|
يکى از شيوههائى که ما را بر آن مىدارد که بهعلت نقاشى کردن کودکان پى ببريم توجه به نقاشى بهمثابهٔ نوعى بازى است. با اطمينان مىتوان گفت که کودکان نقاشى را شکلى از بازى بهشمار مىآورند و با اشتياق به آن مىپردازند و در تنهائى با اسباببازىهاى خود بازى مىکنند و مجذوب آن مىشوند و لذا نظريههائى که در مورد بازى وجود دارد اين سودمندى را دارند که در درک نقاشى و علل آن به ما کمک مىکنند.
|
|
'کودکى که شخصى را در حال انجام کارى و يا در محيط خاصى رسم مىکند در واقع به نوعي، تمايلات خود را ارضاء مىکند و يا موقعيتهائى را که باعث هراس او شده، بهصورت نقاشى بيرون مىريزد. کودک خودش نمىداند که تمايلات و ترسهاى خود را بدين وسيله بيرون مىريزد ولى او درست مانند مواقعى که بازى مىکند، با تصور موقعيتهاى تعارضى خود، در واقع مشکل خود را از فشار درونى و عاطفى آزاد مىکند.'
|
|
بازى ... وسيلهٔ اصلى تکامل فکرى و ارتباطى کودک با دنياى بزرگسالان است. 'رسم و خط خطى و اصولاً هر نوع فعاليت بدون هنرى مىتواند معرف يکى از اشکال و يکى از مراحل بازى بهصورت تکامليافتهتر و خلاقتر آن باشد. دليل آن نيز اين است که داراى چنان خصيصهٔ قابل نمايشى است که امکان بيان ادراک انتزاعى و حالات پيچيدهٔ روحى را فراهم مىسازد.'
|
|
در بررسى آراء و عقايد پژوهندگان مختلف دربارهٔ ريشه و منشاء هنر به نظريهاى برمىخوريم مبنى بر اينکه 'هنرها ناشى از غريزهٔ بازى مىباشند: يعنى اينکه بازى منشاء اصلى هنرها بوده است و سرانجام بازىها هستند که بر اثر تکامل، مبدل به عالىترين اشکال هنرى مىشوند' . 'ايمانوئل کانت - Immanuel Kant' اعتقاد دارد که هنر و بازى پديدههائى همانند هستند که از تراکم و ازدياد نيروها بهوجود آمده و هدف آنها کاستن و مصرف نيروهاى مزبور است 'لانگه - Lange' نيز به همين اعتقاد است و بازى را که فشار نيروى مازاد ارگانيسم است منشاء هنر معرفى مىکند.
|
|
پس نقاشى کودک نوعى بازى است چرا که در تمام دورهٔ کودکى و تا مرزهاى نوجوانى کودکان به مجموعهاى از فعاليتهاى ترسيمى مىپردازند و از اين طريق به لذت و اکتشاف و تجربه دست مىيابند. نقاشي، بازي، طنز و هنر به يک خانواده رفتارى مربوط مىشوند و هر يک از اينها ابزارى در دست کودک مىباشند تا بدان وسيله با محيط پيرامون خود ارتباط برقرار کنند (دادستان، و پريرخ ومنصور، محمود (۱۳۷۱) 'نقاشى کودکان تست ترسيم خانواده' ).
|
|
|
۱۲ ماهگي: اين دختر بچه به سبک خاصى مداد را از انتهاء آن در دست راست گرفته است (به حالت قرينهاى دست چپ او دقت کنيد). سپس او مداد را از دست راست به دست چپ منتقل مىکند و خطوطى را روى کاغذ ترسيم مىنمايد.
|
|
|
|
|
۱۵ ماهگي: کودک با کف دست مداد را از وسط مىگيرد و خطوطى را روى کاغذ ترسيم مىکند (به حالت قرينهاى دست چپ او دقت کنيد).
|
|
|
|
|
۲۱ ماهگي: کودک براى استفاده از قلمموى بزرگ، در نقاشى روى سهپايه از بازوان خود کمک مىگيرد.
|
|
|
|
|
۳/۵ سالگي: کودک مداد را در دست راست خود گرفته و مىکوشد که تصاويرى را کپى کند. اما از دست چپ اصلاً کمک نمىگيرد.
|
|
|
|
|
۳/۵ سالگي: کودک همزمان از دو دست خود براى نقاشى کردن کمک مىگيرد. در اين سن او مداد را از انتهاء و از نوک آن مىگيرد.
|
|
|
|
|
۴ سالگي: در حالى که کودک قلم را در دست راست گرفته و کاغذ را با دست چپ خود ثابت نگاه داشته، تصوير واضحى از يک خانه را ترسيم مىکند.
|
|
|
|
|
۷ سالگي: اين پسر بچه با وجود بيمارى اوتيسم از بينائى و شنوائى خوبى برخوردار است. با آنکه او وقت زيادى را صرف ريزهکارىهاى نقاشى خود کرده، ولى درک آن توسط مراقبين او دشوار است.
|
|
|
|
|
۳/۵ و ۴ سالگي: اين بچهها مىتوانند تصوير يک آدم را با جزئيات بيشترى بکشند.
|
|
|
|
|
(۳/۴)۴ سالگي: کودک با دقت بسيار سرگرم نقاشى و رنگآميزى است. در اين سن او تصاوير ديگرى را مانند خورشيد (زردرنگ) به نقاشى خود اضافه مىکند.
|
|
|
|
|
|
جلسات اوليهٔ نقاشيِ بچهها فقط کشف رنگ و بازى با رنگها است. بچههائى که از کثيف شدن ناراحت نمىشوند، بدشان نمىآيد که خيلى زود نقاشى را شروع کنند. ولى کودکانى که محتاطتر هستند ممکن است ترجيح دهند تا زمانى که بتوانند قلمموى نقاشى را در دست نگه دارند صبر کنند. بد نيست که کودک در حدود دو سالگي، حداقل يک جلسهٔ آزمايشى نقاشى داشته باشد.
|