علائم و نشانههاى منتشر معمولاً بهعلت افزايش فشار داخل جمجمه (ICP) ناشى از تودهٔ تومور، انسداد راههاى CSF، ادم مغزى همراه، مسدودشدن درناژ وريدى يا انسداد مکانيسمهاى جذب CSF رخ مىدهند: البته بهندرت افزايش ترشح CSF مسئول مىباشد (مثلاً در پاپيلوم شبکهٔ کوروئيد). سردرد و حالت تهوع و استفراغ شايعترين علائم اوليهٔ افزايش ICP هستند، سردرد معمولاً منتشر است و در اوائل صبح شديدتر است و گاهى سبب بيدارشدن زودتر از موعد، از خواب مىشود، بيماران مبتلا به تومورهاى مغزى که فاقد ادم پاپى هستند نيز در ۶۰درصد موارد، سردرد دارند. افزايش ICP مىتواند منجر به ادم پاپي، وجود تومور مغزى يا افزايش ICP را رد نمىکند. وقتى تومورى سبب واردآمدن فشار به روى عصب اپتيک در زمان ورود اين عصب به فورامن اپتيک شود اين مسئله مىتواند سبب شود که اين عصب علائم مربوط به افزايش ICP را نشان ندهد و در معاينهٔ ته چشم، ديسک اپتيک مسطح و بدون تورم مىماند و تمايل به آتروفيک و بىرنگ شدن پيدا مىکند. در حالىکه عصب اپتيک سمت مقابل شواهد مربوط به ادم پاپى را نشان مىدهد که اين حالت به سندرم فوسترکندى مشهور است. اين سندرم بيسشتر در مننژيومهاى بال داخلى اسفنوئيد يا مننژيوم توبرکولوم زينى مشاهده مىشود که البته در رابطه با گليومهاى فرونتال هم مشاهده شده است.
کاهش ديد در بيماران مىتواند ناشى از ادم پاپى طولانىمدت باشد که سبب آتروفى عصب اپتيک شده باشد ولى علت شايعتر، کاهش ديد در اثر فشار مستقيم تومور است (اثر موضعى تومور). تغييرات شخصيتي، خستگى زودرس، بىقرارى و عدم تمايل به برقرارى روابط اجتماعى را در سير تومورهاى انفيلتراتيو داراى رشد سريع که درگيرى لوبهاى فرونتال يا کورپوس کالوزوم را سبب شدهاند، مىتوان مشاهده کرد. با گسترش تومور يا افزايش ICP تغييرات شخصيتى ممکن است تبديل به اختلال هوشيارى شوند و منجر به استوپور يا کُما گردند.
تشنجهاى منتشر در ۱۵ درصد بالغين و ۳۰ درصد کودکان بهعنوان اولين علامت تومورهاى مغزى مطرح مىشوند. تومورهائى که رشد آهستهاى دارند و در مجاورت کورتکس حسى حرکتى واقع شدهاند، بيشتر به ايجاد تشنج تمايل دارند.
علائم فوکال
علائم و نشانههاى فوکال بهعلت تداخل تومور در عملکرد منطقهٔ مشخصى از مغز است که درگيرى در آن منطقه مىباشد. درگيرى حرکتى يا حسى سمت مقابل در ضايعات لوبهاى فرونتال خلفى (حرکتي) يا پاريتال قدامى (حسي) مشاهده مىشوند. ضايعاتى که در نيمکرهٔ غالب هستند باعث ايجاد اختلال در ارتباط (آفازي) مىشوند و ضايعات نيمکرهٔ غيرغالب سبب ايجاد آپراکسى مىشوند. تومورهاى نيمکرههاى مغز که سبب درگيرى مسير بينائى (تمپورال خلفي، پاريتال، اکسىپوتال) مىشوند، مىتوانند باعث از بينرفتن ديد بهشکل همىآنوپى هومونيموس در سمت مقابل شوند. نقائص ديدى که در يک چشم در يک سمت و در چشم ديگر در سمت مقابل هستند، مربوط به ضايعاتى هستند که پروگزيمال به گانگليون ژينکوله مىباشند ولى نقائصى که هر دو چشم را در يک سمت درگير مىکنند مربوط به ضايعات اشعهٔ بينائى يا کورتکس هستند. تشنجهاى جنراليزه در تعيين محل تومور ارزش زيادى ندارند مگر اينکه توسط يک پيشدرآمد مشخص، همراهى شود يا اينکه بعد از تشنج، حالت فلج بهفرد دست دهد.
