پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

خی


خيار خوب از دوبرگه‌اش پيداست
رک: 'شجرات را از ثمرات شناسند' (از مقامات حميدى) و 'خرِ نر را از خايه‌اش شناسند'
خيار خوب را از دوبرگه‌اش شناسند
رک: خر را از بيضه‌اش شناسند
خيّاط در کوزه افتاد
رک: درزى در کوزه افتاد
خيّاط روزگار به بالاى هيچ‌کس پيراهنى ندوخت که آخر قبا نکرد
رک: اندر پس هر خنده دو صد گريه مهيّاست
خيال کرده سرِ درخت سنجد زردآلو آنک سبز شده (عامیانه).
خيال مى‌کند از جنگ مدد على برگشته!
نظير:
خيال مى‌کند گُرز رستم را شکسته است
- خيال مى‌کند قلعهٔ شوشى را فتح کرده است
خيال مى‌کند که اينجا خانهٔ خاله است (عامیانه).
نظير: کنگر خورده و لنگر انداخته
رک: مگر اينجا خانهٔ خاله است؟
خيال مى‌کند على‌آباد هم شهرى است
رک: به گمانش على‌آباد هم شهرى است
خيال مى‌کند قلعهٔ شوشى را فتح کرده است
رک: خيال مى‌کند از جنگ مدد على برگشته است
خيال مى‌کند گُرز رستم را شکسته است
رک: خيال مى‌کند از جنگ مدد على برگشته است
خيرالاشياء جديدها و خيرالخوان قديم‌ها (مرزبان‌نامه)
رک: دوست و سکّه هر دو کهنه‌اش خوب است
خيرالامور اوسطها
رک: ميانه گزين در همه کارها
خير به صاحب خير برمى‌گردد
نظير:
خير درِ خانهٔ صاحبش را مى‌شناسد
- خير راه به خانهٔ صاحب خود مى‌برد
- با هر دست بدهى از همان دست پس مى‌گيرى
- هر که چراغى روشن کند خودش پاى نورش مى‌نشيند
- هر که به نيکى عمل آغاز کرد نيکى او روى باز کرد (نظامى)
خير تأخير برنمى‌دارد٭
رک: در کار خير حاجت هيچ استخاره نيست
٭ اوحدى گويد:
خير تأخير برنمى‌تابد خنک آن کس که خير دريابد
خير درِ خانهٔ صاحبش را مى‌شناسد
رک: خير به صاحب خير برمى‌گردد
خير راه به خانهٔ صاحب خود مى‌برد
رک: خير به صاحب خير برمى‌گردد
خير و شر برادرند اما برابر نيستند
خيره‌تر سازد مدارا زنگى بد مست را٭
٭ مدح و تحسين نيست در خورْ مردمان پست را ........................... (صائب)
خيرى کن اى فلان و غنيمت شمار عمر٭
رک: اى که دستت مى‌رسد کارى بکن
٭ ............................. ز آن پيشتر که بانگ برآيد فلان نماند (سعدى)
خيرى بکن، امروز را فردا مکن (مولوى)
رک: اى که دستت مى‌رسد کارى بکن...
خيزِ گُربه تا دم کاهدان است
نظير: پرواز گنجشگ تا لب بام است
خيزى هر کس به دهان خودش مزه مى‌دهد
رک: آب دهان هر کس به دهان خودش مزه مى‌دهد
خيک بزرگ روغنش خوب نمى‌شود
نظير:
فيل هم بزرگ است
- نه هر که به اقامت مهتر به قيمت بهتر (سعدى)
خيکِ پشم‌دار پنير را بهتر نگاه مى‌دارد
خيلى خوش‌بو است دَم باد هم مى‌نشيند!
نظير:
خيلى خوش‌ پر و پاچه است شليتهٔ کوتاه هم مى‌پوشد! خيلى خوش پر و پاچه است لب خزينه هم مى‌نشيند!
- خيلى خوش صداست توى خزينه هم آواز مى‌خواند!
- بسکه خوش دست و پنجه است از ديوارِ سفيد کارى هم بالا مى‌رود!
خيلى خوش پر و پاچه است شليتهٔ کوتاه هم مى‌پوشد!
رک: خيلى خوش‌بوست دَم باد هم مى‌نشيند!
خيلى خوش پر و پاچه است لب خزينه هم مى‌نشيند!
رک: خيلى خوش‌بوست دم باد هم مى‌نشيند!
خيلى خوش‌صداست تو (ى) خزينه هم آواز مى‌خواند!
رک: خيلى خوش‌بوست دم باد هم مى‌نشيند
خيلى سوادت خوب است خطّ پيشانى‌ات را بخوان!


همچنین مشاهده کنید