سه شنبه, ۲۸ فروردین, ۱۴۰۳ / 16 April, 2024
مجله ویستا

برگ‌ها


  تعداد برگ‌ها
تعداد برگ‌هائى که در يک ساقه يا يک پنجه به‌وجود مى‌آيد توسط آغازى‌هاى گل‌آذين تعيين مى‌گردد. تشکيل آغازى‌هاى برگ در نوک ساقه راه را براى تشکيل آغازى‌هاى گل هموار مى‌نمايد، که در نتيجه آن تعداد برگ‌ها معين مى‌‌شود. به‌طورکلى پنجه‌هاى ثانويه يا بالاتر يک تا دو برگ کمتر از ساقه اصلى دارند. از آنجا که اين شاخه‌ها ديرتر ظاهر شده و محرک‌هاى گلدهى را همزمان با شاخه‌هاى اصلى دريافت مى‌کنند، بنابراين به‌هنگام تشکيل گل‌ها برگ کمترى دارند.
تعداد برگ‌هاى مشخص‌کنندهٔ گندم، يولاف و جو ۷ تا ۹ عدد، سورگوم ۷ تا ۱۴ عدد، اغلب ذرت‌هاى هيبريد آمريکائى بين ۲۱-۱۴ و در ارقامى که در عرض‌هاى جغرافيائى ۵۰ درجه تا خط استوار کشت مى‌شوند بين ۷ تا ۴۸ عدد متغير است. ارتفاع و تاريخ رسيدن ذرت به مقدار زيادى به تعداد برگ‌ها وابسته است. تعداد برگ‌هاى اوليه موجود در جنين يک دانه بالغ مشخصهٔ آن گونه است. اکثر غلات دانه‌اى مثل گندم داراى ۳ برگ در دانه بالغ مى‌باشند. درصورتى‌که در جنين دانه ذرت مى‌توان تا ۵ برگ را تشخيص داد. پلاستوکرون در مراحل اوليه رشد گياهچه گندم يا مرحله سبز شدن آن مساوى ۶ است.
  عوامل مؤثر بر رشد برگ
تعداد و اندازه برگ تحت‌تأثير ژنوتيپ و محيط قرار مى‌گيرد. محل برگ روى گياه (تعداد پلاستوکرون) که در اصل به‌وسيله ژنوتيث کنترل مى‌شود تأثير مشخص روى ميزان رشد برگ، ابعاد نهائى برگ و توانائى عکس‌العمل نسبت به بهبود شرايط محيطى بهتر، نظير استفاده بيشتر از آب، دارد.
عموماً طول، عرض و سطح برگ در طى مراحل رشدى گياه تا حد معينى به‌طور مستمر افزايش مى‌يابد، هرچند که در برخى گونه‌ها اين پارامترها در طول مراحل تکامل گياه مرتباً کاهش مى‌يابد. چنانکه بزرگترين برگ‌ها تقريباً در وسط گياه ديده مى‌شوند اين حالت در ذرت ديده مى‌شود. برگ پرچ ذرت (بالاترين برگ) کوچکتر؛ باريک‌تر و داراى سطح کمترى نسبت به برگ مجاور بلال است اين نوع نيم‌رخ مشخصه بسيارى از گونه‌هاى گياهى است. در گندميانى مثل جو، طول پهنک برگ با شروع تشکيل گل کاهش مى‌يابد، اما عرض آن افزايش مى‌يابد، در نتيجه برگ پهن مى‌شود علت کوچک شدن برگ‌هاى بالائى مشخص نيست اما به‌نظر مى‌رسد که رقابت براى عناصر غذائى از زمان گلدهى در اين امر دخيل باشد. سرعت رشد نسبى برگ با افزايش تعداد برگ‌ها کاهش مى‌يابد.
در مرحله ۵ رشد سويا، ۷۰% وزن خشک گياه مربوط به برگ‌ها است. در مرحله ۶ رشد برگ‌ها به حداکثر مى‌رسد و اين مقدار تا مرحله ۱۰ ثابت مى‌ماند، در حالى‌که وزن خشک گياه به‌علت رشد ساقه و ميوه به‌سرعت افزايش مى‌يابد. پس از مرحله ۶ اندازه و وزن برگ‌هاى جديد کاهش مى‌يابد. پس از مرحله ۱۰ وزن برگ‌ها در کل کاهش مى‌يابد، که علت آن پيرى برگ‌هاى پائين است. در مراحل ابتداى دوره زندگى گياه، وزن و سطح برگ‌ها به حداکثر رسيده و پس از آن مقدار اضافه وزن برگ برابر با تلفات وزن آنها است. مقدار سطح برگ گياه در اين حالت سطح برگ بحرانى ناميده مى‌شود.
اگرچه برگ‌هاى پائين يک گياه کوچکتر بوده و در اثر تنش‌هاى محيطى و پيرى غالباً از بين مى‌روند. ولى براى رشد رويشى گياه اهميت زيادى دارند. براى مثال وقتى C۱۴ در برگ سوم يک گياه گرامينه تزريق مى‌شود، اين ماده در برگ‌هاى ۴،۵ و ۶ فعال مى‌باشد. غلاف‌هاى پائين سويا عمدتاً مواد فتوسنتزى مورد نياز خود را از برگ‌هاى مجاور آن تأمين مى‌نمايند. در جو سهم غلاف برگ و ساقه از نظر تأمين مواد فتوسنتزى براى دانه حدود ۵۰ تا ۷۰% فتوسنتز ظاهرى پهنک برگ مى‌باشد. دمبرگ بلند و قاعده درشت دمبرگ در گياهان دولپه‌اى نيز سهم به‌سزائى در تأمين مواد فتوسنتزى براى گياه دارد.
