جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

محتشم کاشانی


شمس‌الشعرا کمال‌الدين محتشم کاشانى پسر خواجه ميراحمد از خاندانى متمکن در کاشان به‌وجود آمد که اصلش از نراق بود. محتشم مانند معاصر خود خواجه ثنائى بازرگان‌زاده‌اى بود که در آغاز جوانى کار پدر را دنبال مى‌کرد و سپس از کار دست باز داشت و شاعرى را شغل شاغل خود ساخت و در اين فن شاگردى مولانا صدقى استرآبادى اختيار کرد، و با شاعران عهد خويش مانند حيرتى تونى، حالى گيلانى، مجاهدالدين خوانسارى، امير شمس‌الدين محمد کرمانى، ميرزا سلمان جابرى اصفهانى (از بزرگان دولت صفوى)، ضميرى اصفهانى و وحشى بافقى و ديگران رابطه داشته و با آنان مشاعره و مکاتبه مى‌نموده است، و اگرچه زندگانى را با بازرگانى آغاز کرده بود ليکن به زودى با استفاده از مهارت خود در شعر ثروتى اندوخت و زندگى پرجلالى ترتيب داد.
محتشم در اصل و بنياد شاعرى خود قصيده‌سرائى مداح بود و پادشاهان و بزرگانى را مانند شاه‌تهماسب صفوى، غياث‌الدين مير ميران حاکم يزد، پسران شاه تهماسب و نيز در همان حال پادشاهان جزء دکن و جلال‌الدين اکبر و امثال آنان را مدح مى‌گفت و قصيده‌هائى در ستايش آنان مى‌فرستاد.
اما شهرت عمدهٔ محتشم در ساختن شعر مذهبى او است، خاصه در رثاء اهل‌بيت. در علت اشتغال محتشم بدين‌گونه شعر نوشته‌اند که روزى قصيده‌اى در مدح تهماسب صفوى و شاهزاده پريخان خانم فرستاد ولى شاه پس از شنيدن آن 'فرمودند که من راضى نيستم که شعرا زبان به‌مدح و ثناى من آلايند، قصايد در شأن شاه ولايت پناه و ائمهٔ معصومين عليهم‌السلام بگويند، صله اول از ارواح مقدسهٔ حضرات و بعد از آن از ما توقع نمايند...'
محتشم در عهد خود از شاعران نام‌آور و محل احترام و توجه بود و چندتن از شاعران معروف زمان شاگرد او بوده‌اند مثل ميرتقى‌الدين کاشانى صاحب تذکرهٔ مشهور خلاصةالافکار و نوعى خبوشانى و مظفرالدين حسرتى و ظهورى ترشيزى. ميرتقى‌الدين مجموعهٔ اثرهاى استادش محتشم را در پنج کتاب شعر و دو کتاب آميخته از پيوسته و پراکنده فراهم آورد بدين‌گونه: ۱. صبائيه گردآمده از شعرهاى دوران نورسى گوينده، ۲. شبابيه از عهد جوانى، ۳. شيبيه از زمان پيرى، ۴. جلاليه آميخته‌اى از پيوسته و پراکنده، ۵. نقل عشاق آميخته‌اى از پيوسته و پراکنده، ۶. ضروريات در بردارندهٔ ماده تاريخ‌ها، ۷. معميات. جلاليه و نقل عشاق را محتشم به‌هنگام آشفتگى و شيدائى در عشق دو تن از معشوقان خود نوشت و هر دو با نثرى شاعرانه و پر از تعبيرات اديبانه و همراه با غزل‌هاى عاشقانه است.
مرگ محتشم به‌سال ۹۹۶ روى داد و مقبره‌اش در کاشان برپا است.
   سبک و روش محتشم
محتشم در شعر و نثر پيرو استادان پيشين است و چنان است که مى‌خواهد شيوهٔ شاعران پيش از سدهٔ هشتم را در قصيده‌هاى خود تجديد کند و اگرچه در بعضى از بيت‌ها چنانکه بايد از عهدهٔ اين پيروى برنيامده ولى در بسيارى ديگر گام‌هاى خود را به قدم‌هاى استوار آنان نزديک ساخته است. وى قصيده‌هاى خود را بيشتر در جواب استادان گذشته، حتى انورى سروده و گاه پاى دعوى را فراتر از حد خود نهاده و استاد ابيورد را ريزه‌خوار خوان معنى خويش پنداشته است؛ و به‌علت همين اقتفاء استادان قديم دربارهٔ محتشم نوشته‌اند که 'صنايع و بدايع شعرى که در اشعار وى مندرج است در کلام هيچ‌يک از اقران وى يافته نمى‌شود. به اتفاق کلامش پرطمطراق واقع شده اگرچه پاره‌اى غزل‌هايش به‌واسطهٔ بعضى چيزها عذوبت ندارد اما قصايدش همگى در کمال متانت و جودت است و صاحب عياران دارالملک سخنورى او را خاقانى ثانى گفته‌اند' و پيدا است که اين مبالغه دربارهٔ محتشم نه از باب استحقاق او است بلکه به نسبت با اهل زمان مرتبهٔ وى را چندين بالا برده‌اند و او حتى در قصيده‌سرائى هم نتوانست همتراز وى شاعران قصيده‌گوى نيمهٔ دوم سدهٔ هشتم و اول‌هاى سدهٔ نهم باشد. و اما اينکه غزل‌هايش را نپسنديده‌اند گويا به‌سبب توجهى باشد که او در آنها به الفاظ و آرايش‌هاى ظاهرى آنها کرده است.
محتشم در ساختن ماده تاريخ و مرثيه و منقبت در عهد خود و بعد از آن مشهور بود. دوازده بند او در مرثيهٔ حسين‌بن على (ع) و واقعهٔ کربلا از منظومه‌هاى معروفى است که تا زمان ما در مجلس‌هاى عزاى آن امام زبانزد مرثيه‌خوانان و روضه‌خوانان و به‌قول آذر 'در اکثر بلاد اسلام بين‌الخاص و العام مشهور است' .


همچنین مشاهده کنید