پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

تبدیل الگوهای کاری سلول‌های زندهٔ گیاهان به نت موسیقی


از زمان‌هاى بسيار قديم، پزشکان به اين حقيقت آشنا بودند که صداى موسيقى در شفاى پاره‌اى امراض به‌خصوص بيمارى‌هاى روانى اعجاز مى‌کند. رشد گياهان را سرعت مى‌بخشد و در حيوانات و انسان‌هائى که در معرض انواع صداها قرار مى‌گيرند و تغييرات و تحولات کاملاً محسوسى پديد مى‌آورد و اينک براساس دانش جديد، همهٔ اين پديده‌ها نشانگر آن است که امواج صدا حامل نوعى انرژى هستند که عميقاً بر روى سلول‌ها اثر مثبت يا منفي، باقى مى‌گذارند. در مصر قديم، صدا به‌عنوان يکى از ابزارهاى اصلى براى درمان پاره‌اى بيمارى‌هاى به‌کار مى‌رفت. يونانيان، ايرانيان، هندى‌ها، سرخ‌پوستان آمريکا و بسيارى از قبايل بدوى از اين سيستم معالجه سود مى‌گرفتند. فيثاغورث حکيم يوناني، در آموزش‌هاى خود، از صدا به‌عنوان يک نيروى خلاق نام مى‌برد که ارتعاشات آن هم جنبهٔ مادى و فيزيکى و هم اثرات معنوى دارد. او مدعى بود که اين علم را در انجمن‌هاى سرى مصر فرا گرفته است. بنابراين مقدمه، اگر در مصر قديم به خواص و آثار مرتبط بر صدا تا اين حد آشنائى داشتند کاملاً منطقى به‌نظر مى‌رسد که جنبه‌هاى آکوستيک معمارى (بخشى از علم فيزيک که به مطالعهٔ اصوات و امواج صوتى مى‌پردازد، امکانات يک مکان از نظر پخش امواج صوتى را آکوستيک مى‌گويند.) را در ساختمان هرم رعايت کرده باشند و حقايق مشهود نيز اين گمان را تأييد مى‌نمايد.
در تمدن و فرهنگ ملل قديم به‌خصوص در افسانه‌هاى ملت چين، مکرر از نوعى 'نداسنگ' ياد مى‌شود. اين سنگ‌ها از نوع يشم بوده و به هنگام برخورد دو قطعه از آنها، آوائى خوش شبيه به آهنگ موسيقى شنيده مى‌شود. چينى‌ها اين طنين را صدائى آسمانى و نداى بزرگ طبيعت مى‌ناميدند. همچنانکه صوفيان، لفظ 'هو' را که به معناى حق يا 'الله' به‌کار مى‌برند، کلمه‌اى پرطنين و مقدس مى‌شمارند.
يکى از جالب‌ترين تجربيات در مورد تأييد صدا به‌وسيلهٔ خانم 'دوروتى رتالاک' همسر يک موسيقيدان به عمل آمده است. وى به اتفاق 'فرانسيس برومن' استاد رشتهٔ زيست‌شناسى دانشگاه آمريکا، چند نمونه گياه را براى انجام مطالعات خود انتخاب کردند. يک نمونه از گياهان در مقابل بلندگوئى که صدا تند موسيقى 'راک' از آن پخش مى‌شد و نمونه‌هاى مشابه ديگر در مقابل موسيقى ملايم کلاسيک قرار داده شد و غرض اين بود که رشد آن گياهان، با نمونه‌هاى مشابهى که در فضاى ساکت نگاهدارى مى‌شد مقايسه شود. نتيجهٔ آزمايش نشان داد که گياهان دستهٔ اول سعى داشتند تا آنجا که ممکن است خود را از منبع صدا دور کنند تا آنجا که زاويهٔ انجراف و خمش گياه تا ۸۰ درجه رسيد، ساقه‌ها باريک و شکننده شد و چندى بعد بعضى از آنها به کلى خشکيد. در حالى‌که در گياهان دستهٔ دوم عکس اين حالت مشاهده شد، ساقه‌ها خود را به بلندگو نزديک ساخته و به دور آن پيچيدند ريشه‌ها قوت گرفت، شکوفه‌ها زودتر از موعد شکفتند و گياه درشت و استوار گرديد.
بعدها 'دکتر ديل کوچمن' استاد علوم باغبانى و گياه‌شناسى ايستگاه کشاورزى تجربي، تجربيات خانم 'دوروتى رتالاک' را با نمونه‌ها و امکانات بيشترى که در اختيار داشت دنبال نمود و نتايج خود را به قرار زير بيان نمود:
۱. در صورتى‌که گياه با موسيقى مطبوع خود تغذيه شود، در يک سوم زمان طبيعى لازم، شکفته مى‌شود و به ثمر مى‌رسد.
۲. چنانچه شدت و ارتفاع صوت و يا زمان 'تغذيهٔ صوتى گياه' بيش از حد لازم باشد، در اين‌صورت واکنش منفى نشان مى‌دهد و نتيجه معکوس مى‌شود.
۳. انواع آلات موسيقى بر روى گياهان تأثيرهاى متفاوت دارند، نوع موسيقى و زمان تغذيهٔ صوتى هر گياه بايد بر حسب تجربه مشخص شود.
۴. هر گياه آهنگ و موسيقى خاص خود را دوست دارد و در مقابل آن بيشترين حساسيت را نشان مى‌دهد. بسيارى از گياهان ظاهراً به نواى 'فلوت' يا 'ويلون' بيش از سازهاى ديگر عکس‌العمل نشان مى‌دهند.
براساس تحقيقات دکتر 'سينگ' استاد دانشگاه هند، پس از سال‌ها تجربه در زمينهٔ آثار صدا، اين نتايج حاصل شده است:
