جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

بررسی‌های فرهنگی (۲)


  نظريه‌هاى بورديو دربارهٔ سليقه در اوقات فراغت
کارهاى پيير بورديو و همکارانش در مرکز اروپائى جامعه‌شناسى در پاريس، همين تازگى‌ها بر بررسى‌هاى اوقات فراغت در اين مملکت (انگلستان) تأثير گذاشته است. طى دوره‌اى ۲۰ ساله، نامبرده پژوهش‌هائى دربارهٔ فعاليت‌هاى اوقات فراغت و شيوه‌هاى زندگى انجام داد تا نشان دهد چگونه نظام‌هاى مسلط نابرابرى‌هاى مبتنى بر طبقه پايدار مى‌ماند.
بيشتر پژوهش‌هاى او متمرکز بر سليقه‌ها و علايق هنرى است، ولى کاربرد کلى‌ترى در مورد همهٔ اشکال فعاليت‌ فرهنگى و مصرف از قبيل ورزش، تعطيلات تفريحات خارج از خانه، ارتباطات، تزئين خانه، اتومبيل، لباس، نوشابه‌ها و ساير فعاليت‌هاى اوقات فراغت دارد.
نويسندگان مختلفى استدلال کرده‌اند که تقسيمات طبقه اجتماعى در توضيح فعاليت اوقات فراغت توان محدودى دارند. بسيارى از فعاليت‌هاى اوقات فراغت به‌طور صريح در طول خطوط طبقاتى انتظام نيافته‌اند. افزون بر اين، نظريه‌پردازان دوران پس از صنعتى شده همانند دانيل بل، و نظريه‌پردازان 'فرهنگ توده‌اي' به مانند آدورنو به راه‌هاى گونه‌گون استدلال مى‌کنند که تحولات اخير در انگاره‌هاى استخدام و نظام‌هاى ارتباط جمعى اثر اجتماعى ژرفى داشته‌اند. در هر دو حالت، انديشهٔ گروه‌هاى مجزاء و در حال برخورد طبقاتى - اجتماعى (با شيوه‌هاى اوقات فراغت و فرهنگ‌هاى متمايز مخصوص به خود) در جامعهٔ غربى مدرن از مد افتاده و به مانند اشتباهى تاريخى به شمار مى‌آيد.
با اين همه، بورديو بر آن است که پرورش شخص در خانواده‌هاى خاص و در طبقه‌اى به خصوص، تأثير نيرومندى بر انتخاب اوقات فراغت او دارد. اين گزينه فقط محدود به فعاليت‌ها نمى‌شود، بلکه به 'سبک‌ها' و 'خواست‌هاي' افراد در رابطه با فعاليتشان گسترش مى‌‌يابد. بنابراين گرچه ممکن است بررسى‌هاى بيشتر فعاليت‌هاى اوقات فراغت نشان از آن داشته باشد که شرکت‌کنندگان و يا مصرف‌کنندگان مربوط به طبقات اجتماعى ويژه‌اى نيستند، وى ما را فرا مى‌خواند که براى تجزيه و تحليل سبک‌ها، سليقه‌ها، تمايلات، مفاهيم فعاليت‌هاى خاص براى مردمان مختلف از محدودهٔ داده‌هاى توصيفى پا را فراتر بگذاريم.
افراد براى گزينش فعاليت‌هاى اوقات فراغت به علت چندين عامل مرتبط با قيمت، تقاضا براى استخدام، هزينهٔ فعاليت‌، سن و جنس دچار محدوديت هستند. ليکن با توجه به اين عوامل محدود کننده و توانمند سازنده که باعث محدوديت چيزى مى‌شود که بورديو آن را 'حوزهٔ امکانات' مى‌نامد، چگونه ممکن است افراد به فعاليت‌هاى اوقات فراغت مختلفى دلبستگى پيدا کنند و به آنها علاقه‌مند گردند و گزينش آنان بر چه پايه‌اى انجام مى‌گيرد. براى پاسخگوئى به اين پرسش‌ اساسي، بورديو بر آن است که با مصاحبه‌هائى که با افراد در مورد اينکه چگونه فعاليت ويژه‌اى را انتخاب مى‌کنند انجام مى‌گيرد‌، فقط تا حدودى ميظتوان به پرسش بالا پاسخ گفت. ويبر ان است که علايق و سليقه‌ها، خواست‌ها و استنباط‌ها،در مورد فعاليت‌هاى اوقات فراغت در دوران کودکى در درون خانواده و محيط‌ اجتماعى پيرامون آن فراگرفته مى‌شود. بنا بر 'نظريهٔ تجربهٔ' بورديو، تمرينات و تجربه‌هاى دوران کودکى منجر به 'ترکيب و شکل‌گيرى قامت' مى‌شود. اين ترکيب 'نظامى از حالات و خواست‌هاى قابل انتقال' است که به‌عنوان مجموعه‌اى از ادراکات، سليقه‌ها، علايق، احساسات و کنش‌ها عمل مى‌کند؛ شيوه‌اى براى درک جهان و تميز بين فعاليت‌هاى مناسب و نامناسب ايجاد مى‌کند. منظور بورديو از اصطلاح 'قابل انتقال' اين است که در هر يک از فعاليت‌هاى اوقات فراغت سليقه‌ها و علايق همبسته و وابسته به سليقه‌ها و علايقى است که در مورد همهٔ فعاليت‌هاى ديگر به ظهور مى‌رسد.
