پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا

نقش بازی در تربیت روح کار دوستیِ کودک (۲)


- در گروه آمادگى دبستان:
به‌منظور آشنا ساختن کودکان با کارِ بزرگسالان و پرورش روحيهٔ کار دوستى در آنان شيوه‌هاى گوناگونِ بيش و کم پيچيده‌اى به‌کار گرفته مى‌شود. قبل از هر چيز آموزگار و گفتگوهاى انفرادى و دسته‌جمعى خود با کودکان مشخص مى‌سازد که آنها چه حرفه‌هائى را مى‌شناسند. مثلاً چه کسى گندم و جو و سبزيجات مى‌کارد؟ چه کسى لباس مى‌دوزد؟ چه کسانى خانه مى‌سازند؟ و پس از آن به‌تدريج تصورات آنها را دربارهٔ حرفه‌هاى گوناگون گسترش مى‌دهد. بازديدهاى دسته‌جمعى از کارگاه‌ها و مؤسسات مختلف به او کمک مى‌کند. بازى‌ها خود نشان‌دهندهٔ اين هستند که کودکان به بازديد از کدام کارگاه يا مؤسسه نياز دارند. مثلاً براى گستردن و غنى‌سازى بازى خانه‌سازى بايد کودکان را به ديدار از يک مؤسسهٔ ساختمانى برد. در اينجا آنها از نزديک مشاهده مى‌کنند که چگونه يک ساختمان پى‌ريزى مى‌شود و چگونه ديوارها را مى‌سازند، با کار استادکاران مختلف نظير درودگران، گچ‌بران، رنگ‌کاران و شيشه‌بُرها، و نيز با آلات و ابزار و مصالح ساختمانى و ماشين‌هاى گوناگون آشنا مى‌شوند. اين ديدار علاقه و شوق کودکان را به بازى 'خانه‌سازي' افزايش مى‌دهد.
در اينجا يک نمونه از شيوهٔ تشکيل 'خياط' بازى و علاقه‌مند ساختن کودکان به کارهاى دوزندگى را ذکر مى‌کنيم.
[براى اجراء 'خياط' بازي، مدتى زمينه‌سازى شد. قبلاً ديدارى دسته‌جمعى از يک کارگاه دوزندگى به‌عمل آمد تا کودکان با امور دوخت و دوز آشنا شوند. در اين کارگاه کودکان نخست از بخش بُرش پارچه ديدن کردند و برشکار براى آنها توضيحاتى داد: 'بچه‌ها، مى‌دانيد چرا فقط با گچ روى پارچه خط مى‌کشند و نه با جوهر و يا مداد؟
حالا بگوئيد اسامى اين ابزارهاى کار که روى ميز قرار دارند چيست؟ با اين چه کارهائى را مى‌توان انجام داد؟ شما در کودکستان چه موقع از اينها استفاده مى‌کنيد؟'
کودکان همچنين کار دوزندگان، کار ماشين‌هاى برق دوزندگي، ماشين‌هاى جادگمه‌دوزى و اطوکشى خودکار را مشاهده کردند.
پس از اين بازديد مربى با کودکان گفتگوئى ترتيب داد که شامل دو بخش بود. وى ابتدا به کمک پرسش‌هائى دريافت‌ها و برداشت‌هاى کودکان را از ديدار اين کارگاه، دقيق‌تر و روشن‌تر ساخت: 'حالا شما بگوئيد، لباس را کجا مى‌دوزند؟ چه کسى آن را مى‌دوزد؟ چه کسى پارچهٔ پيراهن را مى‌بُرد؟ براى برشکار چه ابزارى لازم است؟ ماشين‌ها چه کمکى مى‌کنند؟' هدف بخش دوم گفتگو به فکر واداشتن کودکان در مورد نقش کار و زحمت در زندگى افراد و وابستگ کارهاى گوناگون به همديگر بود. مربي، حرفه‌هاى گوناگونى را که کودکان دوزندگى مشاهده کرده‌اند مى‌شمارد و سپس مى‌پرسد:
آيا کسان ديگرى هم هستند که بدون کار آنها دوخت و دوز ممکن نباشد؟ فکر مى‌کنيد آنها چه کسانى هستند؟ حالا خيال کنيد که دوباره باهم به کارگاه دوزندگى رفته‌ايم. اولين چيزى که در آنجا مى‌بينيم چه چيز است؟ البته که ... نخ است، نخ سفيد، سياه، رنگي. اين نخ‌ها چگونه درست شده‌اند؟
و کودکان با شوق و ذوق معلومات خود را مى‌گويند و مربى آنها را تصحيح و تأييد مى‌کند. به‌منظور روشن‌تر شدن مسئله، مربى تصاوير و عکس‌هائى که از پيش آماده کرده است نشان مى‌دهد.
