هنگام آمادهکردن بيماران پيش از عمل جراحى اورژانس برداشتن طحال بايد اختلالات انعقادى و کمبود تودهٔ گويچههاى سرخ را اصلاح کرد، عفونتها را درمان و واکنشهاى ايمنى را کنترل کرد.
دو روش براى برداشتن طحال وجود دارد. در روش اول که عمدتاً در پارگى تروماتيک طحال ارزش دارد، طحال بلافاصله جابهجا مىشود و سرخرگ طحالى از پشت و در محل ورود آن به ناف طحال بسته مىشود. در روش ديگر - که بهويژه در برداشتن طحالهاى بسيار بزرگ اهميت حياتى دارد - طحال در محل خود و بهحال خود گذاشته مىشود. رباط معدى - کولونى (گاستروکوليک) باز مىشود و سرخرگ طحالى در مسير خود در طول لبهٔ فوقانى لوزالمعده بسته مىشود. اين روش اين امکان را فراهم مىآورد که خون درون طحال از طريق سياهرگ طحالى تخليه شود. با اين روش مىتوان طحالهاى بسيار بزرگ پرعروق را عملاً بدون خونريزى خارج کرد.
عوارض
اثرات هماتولوژيک برداشتن طحال
نبود طحال در يک فرد بزرگسال طبيعى معمولاً نتايج بالينى اندکى دارد. تعداد و اندکسهاى گويچههاى سرخ تغيير نمىکنند بلافاصله پس از برداشتن طحال گرانولوسيتوز رخ مىدهد، ولى ظرف چند هفته لنفوسيتوز و مونوسيتوز جايگزين آن مىشوند. پلاکتها معمولاً زياد مىشوند. ممکن است براى بيش از يک سال در سطح ۵۰۰۰۰۰ - ۴۰۰۰۰۰/μL باقى بمانند. حتى ترومبوسيتوز شديدتر (مثلاً ۳-۲ ميليون در ميکروليتر) ممکن است پس از برداشتن طحال بهخاطر کمخونى هموليتيک رخ دهد.
سپسيس بعد از برداشتن طحال و ديگر مشکلات همراه با اسپلنکتومى
عوارضى که صرفاً مربوط به برداشتن طحال باشند، نسبتاً معدود هستند و آتلکتازي، پانکراتيت و خونريزى پس از عمل شايعترين آنها بهحساب مىآيند. عوارض ترومبوآمبوليک ممکن است بهدنبال برداشتن طحال شايعتر باشند، ولى اين عوارض ارتباطى با شدت ترومبوسيتوز ندارند.
بيماران پس از برداشتن طحال نسبت به باکتريمى برقآسا (fulminant) مستعدتر هستند. اين امر نتيجهٔ تغييرات زير است که بهدنبال برداشتن طحال رخ مىدهند: ۱. کاهش تصفيهٔ باکترىها از خون، ۲. کاهش سطح IgM، و ۳. کاهش فعاليت اپسوني. در مجموع، هرچه بيمارى که طحال آن برداشته مىشود، جوانتر باشد و هرچه اختلال زمينهاى شديدتر باشد، خطر بروز عفونتى که پس از برداشتن طحال گريبانگير بيمار شود، بيشتر خواهد بود. يک سندرم مشخص بالينى وجود دارد: نشانههاى خفيف و غيراختصاصى و بهدنبال آن، تب بالا و شوک ناشى از سپسيس که ممکن است سريعاً به مرگ منجر شود. استرپتوکوک پنومونيه، هموفيلوس انفلوانزا و مننگوکوکها شايعترين ميکروبهاى بيمارىزا هستند. انعقاد منتشر داخل عروقى يک عارضهٔ شايع است.
خطر سپسيس مرگبار پس از برداشتن طحال بهعلت تروما کمتر از برداشتن آن بهخاطر اختلالات خونى است. واکسن در بزرگسالان و کودکان پر سن و سالتر براى ۵-۴ سال ايمنى ايجاد مىکند، که پس از اين مدت واکسيانسيون مجدد توصيه مىشود. از آنجا که واکسن تنها در برابر حدود ۸۰% از ارگانيسمها مؤثر است، بعضى صاحبنظران مصرف يک دورهٔ دوسالهٔ پنىسيلين پروفيلاکتيک را پس از برداشتن طحال توصيه کردهاند. در مجموع، برداشتن طحال را بايد تا پس از ۶ سالگى به تعويق انداخت، مگر آنکه مشکل خونى بيمار واقعاً شديد باشد.