ترکيب قامت بر طبق 'منظق تجربه' عمل مى‌کند و از آنجا که از اوان کودکى در ذهن جا گرفته است به شکل ناخودآگاه عمل مى‌نمايد و نمى‌توان چيزى را به‌طور کامل جايگزين آن کرد.
مطالب بالا به‌طور خلاصه بيانگر اين است که: 'شرايط وجودى ' آن دسته از شرايط طبقاتى و خانواديگى است که شخص درآنها به دنيا مى‌آيد که منجر به مجموعه‌اى از موارد 'شرطى‌سازى ' مى‌شود (ساختار بدن) و به سيستمى از خواسته‌ها (منطق تجربه) تبديل مى‌گردد. اين حالت، بنابر نظر بورديو، بنيادى است که سبک زندگى اوقات فراغت بر پايهٔ آن شکل مى‌گيرد. همان سيستم خواست‌ها، و همان منطق تجربه به‌طور ناخودآگاه در تمام سليقه‌ها و علايق فعاليت‌هاى اوقات فراغت از ورزش و هنر گرفته تا عضويت باشگاه‌ها و انجمن‌ها و رفتن به مسافرت در ايام تعطيل و فعاليت‌هاى غير رسمى مانند استفاده از برنامه‌هاى دستگاه‌هاى ارتباط جمعي، و اوقات فراغت مبتنى بر خانه عمل مى‌کند. بورديو بر اين نکته آشکار تأکيد مى‌کند که سليقه‌ها و فعاليت‌ها ممکن است طى تجربيات بعدى تغيير يابد، ليکن استدلال مى‌کند که چنين گزينه‌اى به شکل تغييرناپذير بر طبق منطق ساختارى ترکيب فعلى قامت عمل مى‌کند.
گارنهام و ويليامز (Garnham and Williams) (۱۹۸۰) در بازبينى گستردهٔ کارهاى بورديو شرح مفصلى بر مبناى آن بنيان نهاده شده است.
اين توضيح خاستگاه خواست‌ها در فعاليت اوقات فراغت، بنياد تحليل بعدى بورديو در اين مورد را تشکيل مى‌دهد. ترکيب قامت شالوده‌اى است که همهٔ گزينه‌هاى اوقات فراغت بر پايهٔ آن بنا نهاده مى‌شود و از طريق شکل گرفتن ترکيب قامت، افراد به طيفى از 'شايستگى‌هاى فرهنگي' يا 'سرمايهٔ فرهنگي' دست مى‌يابند که انواع ويژه‌اى از فعاليت‌هاى اوقات فراغت را کم و بيش در اختيارشان قرار مى‌دهد يا برايشان ممکن مى‌سازد.