۱. موسيقى موجب مى‌شود که گياه به مقدار ۶۰% الى ۱۰۰% درصد اکسيژن بيشتر از حد متعارف آزاد کند و چون مقدار اکسيژن آزاد شده دقيقاً متناسب با مقدار کربن جذب شده از گازکربنيک موجود در هوا است، در نتيجه گياه مقدار بيشترى رشد مى‌کند و مقدار فراوان‌ترى گل يا ميوه مى‌دهد.
۲. تحريکات مکرر موسيقى موجب ايجاد تغييرات مثبت در کروموزم‌هاى سلولى پاره‌اى از گياهان مى‌گردد و به دگرگونى ماهيت و اصل آن منتهى مى‌شود (کروموزم: رشته‌هاى موجود در سلول‌هاى جنسى که عامل انتقال صفات وراثتى هستند).
۳. تأثير صدا در متابوليسم گياهان نه يک افسانهٔ موهوم، بلکه يک پديدهٔ فيزيکى مشخص و قابل اندازه‌گيرى است که همانند نور و حرارت، از عوامل مؤثر و قطعى به شمار مى‌رود.
ادارهٔ کشاورزى هندوستان، با استفاده از تجربيات 'دکتر سينگ' در سال ۱۹۵۸ به کمک موسيقى از ۲۸ تا ۶۱ درصد ميزان محصول برنج و نيشکر را بالا برد.
'جرج اسميت' دانشمند و محقق آمريکا با کشت ذرت و لوبياى روغنى در مزرعهٔ شخصى خود و بهره‌گيرى از موسيقى ملايم و شاد که مرتباً از بلندگو پخش مى‌شد نيز به همان نتيجه رسيد. به اعتقاد اين دانشمند در جهان اطراف ما طيف وسيعى از انرژى‌هاى گوناگون وجود دارد که فقط معدودى از آنها شناخته شده و صدا نيز يکى از انواع آن است.
   انرژى گرفتن از گياهان
انرژى گرفتن از گياهان باعث پژمرده شدن گياهان مى‌شود (مخصوصاً گل‌ها). اگر شما دردهاى جسمى و روحى داشته باشيد انرژى گياهان روى بدن شما تأثير مثبت مى‌گذارد و باعث شفاى شما مى‌شود ولى متأسفانه احتمال خيلى زيادى دارد که گل‌ها پژمرده شوند.
حالا اگر مى‌خواهيد هم انرژى بگيريد و هم اينکه باعث پژمرده شدن گل‌هاى شما نشويد مى‌توانيد از آهنگ‌‌هاى ملايم و شاد استفاده نمائيد. زيرا موسيقى ملايم و شاد 'کلاسيک' باعث سرشارى روح و روان خود و برگرداندن انرژى از دست رفتهٔ گياهان مى‌گردد. در اين‌ صورت هم شما از گياهان انرژى مثبت مى‌گيريد (انرژى منفى شما را گياه جذب مى‌کند) و هم اينکه با موسيقى و مهر و محبت نسبت به گياه، انرژى از دست رفتهٔ گياهان را بر مى‌گردانيد.
باتوجه به اين موضوع، شما مى‌توانيد استفادهٔ درستى از اين علم ببريد.
   تبديل الگوهاى کارى سلول‌هاى زندهٔ گياهان به نت موسيقى
دى ماه ۱۳۶۶، با محاسبات و معادلات رياضى يک ژن شناس ژاپنى به نام 'زوسومواونو' روبه‌رو هستيم. او تصميم گرفت که الگوهاى سلول‌هاى زنده را به نت موسيقى تبديل کند. فکر کرد که شنيدن کد ژنتيک بهتر از نگاه کردن به آنها است و الگوها را آسان‌‌تر مى‌توان يافت. اما او در اين مرحله کشف کرد که نه تنها ژن‌ها عامل حيات هستند، بلکه خود آنها آهنگ هم دارند. بخشى از ژن‌هاى موش را به آهنگ درآورد. صداى آن مثل يک 'والس' زنده بسيار شبيه به آهنگ‌هاى ' شوپن' بود. نت‌هاى حاصل از ژن‌ها اتفاقى نيست، بلکه بسيار شبيه کار آهنگسازان معروف است.
جالب است که آهنگ حاصل از سلول‌هاى سرطاني، افسرده است، در حالى‌که ژنى که شفافيت به چشم مى‌دهد، با آواز نشاط‌انگيزى که با روح و روشن است همراه مى‌باشد.
آقاى 'اونو' گفت: فکر مى‌کنم آنچه در اينحا حکمفرما است، تحت اصولى است که بر خيلى از چيزهاى ديگر حاکم است. بر ژن، بر آواز پرنده و بر آهنگ موسيقى.
من اين نوشته را جالب ديدم، زيرا خودم هنگام شفابخشى موسيقى‌هاى خارج از اين جهان را مى‌شنوم (موسيقى‌هاى کيهاني). ارتعاشات در ريشهٔ زندگى قرار دارند و ارتعاشات خود را به الگوها شکل مى‌دهند که به نوبهٔ خود صدا را که موسيقى است به‌وجود مى‌آورند.
طبيعت تنها شامل موسيقى نمى‌شود. همه چيز در خلقت موزون است. فقط انسان است که سعى دارد آن نظم را به هم بريزد. من تمام چيزهائى را که براى گوش‌هايم موسيقى بود نام بردم. شما چرا نامى نمى‌بريد؟ بايد در صدد تشخيص صداهاى شگفت‌آورى باشيد که روى شما اثر مى‌گذارند، روى امواج ذهنى شما و شما آنها را قبلاً سرسرى گرفته‌ايد و اغلب آنها رايگان هستند، آزمايش و تحقيق کنيد.


همچنین مشاهده کنید