پس از اين گفتگو بازى ابتکارى شروع شد. در اين بازى 'بُرشکارها' پيراهن‌ها را به اندازهٔ عروسک‌ها مى‌بريدند و 'دوزندگان' مى‌دوختند و 'اطوکش‌ها' اطو مى‌کردند و نيز 'نمايندگان مغازه‌هاى فروش' آنها را تحويل گرفته و به مغازه‌هاى خود حمل مى‌کردند.
يک سفارش هم براى تهيهٔ پيراهن عروسک‌هاى گروه‌هاى خردسال رسيد. مربى پيشنهاد کرد که ابتدا همگى فکر کنند که چگونه مى‌توان آن را بهتر و سريع‌تر انجام داد.
رفته‌رفته بازى از لحاظ محتوا غنى‌تر مى‌شود. به پيشنهاد مربى يک 'خياط باتجربه' براى تعليم خياطى شاگرد قبول مى‌کند. محيط کار دسته‌جمعى که کودکان در کارگاه ديده بودند، در بازى به‌وجود مى‌آيد.]
به‌تدريج اين نکته براى کودکان آشکار مى‌شود که افرادى که در مؤسسات و کارگاه‌ها سرگرم فعاليت‌هاى گوناگونى هستند، در حقيقت در يک امر عمومى شرکت دارند. همهٔ آنها دوستانه کار مى‌کنند و به يکديگر کمک مى‌رسانند. آنها در تجربه به اين نتيجه مى‌رسند که حتى ساده‌ترين کالا نتيجهٔ زحمت افراد بسيارى است.
کودکان از صحبت‌هاى مربى و همچنين از داستان‌ها و حکاياتى که براى آنها خوانده مى‌شود مى‌فهمند که انسان‌ها هميشه به کمک يکديگر و به‌کار و زحمت يکديگر نياز دارند. براى آنها شرح داده مى‌شود که نان گرم و شيرى را که شما صبح زود پيش از آمدن به کودکستان صرف مى‌کنيد، نانواها و شيردوش‌ها هنگامى که شما صبح زود هنوز خواب هستيد تهيه مى‌کنند و روزنامه‌هائى که پدر و مادر شما صبح‌ها مى‌خوانند، صبح آفتاب نزده به چاپ مى‌رسند و صبح زود کارکنان توزيع نشريات به خانه‌ها و روزنامه‌فروشى‌ها مى‌برند.
کودکان گروه آمادگى معمولاً علاقهٔ فراوان به کار خلبانان، فضانوردان، کاپيتان کشتى‌ها و زيردريائى‌ها و آتش‌نشان‌ها دارند. اين علاقهٔ آنها در نتيجهٔ شنيدن داستان‌هاى حماسى است که دربارهٔ فضانوردان و دريانوردان و آتش‌نشان‌ها و ... نقل شده است. اما نبايد آشنائى کودکان را تنها با آثار ادبى دربارهٔ کارها و حرفه‌هاى قهرمانى محدود ساخت. خواندن کتاب‌هاى جالب ديگرى که اهميت کار افراد سادهٔ اجتماع را نشان مى‌دهد براى آنها ضرورى است، مانند: 'در خانهٔ ما چه کسانى زندگى مى‌کنند؟' ، 'چه کسى زودتر از همه از خواب برمى‌خيزد؟' ، 'آيا نامه را به صندوق پست انداختي؟' ، 'خانهٔ ما آنجا مى‌باشد' و آثار ديگر. کودکان تحت تأثير اين داستان‌ها به کارهاى ديگر نيز مانند کار کارکنان پست، کار درودگران و توليدکنندگان مختلف علاقه‌مند مى‌شوند. آنان درک خواهند کرد که حرفهٔ آسان وجود ندارد و هر حرفه‌اى به زحمت و حتى به قهرمانى نياز دارد. و آن وقت موضوع بازى‌هاى خود را از اين کتاب‌ها انتخاب خواهند کرد.
بازى‌هائى که موضوع آنها کار است تصوراتى کلى از اهميت کار دسته‌جمعى افراد اجتماع در کودکان به‌وجود مى‌آورد، نسبت به انجام کارى که به‌عهدهٔ آنها گذاشته شده است حس مسئوليت برمى‌انگيزد و از نتايج کار حس خرسندى و رضامندى در آنها ايجاد مى‌کند. اجراء نقش‌هاى منعکس‌کنندهٔ کار بزرگسالان در بازى‌ها، از کودکان ابزار فعاليت، دقت و مهارت سازماندهى طلب مى‌کند.


همچنین مشاهده کنید