استعمال کود ازته عمدتاً از طريق افزايش عرض و پهناى برگ اثر بسيار زيادى در توسعه برگ دارد در مقادير کم ازت، برگ چهارم گندم بزرگ‌ترين برگ مى‌باشد. درحالى‌که در مقدار بالاتر ازت، برگ پنجم بزرگ‌ترين برگ است. تصور مى‌شود تغيير محل بزرگ‌ترين برگ از چهارمين به پنجمين برگ در گندم نتيجه تقليل رقابت براى ازت بين برگ‌هاى بالائي، ساقه و گل‌آذين باشد. کمبود ازت سبب کاهش سطح برگ نيز مى‌شود که اين امر به‌علت پيرى برگ‌هاى مسن مى‌باشد.
به‌نظر مى‌رسد که تأثير ساير عناصر معدنى بر روى رشد و پيرى گياه کمتر از ازت باشد، هرچند که رقابت بر سر اکثر عناصر غذائى بين برگ‌هاى جديد و قديم و نيز ميوه و برگ‌ها وجود دارد.
به دلايلى که هنوز به‌طورکامل مشخص نيست، افزايش طول برگ گندم در شب به ميزان قابل توجهى کمتر از روز است. اگر طول دوره تاريکى افزايش مى‌يابد، افزايش طول برگ تقريباً به صفر مى‌رسد، مقدار اين کاهش به نقصان تابش نور طى دوره رويشى قبلى نيز بستگى دارد. اثر شب (طول موج قرمز دور) که در اينجا ملاحظه مى‌شود احتمالاً نتيجه اثر متقابل اثر شب با تغذيه مواد آلى (مواد فتوسنتزي) است.
در آب و هواى مرطوب (شهر کلمبيا در ميسورى آمريکا، آبيارى گياه چمنى فستوکا (Festuca arundinaceae)، موجب افزايش طول برگ در ماه‌هاى تابستان گرديد. البته با توجه به‌وجود رطوبت کافي، رشد برگ گياهان در کرت‌هائى که در پائيز و بهار بعد از آن آبيارى نشده بود بيشتر از کرت‌هاى آبيارى شده بود.
رالف مشاهده نمود که در مواجهه با تنش رطوبت در طى رشد رويشي، طول برگ‌هاى ارقام ديررس آفتابگردان برخلاف ارقام زودرس افزايش مى‌يابد. برگ‌هاى ارقام ديررس محدوديت رشد کمترى در مرحله گلدهى داشته و با رقابت کمترى از سوى گل‌آذين روبه‌رو بودند و در صورت آبيارى مجدد بيشتر رشد مى‌کردند. ارقام ديررس مانند رقم استن چوريان (Stenchurian)، تحت شرايط تنش کمبود آب، ۶۰% بيش از ارقامى که در شرايط آبيارى کامل رشد کرده بودند، سطح برگ توليد نمودند.
در بين ارقام زودرس، سطح برگ آنهائى که آبيارى نشده بودند کمتر از گياهانى بود که آبيارى شده بودند. در رقم گندم مارکوئيس (Marquis)، درجه حرارت بالا (۲۵ درجه سانتى‌گراد) روزهاى بلند و تابش کم (۱۴ تا ۴۲ وات بر متر مربع) منجر به افزايش طول، نازکى و باريکى برگ‌ها مى‌شود. از طرف ديگر درجه حرارت پائين (۱۵ درجه سانتى‌گراد) تابش زياد و طول روز کوتاه سبب مى‌شود که برگ‌ها کوتاه‌تر، عريض‌تر و ضخيم‌تر شوند، بيشترين سطح برگ در حالتى به‌دست مى‌آيد که اين عوامل در حد متوسط باشند. مطالعاتى که بر روى علف تيموتى (phleum pratensis)، توسط لانگر (۱۹۵۹) انجام گرفته است مؤيد نتايج فوق مى‌باشد. گلخانه نسبتاً گرم (گرمتر از هواى آزاد) سبب شد که طول برگ‌ها ۵/۲ برابر افزايش يابد. فيلوکرون براى داخل گلخانه ۳/۹ روز و براى خارج از گلخانه ۵/۱۳ روز بود. افزايش طول روز سبب افزايش سرعت رشد برگ گرديد. برگ‌هاى گندم‌هاى بهاره‌سازى شده (Vernalisation)، (گندمى که يک دوره سرما ديده است) داراى پهنک کوتاه‌ترى نسبت به گندم‌هائى که سرما نديده‌اند، مى‌باشند.
ارزيابى اثر طول روز بر سرعت ظهور برگ‌ها مشکل‌تر است. چون طول روز طولانى‌تر اغلب با حرارت بيشتر همراه است که خود مهم‌ترين عامل محرک نمو در گياهان مى‌باشد. بنابراين مدارک موجود در مورد اثر طول روز اغلب ضد و نقيص بوده و قابل نتيجه‌گيرى نيستند.


همچنین مشاهده کنید