براساس اين فرضيهٔ تجربي، بورديو چگونگى عملکرد گزينه‌ها در اوقات فراغت را توضيح مى‌دهد. او پيشنهاد مى‌کند که فعاليت‌هاى اوقات فراغت را بايد به‌عنوان 'حوزه‌‌اى از امکانات وابسته به انشاى ادبى يا هنرى ' به حساب آورد. در اين حوزه انواع گوناگون فعاليت‌هاى اوقات فراغت، فضاهاى گوناگونى که اين فعاليت‌ها ممکن است در آنها انجام گيرد، (مانند تسهيلات عمومى و باشگاه‌هاى خصوصي) و روش‌هاى مختلف يا رويکردهاى گوناگون که شخص ممکن است بپذيرد يافت مى‌شود. همهٔ اينها به شخص امکان انتخاب مى‌دهد و اين گزينه‌ها وابسته به مواد يا شرايط ويژه‌اى است که در اختيار خود شخص قرار دارد. او سپس استدلال مى‌کند که 'اهميت' فعاليت‌ها، فضاها و شيوه‌هاى خاص همبسته به 'توزيع' اجتماعى آنهاست. اين موضوع بدان معناست که افراد گزينش‌هاى خود را با توجه به آگاهى‌هائى که در مورد گزينه‌هاى ساير افراد دارند، انجام مى‌دهند. پاره‌اى فعاليت‌ها، شيوه‌ها و فضاها به آسانى قابل دسترسى و 'متعارف' است، حال آنکه پاره‌اى ديگر به علت کميابى گرانبها، متمايز و به نسبت غيرقابل دسترس است. غير قابل دسترس بودن آنها فقط مربوط به عوامل مادى مانند بهاء بالا نيست، بلکه مربوط به شايستگى‌هاى ويژه و مشخص مورد نياز آنهاست.
بنابراين براى مثال اپرا و ساير نمونه‌هاى فرهنگ 'والا' از انواع ديگر متمايز است که علت آن الزاماً نياز به هزينه‌هاى مادى هنگفت نيست. در واقع هزينهٔ يک شب تماشاى تئاتر يا هزينهٔ تماشاى مسابقهٔ فوتبال ي.ا يک شب شرط‌بندى بر روى سگ‌ها خاکسترى چندان تفاوتى ندارد. در واقع متمايز بودن آن مربوط به شايستگى فرهنگى لازم براى درک آن است؛ شايستگى که دراکثر افراد يافت نمى‌شود. بنابراين هواخواهى از تئاتر نمادى از تمايز بين عالي، پيش پا افتاده و معمولى است.
بنابراين علايق و سليقه‌ها را بايد با توجه به 'اهميت توزيعي' آن توضيح داد. سليقه‌ ابزارى براى بريدن از جامعه است. در واقع سليقه عدم علاقه به علايق ديگران است، نشانه‌هائى از تمايز و از نظر بورديو اين پيگرد تمايز است که سبک‌ها و فعاليت‌هاى اوقات فراغت را به حرکت در مى‌آورد.
اهميت سليقه‌ها در اين است که آنها همواره در مقايسه با ساير سليقه‌ها در نظر گرفته مى‌شوند. اين موضوع در ايجاد محل‌هاى ويژهٔ ايام تعطيل به چشم مى‌خورد. پيشترها برايتن (Brighton) (با طرفدارى تشکيلات سلطنت) يکى از نقاط متمايز گذران اوقات تعطيلات به شمار مى‌رفت، ولى افزايش ميزان دسترسى و توده‌پسند شدن آن باعث شد که اين نقطه براى اربابان اوليه 'ناخوشايند' گردد، و در نتيجه آنان در پى يافتن نقاطى غير قابل دسترسى براى عموم و در واقع متمايز برآمدند. بياريتز (Biarritz) روزگارى نقطه‌اى متمايز بود و کورفو و ريويرا براى فرانسه ليکن امروزه گوا يا باهاما از چنين ويژگى‌‌يى برخوردار است. پويائى مشابهى در پيست‌هاى اسکى و در واقع در مورد همهٔ فعاليت‌هاى اوقات فراغت به چشم مى‌خورد. مثال محل گذراندن تعطيلات نمايش خام سليقه هاست بورديو به پيچيدگى و ظرافت سليقه‌ها در تمام اشکال مصرف‌گرائى از غذا و نوشابه‌ها گرفته تا لباس و تزئينات خانه اشاره مى‌کند و اين موضوع به حالت قامت، ايما و اشاره به هنگام سخن گفت، خوگيرى به شيوهٔ ويژهٔ ادبى يا هنري، طرز سخن گفتن اشکال خطاب به ديگران و فنون گونه‌گون معاشرت‌هاى اجتماعى گسترش مى‌يابد. همهٔ اينها شمار اندکى از نمودهاى ويژه‌اى را فراهم مى‌کند که به‌عنوان نظام ناهمگونى‌ها، و انحرافات افتراقى عمل مى‌کند و به بنيادى‌ترين اختلافات اجتماعى امکان‌بروز مى‌دهد... و تقريباً امکانات پايان ناپذيرى براى پيگيرى تشخص و تمايز فراهم مى‌آورد.


همچنین مشاهده کنید