تشنجهاى فوکال مربوط به لوب تمپورال مىتوانند سبب اوراهاى بويائى شوند يا اينکه اوراهاى بينائى (تصاوير کاملاً واضح) ايجاد کنند يا باعث تشنجهاى سايکوموتور شوند. تومورهاى لوب فرونتال سبب ايجاد علائم حرکتى در سمت مقابل خواهند شد ولى تومورهاى محدود به لوب پاريتال سبب ايجاد علائم حسى مىشوند. تشنجهاى مربوط به لوب اکسىپوتال مىتوانند سبب توهمهاى مبهم بينائى شوند (مثلاً نورهاى جرقهزننده) تومورهائى که در کف حفرهٔ فرونتال واقع شدهاند مثل مننژيومهاى سابفرونتال اغلب قبل از ايجاد علائمى بهصورت اختلال ذهني، آنوسمى و آتروفى عصب اپتيک به اندازههاى خيلى بزرگى رسيدهاند. تومورهاى زينترکى و اطراف زينترکى مىتوانند سبب درگيرى عصب اپتيک، کياسماى اپتيک يا راه بينائى شوند که سبب از دسترفتن بينائى مىشود يا اگر سبب درگيرى هيپوتالاموس شوند، نتيجه مىتواند اختلالات اندوکرين باشد و در صورت درگيرکردن بطن سوم، هيدروسفالى ايجاد خواهد شد.
تومورهاى داخل بطنى اغلب سبب ايجاد علائم افزايش ICP و علائم حرکتى در سمت مقابل خواهند شد. تومورهاى ناحيهٔ پينهآل سبب ايجاد علائم افزايش ICP، محدوديت نگاه به بالا و سندرم پارينود که عبارت است از مردمکهاى متسع و عدم پاسخ کافى به نور، مىشوند. تومورهاى حفرهٔ خلفى سبب ايجاد علائمى به اينصورت مىشوند که نئوپلاسمهاى ساقه مغز فاج اعصاب کرانيال متعدد (معمولاً اعصاب ۵-۶-۷) ايجاد مىکنند و همچنين علائم حسى و حرکتى بدهند ولى افزايش ICP تنها در مراحل انتهائى اين تومورها مشاهده مىشود. تومورهاى مخچه که سبب درگيرى بخش ورميس مىشوند سبب ايجاد علائم محورى (آتاکسى تنهاي) مىشوند در حالىکه تومورهائى که درگيرى نميکرههاى مخچه را سبب مىشوند سبب ايجاد علائم در اندامها مىشوند (آتاکسى اندامها، هيپوتوني، و ناهماهنگى در حرکات) که اغلب همراه با هيدروسفالى مىباشد. تومورهاى بطن چهارم اغلب تنها سبب ايجاد هيدروسفالى مىشوند که در اثر مسدودکردن مجراى خروجى CSF مىباشد.
تومورهاى خارجى زاويه سربلوپونتين تمايل دارند اعصاب پنجم، هفتم و هشتم کرانيال را درگير سازند که اغلب همراه با نقائص مربوط به درگيرى نيمکرههاى مخچه و در مراحل پيشرفتهتر هيدروسفالى بهعلت ايجاد دفورميتى در بطن چهارم خواهد بود.