پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

چغ ، چل ، چم و چن


چغندر بزگ تهِ ديگ است
رک: خر بزرگه‌اش توى دالان است
چغندر به هرات مى‌بَرَد، زبره به کرمان!
رک: زيره به کرمان مى‌برد چغندر به هرات!
چغندر گوشت نشود و دشمن دوست
نظير: اگر چغندر گوشت شود هووهم دوست شود
رک: دشمن دوست نمى‌شود و شکمبه پوست
چغندر هم جزء ميوه‌ها شده است
رک: پياز هم خودش را داخل ميوه‌ها کرده است
چلّهٔ کوچک پشتش به بهار است
نظير:
هر خزان را ز پى البته بهارى باشد (محمود ميرزا قاجار)
- شادى آيد ز پى غصه و خبر از پى شر (قاآنى)
رک: از پى هر گريه آخر خنده‌اى است
چلهٔ کوچک گفت: اگر پشتم به بهار نبود بچه را در گهواره خشک مى‌کردم!
توصيفى است از زبان عوام دربارهٔ شدت سرماى چلّهٔ کوچک که از هفدهم بهمن آغاز مى‌شود و در پنجم اسفند پايان مى‌پذيرد.
چماق به دست خرس دادن آسان ولى پس‌ گرفتنش مشکل است
صورت ديگرى است از: 'چوب به دستِ خرس دادن آسان اما پس گرفتنش مشکل است' . رجوع به اين مَثَل شود.
چماقش هفده من جو مى‌خورد!
بسيار زورمند و قلدر است و از کسى پروا ندارد
چَمى خَمى، خدا نکرده آدمي! (عامیانه).
چنان بوَد پدرى کش چنين بود فرزند (عنصرى)
رک: بيله ديگ، بيله چغندر
چنان نمانَد و چنين نيز هم نخواهد مانَد٭ (حافظ)
نظير:
بگذرد اين روزگار تلخ‌تر از زهر بار دگر روزگار چون شکر آيد (سعدى)
- هم روز شود اين شب هم باز شود اين در دلبر نه چنين ماند دلدار شود روزى
- غبار غم برود حال بِهْ شود حافظ (حافظ)
- روزهاى سپپد است در شبان سياه (سعدى)
- از پى هر شبى بوَد روزى (مکتبى)
- آنچه ديدى برقرار خود نماند و آنچه بينى هم نمانَد برقرار (سعدى)
- شهر ما فردا پر از شکَر شود شکّر ارزان است ارزانتر شود (مولوى)
- دنيا دايم بر يک قرار نيست
٭ رسيد مژده که ايّام غم نخواهد ماند ...........................(حافظ)
چند کلمه از مادر عروس بشنو! (عامیانه).
حالا ديگر نوبت ياوه‌گوئى او شده است
نظير: حالا ديگر اين دول را بگير!
چنگ را تا نزنند نغمهٔ طرب برنيارد
نظير:
بانگ کوس از ضربت و بوى عود از آر است (قاآنى)
- بال چون بر هم خورَد پرواز پيدا مى‌کند (بيدل)
رک: تا نسوزد برنيايد بوى عود
چنين کنند بزرگان که کرد بايد کار٭
٭ چمن نمايد شمشير خسروان آثار ........................... (عنصرى)


همچنین مشاهده کنید