هيپرتانسيون يک عامل خطرزاى اساسى در پيدايش بسيارى از بيمارىهاى ديگر است. خطر عوارض بهازاء هر ۶ ميلىمتر جيوه افزايش فشار خون دياستولى دو برابر مىشود. پيشگيرى از بروز اين بيمارىها هدف اصلى درمان است.
بيمارى قلبى عروقى ناشى از هيپرتانسيون
بيمارى قلبى را مىتوان با الکتروکارديوگرام و اکوکارديوگرام تشخيص داد. هنگامىکه الکتروگرام و اکوکارديوگرام شواهدى از ضخيمشدگى عضلهٔ قلب (هيپرتروفى بطن چپ) را نشان دهند، معرف بالا بودن خطر بيمارى قلبى مىباشد. درمان مؤثر با داروهاى ضد فشار خون مىتواند اين اختلال را بهبود بخشيده و حتى به حالت قبلى بازگرداند.
بيمارى عروق مغزى ناشى از هيپرتانسيون
هيپرتانسيون سيستولى مهمترين علت سکتهٔ مغزى و دمانس ناشى از سکتههاى مغزى است. همچنين شواهدى وجود دارد که دمانس آلزايمر نيز در افراد مبتلاء به هيپرتانسيون شايعتر است.
بيمارى کليوى ناشى از هيپرتانسيون
اين اختلال در سياهپوستان شايعتر است. هيپرتانسيون و ديابت به بيمارى کليه منجر مىشوند و ظهور بيمارى کليوى در وخيمتر شدن هيپرتانسيون دخيل مىباشد. پيدايش روند فوق اين الزام را ايجاد مىکند که افراد ديابتى و / يا اشخاص مبتلاء به بيمارى کليه که از هيپرتانسيون رنج مىبرند، سريعتر از ساير افراد فاقد اين اختلالات تحت ارزيابى و درمان قرار مىگيرند.
بيمارى عروق محيطى و بيمارى شريان کرونر
هيپرتانسيون موجب سخت شدن شريانها مىگردد که به اين اختلال تصلّب شرائين (آترواسکلروز) گفته مىشود. توارث، ديابت، کلسترول خون بالا و استعمال دخانيات نيز در پيدايش تصلّب شرائين نقش دارند. از آنجا که آترواسکلروز توسط عوامل متعددى پديد مىآيد، درمان هيپرتانسيون الزاماً باعث پيشگيرى از آترواسکلروز نخواهد شد. با اين وجود درمان هيپرتانسيون احتمال بروز بيمارى شريان کرونر، آنوريسم آئورت و ساير بيمارىهاى ناشى از آترواسکلروز را تقليل مىدهد.