و انگيزه‌هائى است که از جمله: بيمارى‌هاى عفونى حاد مخصوصاً در دوران خردسالي، صرع بهمه اشکالش، ضربه وارده بر جمجمه، گرفتارى به حالت‌هاى هيجانى بسيار سخت و دشوار و...
  ديگر عوامل
از ديگر عواملى که در اين قسمت قابل ذکرند:
- عادت به سطحى خوانى و عدم رعايت دقت در دروس و سرسرى گرفتن مطالب.
- راکد ماندن روح کنجکاوى و استعداد در فرد بعلت تحقيرها، سرزنش‌ها، تحميل‌ها و...
- خستگى‌هاى ذهنى مداوم ناشى از حفظ بسيار مطالب و مطالعات فوق‌العاده.
- اشتغال ذهنى بسيار بخاطر وجود درگيرى‌ها در محيط زندگى داخلى و خانوادگي.


همچنین مشاهده کنید